راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 696

نیاز جامعه به تغییرات ناگزیر

اصلاح طلبان را پشت سر گذاشته!

 

    

انتخابات هیئت رئیسه و کمیسیون‌های مجلس شورا با پیروزی جناح راست خاتمه یافت. برخی‌ها کنار کشیدن اصلاح طبان داخل مجلس را نوعی "تاکتیک" می دانند تا مواضع و نظرات پیروزشدگان عملا در جامعه وحشت ایجاد کند و مردم را به شرکت در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده تشویق کند. حتی اگر چنین باشد، این روش بنظر نمی رسد دیگر نتیجه بخش باشد زیرا اساس آن بر روی این فکر قرار دارد که نیازی به داشتن طرح و برنامه و سیاست متفاوتی با جناح راست نیست، فقط کافیست مردم را از آنها ترساند.

در واقع آن چیزی که بخشی از اصلاح طلبان در چند دوره اخیر با طرح آن موفق شدند مردم را به پای صندوق‌های رای بکشانند یعنی سیاست خارجی و "خطر جنگ" در حال از دست دادن ظرفیت‌های بسیج برای انتخابات آینده است. زیرا تا یک سال آینده یا جنگی در می گیرد یا نمی گیرد، اگر بگیرد که مسئله تمام شده است و اگر در نگیرد که در انصورت مسئله خطر جنگ برعکس می تواند به یک ظرفیت بزرگ برای جناح راست تبدیل شود. یعنی از یکسو مدعی شوند که با تقویت قوای نظامی ایران توانستند جلوی جنگ را بگیرند و از سوی دیگر کلید مذاکره با امریکا در دست آنهاست و تنها در صورتی که خودشان در حکومت باشند اجازه مذاکره با امریکا را خواهند داد. در اینصورت پیروزی آنها در انتخاباتی که در این چارچوب و زیر سایه این خطر برگزار می شود می تواند تضمین شود.

مشکل بزرگ اصلاح طلبان در زمینه سیاست خارجی آن بود که مسئله جلوگیری از خطر جنگ را تنها از زاویه دیپلماتیک و گفتگو مورد توجه قرار دادند و به جنبه بازدارندگی آن توجه نکردند یا بعضا به تقابل‌های بشدت فرصت طلبانه روی آوردند. مثلا حضور ایران در سوریه برای قلع و قمع داعش یا گسترش روابط ایران با روسیه دو جنبه بسیار مهم در بازدارندگی بود و هست که اصلاح طبان کوشیدند خط کشی خود را با جناح راست به این عرصه بکشانند یعنی انتقاد از حضور ایران در سوریه از یکسو و روسیه ستیزی از سوی دیگر. با این فرصت طلبی‌ها موفقیت‌هایی هم بدست آوردند، بخشی از افکار عمومی را هم توانستند برای مدتی با خود همراه کنند ولی امروز در هر دو عرصه به بن بست رسیده‌اند. امروز بخش بزرگی از مردم ایران می دانند که اگر داعش در سوریه سرکوب نمی شد، اکنون باید در مرزهای ایران با آن می جنگیدیم، همانطور که اگر پشتیبانی اقتصادی و دیپلماتیک و نظامی روسیه و وزن جهانی آن نباشد، خطر جنگ و حمله به ایران به مراتب بیش از امروز بود. چنانکه امروز سلطنت طلبان و اپوزیسیون مضحک "ری استارت" و همه کسانی که ترامپ را به حمله به ایران تشویق می کنند در روسیه ستیزی به مراتب تندتر و خشن تر از اصلاح طلبان هستند.

ولی مسئله اصلی این نیست که اصلاح طلبان در عرصه سیاست خارجی چه اشتباهها یا فرصت طلبی‌هایی مرتکب شدند، بحث بر سر این است که چرا اصلا عرصه عمده تقابل خود را با جناح راست به سیاست خارجی انتقال دادند؟ دلیل آن روشن است: آنها در عرصه سیاست داخلی و بویژه اقتصادی هیچ چیز که با جناح راست متفاوت باشد برای عرضه به مردم نداشتند و ندارند. آیا با خصوصی‌سازی‌ها و سلب مالکیت از توده مردم مخالفند؟ با سیاست‌های نابودی اصل چهل و چهار قانون اساسی مشکل دارند؟ طرفدار پایان دادن به پولی شدن آموزش و بهداشت و تحمیل هزینه‌های شهری به مردم هستند؟ منتقد اتاق بازرگانی‌اند؟ دست تجار و دلال‌ها و واردکننگان و صادرکنندگان را می گویند از اقتصاد باید کوتاه کرد؟ بساط موسسات اعتباری و قرض الحسنه و بانک‌های خصوصی را باید جمع کرد؟ جلوی دستکاری در قیمت‌ها و افزایش بهای ارز را گرفت؟ ... هیچکس نمی داند. حتی یک مورد هم وجود ندارد که سخن یا راه حل روشنی در مهمترین مسائل اقتصادی که امروز جامعه ما با آن مواجه است از اصلاح طلبان شنیده شده باشد.

بخشی از اصلاح طلبان مدعی هستند که بدلیل حمایت از حسن روحانی دچار مشکل شده‌اند. این هم یکی دیگر از راه‌های فرار از اعلام نظر و موضع روشن مشخص و متفاوت از جناح راست است. هیچیک از آنهایی که این ادعا را دارد تا به امروز نگفته است که با کدام سیاست‌های دولت یا وزرای حسن روحانی مشکل دارد و چه راه حل دیگری بجای آنها توصیه می کند. هستند اقتصاددانانی که در این زمینه نظرات دقیق و روشنی را مطرح کرده‌اند ولی هیچ جریان اصلاح طلبی وجود ندارد که از این نظرات پشتیبانی کرده یا آن را نقد کرده و راه حل دیگری ارائه داده باشد. در این شرایط ادعای اینکه اصلاح طلبان دارند بهای پشتیبانی از دولت روحانی را می پذیرند جز کلی گویی برای فرار از روشن گویی و دادن نظرات مشخص چیزی دیگر نیست. بین پشتیبانی کلی از دولت حسن روحانی در برابر جناح راست افراطی حکومت، با انتقاد از این یا آن سیاست، یا برنامه‌های این یا آن وزراتخانه و وزیر هیچ تناقضی وجود ندارد یا می توان آن را به شکلی مطرح کرد که تناقض مخربی بوجود نیاید همانطور که راه توده کوشیده است و می کوشد چنین کند.

ما در اینجا از اصلاح طلبان بطور کلی سخن گفتیم و بدیهی است که اصلاح طلبی بطور کلی وجود ندارد. درون خود اصلاح طلبان گرایش‌های مختلفی وجود دارد، از اشخاص فاسدی که خود را اصلاح طلب معرفی می کنند تا شخصیت‌های صادق و پاکدستی که بنوعی چوب این مشخص و روشن نکردن صف بندی‌ها و مرزها را می خورند. اگر این گروه اخیر زودتر به خود نیایند و مواضع و نظرات خود را دقیق و روشن مطرح نکنند نه تنها خود در این جریان عمومی حل و منزوی می شوند بلکه کل جریان اصلاح طلبی حکومتی و پیرامون حکومتی نیز توسط جناح راست بلعیده می شود. 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 696  - 6 تیر ماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت