اعتراضی مردم شکاف در صفوف حکومت را تحمیل خواهد کرد! |
انقلاب بهمن 57 ایران سرآغاز فصلی تازه در تاریخ كشور ما بود. این انقلاب توانست برای نخستین بار و در وسیعترین سطح میلیونها زن و مرد و پیر و جوان را به عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی وارد كند. بر اثر این انقلاب، بویژه بدلیل خصلت تودهای آن و از خلال مبارزات، تضادها و تناقضها، شرایط گذار جامعه ما به دورانی نوین پدید آمد، كه نشانههای آن در جنبش اصلاحات، جنبش سبز و اکنون در جنبش تغییرات و حتی در همین جنبش اعتراضی جاری نسبت به گرانی و فساد و فقر خود را نشان میدهد. شاید كسانی نخواهند و یا نتوانند پیوندهای این خیزها برای تغییرات را با انقلاب 57 بپذیرند، اما این نخواستن و یا نتوانستن در واقعیت این پیوند تغییری نمیدهد. تشدید توطئهها علیه تغییرات چه در داخل و چه در خارج از كشور، كه هم انقلاب 57 و هم جنبش كنونی را شامل شده، خود به نوعی دیگر در تائید این پیوند است. این توطئهها، تنها در مقاومت سرمایهداری بزرگ تجاری، غارتگران و مافیای نظامی حامی آنها خلاصه نشده است. در عرصه ایدئولوژیك و روانی نیز توطئههائی كه از ابتدای انقلاب 57 و با هدف تحریف مضمون این انقلاب به راه افتاده بود، اكنون علیه جنبش تغییرات با خشونت کامل تشدید شده است. جناح ارتجاع و غارتگر حاضر در حاكمیت اینگونه تبلیغ میكند كه خلع این جناح از قدرت و حاکمیت به معنای پایان انقلابی است که خود برای آن شعارها و اهدافی را ساخته که هیچ ارتباطی به شعارها و اهداف انقلاب 57 ندارد. آنها بطور رسمی این آرمان های تقلبی عین شعارهای انقلاب تبلیغ می کنند و روی فریب نسل پس از انقلاب حساب باز کرده اند. فریبی که در انتخاب احمدی نژاد در دور اول انتخابات ریاست جمهوری به نتیجه رسید اما هم در انتخابات 88 و رای به میرحسین موسوی و هم در انتخابات 92 و 96 در رای به حسن روحانی باطل شدن و اکنون شاهدیم که همین نسل در برابر حکومت ایستاده و فاجعه ای که بنام انقلاب بر مملکت حاکم کرده اند را حتی به قیمت خون و جان خویش نمی پذیرد. هر جنبشی برای اصلاحات و تغییرات نیاز به ریسمانی دارد که بتواند منافع فردی و طبقاتی مختلف را به یكدیگر پیوند بزند و آنها را در یك صف واحد قرار بدهد، به نحوی كه محتوا و طیف وسیع طبقاتی جنبش کنونی چنین است و مقابله با فساد و سرکوب و دروغ و غارت حکومتی به آرمان واحد این جنبش تبدیل شده است. برای ما بعنوان طرفداران مشی توده ای، آمیخته بودن دین و دولت مسئله اصلی نیست، بلکه مسئله اصلی محتوای تغییراتی است که مردم در هر فرصتی برای دستیابی به آن به پای صندوق های رای رفتند و منافیاهای حاکم در مقابل رای آنها ایستادند. مردم ایران حاضر نیستند زیر بار استبدادی که در سال 57 علیه آن انقلاب کردند و فسادی که گسترده تر از دوران شاه است بروند و شاهدیم که نمی روند. حتی نسلی که انقلاب 57 را ندیده، عملا همان آرمان های انقلاب 57 را امروز دنبال می کند و تحقق آن را می خواهد و این یعنی پایان یک دوران و ورود به دوران دیگری که 40 سال است حکومت در برابر آن مقاومت می کند. این همان درک عمیقی است که رهبری حزب توده ایران از انقلاب 57 داشت و بدرستی دریافت که در انقلاب ایران مسئله بازگشت به شریعت اسلام تحت هیچ شرایطی مطرح نیست و نمیتواند مطرح باشد. این انقلاب هر نامی را كه در برابر خود قرار داده باشد، هدف آن برقراری یك جامعه نوین است و نه بازگشت به گذشته های تاریخ اسلام. هر نامی كه بر نظام برآمده از آن گذاشته شود، ولو بی وقفه بر جنبه اسلامی آن تاكید شود، در شرایط تاریخی و جهانی كه در آن زاده شده است دو راه بیشتر پیش رو ندارد: یا این و یا آن شكل نظام سرمایه داری را حفظ كند و توسعه دهد و غارت و چپاول و فقر و بحران اجتماعی و طبقاتی را بدنبال بیآورد – چنان که آورده است- و یا یك سمتگیری را بپذیرد که به نوعی بهره از سوسیالیسم داشته باشد. چنان که امروز در ماهیت جنبش تغییرات منعکس است. حتی برخی نظریه پردازان مذهبی نیز، امروز به همان درکی از واقعیات 40 سال گذشته رسیده اند که رهبری حزب توده ایران از همان ابتدای سرنگونی رژیم شاه و برقراری جمهوری اسلامی آن را مطرح کرد. مقالات اساسی روزنامه ارگان مرکزی حزب توده ایران "مردم" و پرسش و پاسخ های دبیراول وقت حزب توده ایران "کیانوری" و جزوات "تحلیل های هفتگی" شاهد مستند ما دراین زمینه است. نیروهای ارتجاعی از همان ابتدای جمهوری اسلامی به سرعت دریافتند كه از یكسو نمیتوانند به مقابله آشكار و رودررو با انقلاب برخیزند و از سوی دیگر در آموزش های اسلام سنتی می توان فضای مناسبی را یافت كه یك استراتژی ضد انقلابی را با حفظ مناسبات سرمایه داری وابسته، از طریق آن به پیش برد. آنچه كه تحت عنوان جمهوری اسلامی و با ماهیت ارتجاعی بعدا تحقق و برتری یافت حاصل نبردی،- در پاره ای موارد بسیار خونین - و برآیند كشاكش چندین نیروئی بود. آن نیروهای مذهبی طرفدار آرامن های انقلاب که در گذشته نتوانستند این نقشه را درک کنند، امروز با درک عمیق خود از آن نقشه برای تغییرات به میدان آمده و با مردم همراه شده اند و ما از آن استقبال می کنیم. تردید نیست که این شناخت با هزینه ای سنگین بدست آمده است، اما کدام جنبش و کدام انقلاب است که بدون هزینه به هدف برسد؟ زمان مهم نیست، درک واقعیات و شناخت هدف برای رسیدن به آن مهم است و این همان امید بزرگی است که اکنون در جنبش تغییرات خود را نشان میدهد. در برابر انحراف از اهداف انقلاب 57 اكنون در كشور ما یک جنبش مسالمتآمیز شکل گرفته است که همه ی آن نیروی مثبتی كه در انقلاب 57 شکل گرفت را در خود جمع کرده و می کند و از همه پیآمدها و تجربیات گران بهای انقلاب 57 بهره گرفته و می گیرد. این که حکومت با مشت آهنین در برابر این جنبش از قدرت و منافع و موقعیت خود دفاع می کند امر عجیبی نیست. در تمام طول تاریخ تحولات اجتماعی در همه جهان چنین بوده است. مهم عزمی است که توده های مردم برای تغییرات و به عقب راندن حکومت از برابر تغییرات دارند و تزلزلی است که سرانجام به صفوف حاکمیت تحمیل خواهد شد. حتی به صفوف نظامی حکومت. و این سرانجام محتوم حکومت کنونی است.
|
راه توده شماره 716 - 30 آبانماه 1398