رد مذاکره و دو راه حلی که در برابر رهبر قرار دارد
|
تلاش برای یافتن راهی جهت باز کردن درهای مذاکره میان ایران و آمریکا همچنان ادامه دارد. در عرصه بین المللی پس از ملاقات نخست وزیر ژاپن با آیت الله خامنهای که در آن آقای خامنهای فرصت اعلام شرایط ایران و بدست گرفتن ابتکار بین المللی را از دست داد؛ اکنون امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه کوششهایی را در این سمت آغاز کرده است. وی اعلام کرده که "بزودی با همتایان ایرانی، آمریکایی و روسی خود برای کاهش تنش در منطقه خاورمیانه گفتگو خواهد کرد". که منظور همان تنش در ایران است. هدف از این گفتگوها نوعی باز گرداندن آمریکا به برجام است که بخودی خود به معنای لغو یا کاهش یا توقف موقت تحریمهای بین المللی علیه ایران نیز خواهد بود. در عرصه داخلی فعالیتهای دیپلماتیک دولت روحانی و جواد ظریف وزیر امور خارجه و سفر وی به نیویورک را می توان سویه دیگری از همین تلاشها برای باز کردن راه مذاکرات در نظر گرفت. ظریف نیز لغو تحریمها را راه باز شدن مذاکرات اعلام کرده است. در ادامه همین کوششها ایران نیز اعلام کرده که غنی سازی از مرز 5/4 درصدی عبور نخواهد کرد که نوعی پاسخ به درخواست اروپاییها برای خارج نشدن از چارچوب برجام و افزایش ندادن غنی سازی اورانیوم و احتمالا ناشی از دریافت پیامی مثبت از جانب انهاست. اکنون دو مسئله وجود دارد. یکی مسئله ضرورت ادامه این تلاشها و کوششها و یافتن راهی برای آغاز مذاکرات میان ایران و ایالات متحده آمریکا که بی گمان باید ادامه یابد و هر تصوری غیر از این یعنی تن دادن به خواستها و فشارهای جنگ طلبان آمریکایی و ایرانی. مسئله دوم عبارتست از میزان امیدواری به موفقیت این تلاشها که موضوع بحث ماست. در واقع تشخیص احتمال موفقیت این تلاشها چندان آسان نیست. از یکسو آمریکا بدلیل امضای برجام و سپس خروج از آن با نوعی انزوای بین المللی مواجه شده و در تقابلی که با اروپا پیدا کرده شرایط برای اینکه فشارهای دیپلماتیک و سیاسی بر آن موثر واقع شود وجود دارد. در داخل ایران نیز هم در دولت و هم در مجلس و نهادهای انتخابی و هم در افکار عمومی فشار برای ادامه کوششهای دیپلماتیک جدیست. ضمن اینکه رهبری جمهوری اسلامی هم می داند که در شرایط کنونی مدت زیادی نمی تواند دربرابر تحریمهای اقتصادی دوام آورد و بنابراین یا باید به سمت مذاکره برود یا به سمت ماجراجویی و خطر هم در همینجاست. زیرا جایگزین مذاکره برای رهبر و بیت رهبری و نهادهای انتصابی بازگشت به داخل و به مردم و تمکین به رای و خواست مردم و اشتی ملی و رعایت آزادیها و محکم کردن پشت جبهه سیاسی و اقتصادی، پایان دادن به اقتصاد تجاری و تقویت صنعت، پایان دادن سلب مالکیت از اموال عمومی بنام خصوصی سازی، و در پیش گرفتن یک برنامه استقلال نسبی اقتصادی و تولید ملی برای رفع نیازهای ملی و ... نیست. جایگزین مذاکره و تفاهم برای آنها رفتن به سمت ماجراجوییهای جهانی است. خطر این راه دوم و کشاندن کشور به سمت ماجراجویی به امید خروج از بحران از آنرو بیشتر هم می شود که آقای خامنهای چون به سه دهه نپذیرفتن مسئولیت عادت کرده و اصولا این شیوه رهبری اوست که مسئولیت تصمیمهایی را که گرفته و کشور را به بحران و فاجعه سوق داده به گردن این و آن بیاندازد، امروز نیز شهامت اینکه تصمیم روشنی درباره مذاکره با آمریکا بگیرد و مسئولیت آن را رسما و به صراحت بپذیرد ندارد. طبیعی است که طرف های خارجی هم دیگر حاضر نیستند بپذیرند که دولت ایران تعهداتی را بپذیرد و بعد آقای خامنهای اگر دید به نفع خودش و بیت رهبری نیست زیر آن بزند و به گردن این و آن بیاندازد. در واقع آقای خامنهای همان نقدی را که به ترامپ رئیس جمهور آمریکا می کند خودش بیش از همه در داخل ایران اجرا کرده و هیچ تعهد و مسئولیتی را درباره هیچ چیز نپذیرفته و نمی پذیرد. با آگاهی از همین ضعف و با اطمینان به ناتوانی آقای خامنهای در اعلام موضعی روشن و قاطع است که ماجراجوییها – هنوز نه با ابعادی بزرگ و خطرناک – در داخل ادامه دارد که نمونه آن را در کوشش قایقهای سپاه برای توقیف یک نفتکش بریتانیایی در خلیج فارس دیدیم و یا در بازداشت یک پژوهشگر ایرانی – فرانسوی به اتهام جاسوسی می بینیم. بدیهی است هدف از این رفتارها برهم زدن کوششهای رئیس جمهور فرانسه برای ایجاد تفاهم و مذاکره است.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 696 - 27تیر ماه 1398