افشای اسناد کودتای 88 کلید واژه جلب اعتماد مردم است!
|
در آغاز هفته گذشته ابتدا فیلمی از آقای محمد سرافراز رئیس سابق و مستعفی صدا و سیما بر روی شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن اسنادی را به خانمی تحویل می داد که بعدا نام او شهرزاد میر قلی خان اعلام شد و گفته شد که رئیس بازرسی صدا و سیما در دوران سرپرستی آقای سرافراز بوده است. اینکه اسناد تحویلی مدارک دوران زندان خانم میرقلی خان در امریکا بوده و یا چیزهای دیگری هم ضمیمه آن بوده هنوز معلوم نیست. بدنبال انتشار این فیلم، برنامه "اتاق شیشه ای" که توسط عبدالرضا داوری مشاور رسانهای محمود احمدی نژاد تهیه می شود گفتگویی را با آقای سرافراز و خانم قلی خان ترتیب داد که در آن نکات مهمی مطرح شد، از جمله نقش اطلاعات سپاه و حسین طائب رئیس آن در پرونده سازیهای سیاسی و جاسوسی و مهمتر از آن جایگاه مجتبی خامنهای فرزند رهبر در دستگاه بیت و بویژه انتصاب مستقیم رئیس صدا و سیما. اینکه دقیقا چه عاملی موجب شده آقای سرافراز در این شرایط به میدان بیاید و به این اسناد اشاره کند و یا چه ارتباطی بین ایشان و محمود احمدی نژاد وجود دارد یا ندارد هنوز معلوم نیست. محمود احمدی نژاد از زمان پایان ریاست جمهوری متکی به اطلاعاتی که درباره کودتای 88 در اختیار دارد و افشای آنها می تواند پایان کار رهبر و فرزند ایشان باشد در جلد اپوزیسیون فرو رفته و نقش منتقد خانواده لاریجانی و اطلاعات سپاه را برعهده گرفته است. در حالیکه همه می دانند که دوران احمدی نژاد دوران بزرگترین فاجعه در کشور بود؛ ابتدا با کشاندن ایران به تحریم و خطر حمله نظامی و سپس فاجعه اقتصادی تحت عنوان دور زدن تحریمها که پرونده خانم میرقلی خان بخشی از این فاجعه است و همچنین بستن فضای سیاسی حتی برای نیروهای مذهبی. در اینکه محمود احمدی نژاد در این فاجعه تنها نبوده و شخص رهبر، فرزند ایشان مجتبی و بیت رهبری، اعضای شورای نگهبان و بخشی از فرماندهان سپاه، و اکثریت "اصولگرایان" و شماری از مراجع تقلید شریک مستقیم این فاجعه هستند هم تردیدی نیست. این احتمال هم که کسانی در گذشته مرتکب خلافها و اشتباههایی شدهاند و امروز پشیمان شده یا تغییر کرده باشند هم در مورد هرکس از جمله آقای احمدی نژاد وجود دارد. ولی مردم بشرطی چنین تغییر و پشیمانی را باور می کنند که که توام با صداقت و اعتراف به اشتباهات و بیان واقعیات باشد؛ چیزی که تا به امروز از محمود احمدی نژاد نه دیده و نه شنیده شده است. احمدی نژاد نه تنها اسناد تقلب و کودتای 88 را که در اختیار دارد منتشر نکرده و نمی کند، بلکه حتی به آنها اشاره هم نکرده است. ضمن اینکه تا به امروز نیز هیچ نقدی بر سیاستهای دولت خود که نشانی از صداقت و پشیمانی در آنها باشد بیان نکرده است. بنا بر همین دلایل و تا زمانی که آقای احمدی نژاد و نزدیکان او بطور دقیق و شفاف حوادث دوران ریاست جمهوری وی را بیان نکنند و اسناد تقلب و کودتای 88 را منتشر نکنند مردم فرو رفتن ایشان در جلد اپوزیسیون را چیزی جز یک فرصت طلبی دیگر برای تکرار فاجعهای دیگر تلقی نخواهند کرد. اینکه محمد سرافراز جز گروه و باند ایشان هست یا نه معلوم نیست. ولی روشن است تا زمانی که احمدی نژاد دوران خود را با صداقت و صراحت نقد نکرده باشد، وابستگی به احمدی نژاد نه تنها نفعی برای امثال آقای سرافراز – اگر چنین وابستگی وجود داشته باشد – ندارد که بیشتر عامل منفی برای امثال اوست. مگر خود وی (سرافراز) درباره اسناد کودتای 88 دهان باز کند. رویدادی که حتی اگر خانم میرقلی خان نیز درباره آن اسناد و اطلاعاتی را فاش کند دال بر صداقت و عدم وابستگی به احمدی نژاد تلقی خواهد شد. در همین حال پیدایش و بیرون زدن امثال سرافرازها از درون حکومت و حاشیههای آن نشانهای از اوج گرفتن بحران حکومتی در ایران نیز هست. روش رهبری فردی و از پشت صحنه به بن بست و فاجعه ختم شده، همانطور که بی اطلاع نگاه داشتن مردم از حقایق نیز دیگر ناممکن شده است.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 690 - 19 اردیبهشت ماه 1298