راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

کودتای نوژه

و نقش حزب توده ایران

در کشف آن

 

امسال در سالروز کودتای نوژه، یک سلسله اظهار نظر از جانب افرادی از حکومت – از جمله رهبر جمهوری اسلامی- رسانه ای شد که درتمام آنها تلاش شد نقش حزب توده ایران در کشف این کودتا انکار شود. از جمله توسط شخص علی خامنه ای در یک سخنرانی که به دروغ گفت یک خلبان آمد و در ملاقات با من کودتا را لو داد. او دروغ گفت اما تاریخ دروغ نمی گوید. شب کودتا 150 هزار تومان پول یین افراد شبکه تهران کودتا تقسیم کرده بودند تا خود را به پایگاه وحدتی درهمدان برسانند. به دو نفوذی حزب توده ایران در این شبکه نیز همین پول را داده بودند. کیانوری شبانه به در خانه شخص خامنه ای در خیابان ایران مراجعه کرد و او با لباس خانه در راهروی ورودی خانه ظاهر شد. کیانوری کیفی که پول در آن بود را باز کرد و آن را نشان خامنه ای داد و گفت: "این هم پولی است که کودتاچی ها در شبکه کودتا تقسیم کرده اند، هنوز نمی خواهید از خواب بیدار شوید؟"

کیانوری بعدها گفت که آنشب خامنه ای دست و پای خود را گم کرده بود و من توصیه کردم بجای تلفن  به این و آن به دیدار امام بروید و سریعا وارد عمل شوید.

شاهد زنده این دیدار شبانه هوشنگ اسدی است که بدلیل آشنائی با علی خامنه ای در زندان زمان شاه، واسطه این دیدار بود.

این ماجرائی است که خامنه ای درباره آن سکوت کرده و تحریف شده بازگو می کند. این که در آن کودتا چه کشتاری باید انجام می شد و قرار بود با رهبران حزب توده ایران که خانه های آنها را از روی لیست وزارت کشور شناسائی کرده بودند چه می خواستند بکنند و این که کودتا به جنگ داخلی و تجاوز خارجی منتهی می شد و یا نمی شد و دهها سئوال دیگر، در اینجا مورد بحث نیست. بخش هائی از اطلاعات این کودتا منتشر شده و تحلیل آن نیز بارها توسط کیانوری در جلسات پرسش و پاسخ مطرح شده است.

امسال بمناسبت کودتای نوژه روزنامه شرق با چند تن مصاحبه کرد، از جمله با محمد علی عمونی دبیر کمیته مرکزی و عضو هیات سیاسی حزب توده ایران درسالهای فعالیت علنی حزب توده ایران پس از انقلاب 57. آنچه را می خوانید نکاتی است که عموئی در مصاحبه با شرق مطرح کرده است:

 

عمویی؛ بر اساس اطلاع یکی از بانوان حزب، رهبران جمهوری اسلامی را از کودتای نوژه با خبر کردیم.

 

شرق: "نزدیک غروب آفتاب روز 17 تیر 59، آقای سعید حجاریان که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت، به دفترم آمد و هیجان زده گفت کار خصوصی دارم. ظاهرا چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت امشب قرار است کودتا شود"؛

این سخنان بخشی از خاطرات محمد ری شهری، رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش است که درباره چگونگی کشف کوتای نوژه تعریف کرده است؛ کودتایی که قرار بود چندی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سال 57، منجر به سقوط حکومت نوپا و بازگرداندن شاهپور بختیار شود. هدف نخست کودتا، حمله هوائی به منزل امام خمینی در تهران و سپس حمله به برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و در نهایت شکستن دیوار صوتی از طریق هواپیماها ذکر شده است. همچنین قرار بود ساختمان مجلس و مراکز رادیو و تلویزیون تسخیر شده و بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی بازداشت شوند. طراحی این عملیات چنان دقیق بود که حتی اعلامیه های جشن پیروزی نیز آماده شده بودند و گردانندگان کودتا اعلامیه های پیروزی خود را هم آماده کرده بودند. کودتای نوژه از وجوه مختلف محل ابهام است؛ زیرا هیچگاه معلوم نشد تعداد افراد دستگیر شده و اعدامی های کودتا چقدر بوده یا هیچ روایت دقیقی از نحوه افشای کودتا در دست نیست و شخصیت های سیاسی هر یک از دید خود آن را روایت می کنند یا برخی می گویند آیت الله محمد کاظم شریعتمداری با عوامل کودتا ارتباط داشت و برخی دیگر طرح ربایش این روحانی را مطرح می کنند.

 

روایت های چندگانه

 

اکبر هاشمی رفسنجانی چند روز پس از دستگیری عوامل کودتا، در گفت و گویی با رادیو گفت از یک ماه و نیم پیش اطلاع کسب کرده بود که عوامل بختیار در ایران و شبکه نظامی باقی مانده از نظام قبل، بر حجم تبلیغات خود افزوده اند؛ "برنامه های تبلیغاتی و نظامی آنها مشخص بود و گزارش شد چه وقت می خواهند توطئه را شروع کنند. من این مسئله را در شورای انقلاب مطرح کردم. با آقای بنی صدر هم از کانال دیگری مطرح شده بود. شورای انقلاب، سپاه را مسئول کرد که به همراه نیروهای ویژه ای از ارتش، این جریان را تحقیق کنند و آنها را تعقیب کردند و وضعیتی پیش آمد که یک بازداشت صورت گرفت و عده ای از عوامل بختیار بازداشت شدند و این باعث شد برنامه کودتا به هم بخورد و برای مدت نامعلومی به تاخیر بیفتد؛ ولی شورای انقلاب در جریان بود."

این سخنان هاشمی در حالی است که بنی صدر اطلاعات خود را از منابعی دیگر می داند. بنی صدر در یک سخنرانی نحوه اطلاع خود از کودتا را این گونه بیان کرد: "فرمانده سابق نیروی هوایی یک ماه و اندی پیش اطلاع داد در نیروی هوایی مثلا در میان چتربازها شاید به صراحت از نوژه حرف زد که یک تشکل هایی در حال انجام است. این خبر را ما به دستگاه اطلاعاتی برای تحقیق و پیگیری دادیم تا اینکه حدود سه هفته پیش از این معلوم شد اینها همان کودتاگرانند. آن وقت نیروی آنها حدود 70، 80 نفر ارزیابی می شد و 10 نفر از آنها هم آن موقع برای ما شناخته شده بودند."

ری شهری نیز نقطه عطف کشف این کودتا را صحبت میان دو نفر در تاکسی می داند که پس از آن، تحقیق و کشف شبکه ای به نام "نقاب" در تیپ نوهد و در نتیجه دستگیری 13 نفر در این رابطه رخ می دهد؛ اما محسن رضائی، مسئول وقت اطلاعات سپاه ، نحوه افشای کودتا را این گونه می داند: "اوائل تیر ماه سال 1359 در خیابان ایران به دیدار رهبر انقلاب که در آن زمان نماینده حضرت امام در ارتش بودند، رفتم. به ایشان گفتم که اطلاعات ما رد و خط یک کودتا را در ارتش پیدا کرده است ... کودتا قطعی است ولی زمان شروع و نقطه آغاز را هنوز کشف نکرده ایم". رضایی در ادامه می گوید: مدتی از این ملاقات نگذشته بود که آیت الله خامنه ای تماس گرفتند و گفتند خلبانی اینجاست که مشابه همان حرف ها را می زند و سریع خودتان را برسانید و ببینید موضوع از چه قرار است. رضایی ادامه می دهد: "رفتم و با یک خلبان جوان رو به رو شدم. همان چند جمله اول را که گفت، فهمیدم حلقه گمشده ما پیدا شده است". آن خلبان به رضایی گفته بود وقتی مادرش از قصد پسرش در شرکت در کودتا آگاه می شود، به او می گوید: "شیرم را حرامت می کنم، اگر سریعا پیش امام نروی و ماجرا را به ایشان نگویی". خلبان هم به منزل آیت الله خامنه ای رفت و ماجرا را برای او بازگو کرد. روایت مشهور همین است که رضایی می گوید و رهبر انقلاب هم روایتی نزدیک به همین را نقل می کنند: "یک شبی من حدود اذان صبح دیدم که درب منزل ما را می زنند، بیدار شدم رفتم دیدم آقای مقدم است و می گوید که یک نظامی آمده با شما کار واجب دارد. به آن نظامی گفتم: تو از کجا می دانی؟ بنا کرد شرح دادن آن و ... من دیدم مسئله خیلی جدی است و بایستی آن را پیگیری بکنیم".

 

ادعای حزب توده

 

اما سعید حجاریان که در آن زمان مسئولیت بازجوئی افسران کودتا را بر عهده داشت، روایت دیگری ارائه داده و گفته است: "ما در ستاد مشترک ستاد خنثی سازی تشکیل دادیم و ترکیبی از سپاه و کمیته ستاد مشترک و کمیته بهارستان در این ستاد حضور داشتند و عملیات دستگیری ها را هم سپاه عهده دار شد. شب کودتا به آقای ری شهری گفتم که می خواهد کودتا شود". او همچنین در گفت و گویی در برابر این پرسش که چه کسی خبر کودتا را به او داد، گفت: "توده ای ها اطلاع داده بودند. توده ای ها فقط از یک بخش کودتا که شاخه سیاسی اش بود اطلاع داشتند. آنها مثلا در یکی از زیرشاخه ها منبع داشتند و اخبار جلسات آنها را می دادند."

این سخن حجاریان با سخنان دیگرانی همچون خسروشاهی و عمویی مطابقت دارد. هادی خسروشاهی، نماینده وقت امام در وزارت ارشاد ملی، درباره این موضوع در یادداشتی در نشریه "اندیشه پویا" نوشت: "آقای کیانوری ... دو گزارش بسیار مهم به من داد. مورد اول خبر حمله قریب الوقوع عراق به ایران بود. کیانوری می گفت دوستان ما در حزب شیوعی (حزب کمونیست عراق)، این اطلاعات را در اختیار حزب ما قرار داده اند و او وظیفه خود دانسته که فوری بیاید و خبر را توسط من به مقامات اطلاع دهد. من به آقای کیانوری گفتم آقای کیانوری شما باور دارید که عراق بتواند به ایران حمله کند و دوستان شما اشتباه نمی کنند؟ آقای کیانوری با قاطعیت گفت این حمله قطعی و حتمی است و دوستان ما موثق هستند ... مورد بسیار مهم دیگر خبر کودتای نوژه بود. آقای کیانوری به دفتر من آمد و گزارش و تاریخ و محل اجتماع افسران را در پارک لاله، بمباران جماران و غیره را به من داد. من باز هم باور نکردم اما کیانوری اصرار داشت که این خبر جدی و حتمی است. کیانوری گفت که بانویی که قرار است اعلامیه پیروزی کودتا را بخواند، عضو حزب ماست و این اطلاعات کامل و دقیق است. من بلافاصله به جای دفتر شهید قدوسی به بیت امام رفتم و کپی گزارش را به احمد آقا دادم که نخست ایشان نیز باور نکرد. مرحوم اشراقی (داماد آیت الله خمینی) که در بیرون حضور داشتند با لحن تندی به من گفت که شما هم هر مزخرفی که اینها می گویند باور می کنید؟ من هم با ناراحتی گفتم که جناب اشراقی! من اطلاعی را که به دستم رسیده به احمد آقا دادم و در درستی و اشتباه بودن آن نظری ندارم. اینها می گویند که قطعی است و محل و تاریخ آن را هم نوشته اند. ان شاء الله که دروغ باشد".

محمد علی عمویی هم در گفت و گویی با "تاریخ ایران" گفته است: "یکی از بانوان حزب که از کودتا خبر دار شده بود، ما را در جریان قرار داد و ما هم از طریق کانال های خود کودتا را به رهبران جمهوری اسلامی ایران اطلاع دادیم".

این روایت که حزب توده اطلاعات کودتا را به سران نظام داده است، هیچ گاه به طور رسمی مورد پذیرش قرار نگرفت. هنوز مشخص نیست که آیا روایت اعضای حزب توده در ماجرای نوژه درست بوده یا نه اما می توان حدس زد که حتی اگر درست نیز بوده باشد، در فضایی که چند سال بعد از ماجرای کودتای نوژه بسیاری از اعضای این حزب به اتهام "طرح کودتا" و همکاری با شوروی بازداشت شدند، نمی توانست به راحتی بیان شود. هر چند اتهامات وارده به حزب توده هیچ گاه ثابت نشد و حتی هاشمی رفسنجانی سال ها بعد اقرار کرد که بر خودش اتهامات توده ای ها محرز نشده است.

(نام بانوئی که به وی اشاره می شود "لیلی سلیمی خیاط" است که هنرپیشه سینما و درعین حال همسر ناخدا یکم سیروس حکیمی از نظامیان عضو حزب توده ایران بود. شبکه کودتا در میان قشقائی های فارس وی را با این تصور که شاه پرست و سلطنت طلب است جذب کرده بود و او از همان ابتدا شوهرش را درجریان گذاشته و ناخدا حکیمی نیز فورا حزب را درجریان قرار داده بود. رهنمود حزب ادامه همکاری لیلی با کودتاچی ها و انتقال اطلاعات کودتا و معرفی چند تن برای جذب در شبکه کودتا بود که انجام شد. آنها که توسط لیلی به شبکه کودتا معرفی شدند از کادرهای سازمان مخفی حزب توده ایران بودند و تا لحظه دستگیری کودتاچی ها در پارک لاله در کنار آنها قرار داشتند. به هریک از آنها 150 هزار تومان پول داده شده بود تا در صورت بروز حادثه و بهم خوردن اجرای کودتا با این پول مخفی شوند و زندگی کنند تا دوباره با آنها تماس گرفته شده و سازماندهی شوند. کیانوری در خاطراتش می نویسد که حاضر نشد نام لیلی را دراختیار مقامات اطلاعاتی وقت جمهوری اسلامی بگذارد. لیلی در سال 66 از طریق افغانستان از ایران خارج و به کمک حزب در اروپا مستقر شد. ناخدا حکیمی نیز به همراه رهبران حزب توده ایران در کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 اعدام شد. راه توده)

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 696  - 27تیر ماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت