سر مقاله راه توده 695 فرصت مهمی که ایران با انقلابی نمائی رهبر از دست داد |
هفته گذشته نخست وزیر ژاپن در سفر به ایران با رهبر جمهوری اسلامی ملاقات کرد. این دیدار که توجه جهانی بدان جلب شده بود می توانست به فرصتی بزرگ برای ایران تبدیل شود که در آن صلح خواهی و شرائط مردم ما برای مذاکرات مطرح شود که نشد. این دیدار در واقع دو بخش داشت : یک بخش علنی و یک بخش پنهان. در بخش پنهان آنچه معلوم شد آن بود که ترامپ توسط نخست وزیر ژاپن پیامی برای رهبر فرستاده است که محتوای این پیام فاش نشد. همچنین آقای خامنهای با بیان اینکه "من با ترامپ حرفی ندارم اما حرفهایم را با شما می زنم" بطور ضمنی ژاپن را بعنوان میانجی و رابطه بیان نظرات دو کشور پذیرفت. اظهار رضایت نخست وزیر ژاپن از این سفر بیانگر همین مسئله است چنانکه وی بلافاصله پس از بازگشت از ایران با ترامپ تلفنی صحبت کرده و او را در جریان نتایج مذاکرات خود در تهران قرار داد که معلوم می کند مذاکرات دارای نتایجی بوده است. اما در بخش علنی و پخش شده سخنان رهبر، هرچند وی استدلالها و سخنانی را مطرح کرد که کمابیش نظر اکثریت مردم کشور ماست یعنی اینکه چه تضمینی وجود دارد که پس از مذاکره و رسیدن به توافق با امریکا، آن کشور دوباره مانند برجام زیر توافق نزند و از آن خارج نشود. متاسفانه رهبر نتوانست از این استدلال که نقطه ضعف امریکا در افکار عمومی جهانی و نقطه قوت بزرگ دیپلماسی ایران است بهره بگیرد. به دو دلیل. دلیل اول اینکه اصولا آقای خامنهای کشور را در سه دهه گذشته با سیاست حفظ تنش مداوم و از این ستون به آن ستون اداره کرده و بنابراین تمایلی به مذاکراتی که نتیجه آن ایجاد ثبات در کشور و پاسخگو شدن باشد ندارد. دلیل دوم و مهمتر اینکه خود او و جناح راست حکومتی بارها علیه برجام سخنرانی کردهاند. آقای خامنهای چگونه می تواند از خروج امریکا از برجام بسود دیپلماسی ایرانی بهره بگیرد؟ در حالیکه خود او بطور ضمنی، و کسانی که زیر علم او جمع شدهاند بطور علنی و به صراحت در سالهای گذشته به برجام تاختهاند و جلوی بهره گیری ایران از دستاوردهای آن را گرفتند. جناح راست حکومتی و ذوب شدگان رهبری همانقدر به برجام حمله کردهاند که ترامپ. از این نظر امروز مردم ایران همانقدر چوب خروج امریکا از برجام را می خورند که چوب مخالفتهای داخلی و ضد ملی با آن را. نتیجه آن انقلابی نمائی و فرصت طلبی قبلی داخلی برای زمین زدن دولت روحانی از طریق مخالفت با برجام اکنون بصورت سخنان زیرلبی و نیم بند و ناتوانی از بهره گیری قوی دیپلماتیک از خروج امریکا از برجام درآمده که در سخنان رهبر با نخست وزیر ژاپن خود را بطور کامل نشان داد. بخش مثبت و درست سخنان ایشان در آنم دیدار درست همانجایی بود که به برجام اشاره کرد ولی بجای اینکه مسئله مذاکره با امریکا را مطرح کند، به سراغ شخص ترامپ رفت. در حالیکه از این فرصت می توانست برای بیان دیدگاههای ایران بهره گیرد یعنی بجای قبول و یا رد مذاکره، باید شرایط ایران برای مذاکره را با تضمینهای بین المللی و نظارت مجامع بین المللی اعلام می کرد که دراینصورت ترامپ مخاطب نبود، بلکه مجموع حاکمیت امریکا مخاطب بود. برای مثال این که امریکا باید رسما به برجام بازگردد و تمام تحریمهائی که علیه ایران اعلام شده لغو شده و پولهای بلوکه شده ایران نیز مسترد گردد که قطعا با پشتیبانی اروپا و روسیه و چین همراه می شد. در واقع جهان باید بداند ایران چه می خواهد و چه طلب می کند و چه مطالباتی دارد و دیدار با نخست وزیر ژاپن فرصت مناسبی برای طرح این مطالبات بود. دیپلماسی قهر و شعار نیست، بلکه بسیج افکار عمومی داخلی و خارجی برای پیشبرد هدف است! نه فعالیت موشکی ایران به امریکا مربوط است و نه فعالیت اتمی آن که در چارچوب برجام انجام می شود. همانگونه که ادامه حضور یا عدم حضور ایران در سوریه و حتی یمن و افغانستان و عراق و هر کشور دیگری نیز وابسته به نظر و موافقت رسمی دولتهای حاکم بر آن کشورهاست و به امریکا مربوط نیست. اینها نکاتی بود که آقای خامنهای می توانست در سخنان خود با نخست وزیر ژاپن با آرامش و نه با پرخاش و تندگوئی بدانها اشاره کند که نکرد. برعکس در مخالفت با مذاکرات به ترامپ امکان داد که خود را طرفدار صلح نشان دهد و ایران را مخالف گفتگو و مذاکره معرفی کند. در این شرائط اکنون فرصت دوباره بدست جنگ طلبان در کاخ سفید و اسرائیل و بخشی از رهبران عرب منطقه و برخی نیروهای داخلی ایران افتاده است و باید منتظر تحریکات آنها برای کشاندن بیشتر ایران به جنگ و پای امریکا به خلیج فارس و تنش و ناامن کردن منطقه بود. حوادث یک هفته اخیر از جمله حمله به نفت کش حامل نفت ژاپن، موشکاندازی در اطراف مقر شرکتهای بین المللی در عراق و غیره آغاز دوباره این تحریکات است که حداقل نتیجه آن بی ثباتی داخلی در ایران و فرار بیشتر سرمایههای حکومتی و غیرحکومتی و از هم پاشی بیشتر نظام اقتصاد ملی کشور به ضرر توده مردم ایران است.
|
راه توده شماره 695 - 30 خرداد ماه 1398