راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

شورش 48

علیه گران شدن

بلیت اتوبوس در تهران

 

  

سال 1348 در تهران شورشی آغاز شد که اگر رژیم عقب نشینی نکرده بود، شاید کار به سنگر بندی خیابانی می کشید. این شورش با شورش 15 خرداد متفاوت بود. شورش 15 خرداد را هیات های مذهبی و بازاری ها و میدان داران تهران برپا کردند و روحانیون هم مثل همیشه فورا روی موج سوار شدند تا از قافله عقب نمانند. اما در شورش 48 ابتدا دانشجویان و سپس اقشار متوسط شهری در اعتراض به گران شدن ناگهانی نرخ بلیت اتوبوسرانی تهران به میدان آمدند. ابتدا تظاهرات بود و تحصن و جمع شدن مقابل تلگرافخانه تهران و با ادامه مقاومت دولت هویدا برای بالا بردن نرخ بلیت اتوبوسرانی کار به واژگون کردن تعدادی از اتوبوس ها و حتی آتش زدن آنها انجامید. کار میرفت بالا بگیرد که اخبار شورش را به شاه که در خارج از کشور (تعطیلات زمستانی در سوئیس) بود رسید و او به دولت دستور عقب نشینی داد و نرخ اتوبوس ها به نرخ سابق بازگشت و شورش هم خاتمه یافت. عده ای عمدتا دانشجو که دستگیر شده بودند آزاد شدند. شرح این شورش را دکتر عباس توفیق، بنیانگذار و سردبیر روزنامه "توفیق" در کتاب خاطرات خود از سه دوره انتشار و توقیف روزنامه "توفیق" نوشته است که خلاصه آن را می خوانید. این کتاب در ایران منتشر شده و حداقل برای روزنامه نگاران کنونی خواندن آن از واجبات است. اگر بخوانند و اهل آگاهی از گذشته باشند!

دکتر توفیق در کتاب خود می نویسد:

 

«شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه» یک شرکت نیمه دولتی بود زیر نظر وزارت کشور، تصمیم های مهم مربوط به اتوبوس رانی پایتخت، چون بسیار حساس بود، با نظر هیات دولت گرفته می شد. هنوز چند ماهی از نصف کردن خطوط و عصبانی کردن مردم نگذشته بود. رژیم که از عصبانیت مردم نترسیده بود تصمیم گرفت کرایه اتوبوس ها را هم افزایش دهد. اگر بار قبل، مسیر خط ها را نصف و عملا کرایه اتوبوس -  و درد مردم – را دوبرابر کرده بودند، این بار، در روز سوم اسفند 1348، هم مسیر نصف شده قبلی خط ها را باز کوتاه تر کردند و هم علنا کرایه برخی از خطوط اتوبوس را دو برابر و حتی سه برابر کردند. روز چهارم اسفند 1348، دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران اتوبوس های شرکت واحد را سنگ باران کردند و از حرکت آن ها جلوگیری نمودند.

بین دانشجویان و پلیس زد و خورد درگرفت. چندین اتوبوس به وسیله دانشجویان به آتش کشیده شد. پلیس تیراندازی کرد و عده ای از دانشجویان و مردم کشته و عده ای مجروح شدند و جمع کثیری بازداشت گردیدند. مبارزه علیه شرکت واحد همه گیر شد و در مقابل بازار و مرکز شهر نیز مردم به اتوبوس ها حمله کردند و شهر به هم ریخت. شاه در این زمان در سوئیس تعطیلات زمستانی خود را می گذراند. با گزارش هایی که به او داده بودند گفته بود: «به بلوا که نمی شود تسلیم شد، باید سرکوبی [سرکوب] شوند.» بعدها اردشیر زاهدی گفت: «منوچهر خسروداد (فرمانده هوانیروز) آمد به وزارت خارجه و گفت به ما دستور داده اند که هر کدام از این معترض ها (دانشجویان) تکانی بخورند، بزنیم و این در دانشگاه مشکلاتی ایجاد می کند...». به علت وخامت اوضاع، در همان روز جلسه فوق العاده دولت با حضور مبصر و نصیری روسای شهربانی و ساواک و عالیخانی رییس دانشگاه تهران تشکیل شد. اردشیر زاهدی هم که ماه ها بود به علت اختلاف شدید با هویدا در جلسات هیات دولت شرکت نمی کرد، به علت نگرانی از اوضاع در جلسه حاضر شد. در جلسه، «... زاهدی و عالیخانی هر دو بر این گمان بودند که سیاست افزایش قیمت بلیط [بلیت] اتوبوس از آغاز اشتباه بود. می گفتند قبل از آن که ماجرا بیخ پیدا کند، دولت باید عقب بنشیند... بحث ... بالا گرفت و وحدت نظر حاصل نشد... با ایشان [شاه] تماس تلفنی برقرار شد. نخست هویدا گزارشی از اوضاع داد... سپس... زاهدی... با صراحتی تمام، تحلیل خود را از اوضاعی که به گمانش خطرناک بود عرضه کرد. شاه نظر عالیخانی و زاهدی را پذیرفت...». شبانه در رادیو و تلویزیون اعلام شد «دولت طرح جدید شرکت واحد را مردود اعلام می کند»

«... از بامداد فردا افزایش بهای بلیت اتوبوس ها و مسیر آن ها به حال سابق برگشت و چهار روز بعد کلیه دانشجویان دستگیر شده آزاد شدند ولی با این مخالفت جدید زاهدی با نظر هویدا... تنش و تلخی میان هویدا و وزیر خارجه دولتش ... فزونی یافت». «... ماجرای افزایش نرخ اتوبوس می توانست فاجعه به بار آورد...». افزایش کرایه اتوبوس ها که منجر به شورش مردم شده بود حتی در حزب خود دولت مورد اعتراض قرار گرفت. دو هفته بعد از ماجرا، نخست وزیر در جلسه سازمان جوانان حزب ایران نوین شرکت کرد. او ابتدا طلبکار هم شد و از اعضای هیچ کاره حزب گلگی کرد که چرا اتفاقی را که ممکن بود بیفتد زودتر به دولت اطلاع نداده بودند! او گفت: «... اگر جریان اتوبوس ... زودتر به اطلاع دولت می رسید دیگر مملکت دچار این کشمکش نمی شد و علاج واقعه را قبل از وقوع می کردیم... اعضای حزب به منزله چشم و گوش حزب هستند و باید با تماسی که با کلیه افراد کشور دارند نواقص کار را بیان [کنند و این کار همراه با] ارائه طرح پیشنهادی باشد...»! در همان جلسه، همت علی کارگر شرکت واحد اظهار داشت... اگر در مورد افزایش نرخ اتوبوس با اهل فن یا فلان راننده اتوبوس تماس می گرفتند و از نظریه او آگاه می شدند، هرگز چنین اتفاقی نمی افتاد. در این موقع آقای هویدا نخست وزیر مجددا پشت تریبون رفته اظهار داشتند:

البته این موضوع را باید به عرض برسانم [که] این جانب بنا به امر شاهنشاه آریامهر وارد خدمت شده ام و به امر معظم له... هم خواهم رفت...». نخست وزیر تقصیر طرح مصوب دولت مبنی بر گران کردن کرایه اتوبوس را به گردن اعضای انجمن شهر انداخت و حتی آن ها را شماتت کرد که نمی دانند با چه ملتی طرف اند که چنین طرحی را تصویب کرده اند! او گفت: «... در مورد شرکت واحد اتوبوسرانی آمدیم کار مردم را به مردم سپردیم [!] شهرداری کل و انجمن شهر داریم. اعضای آن دور هم جمع شده چنین طرحی را تصویب کردند. این آقایان نمی دانند که ملت ایران تاریخ 2500 ساله دارد و هوشیار است... و کلاه سرش نمی رود»!

(نقل از فیسبوک علی خدائی)

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 717 - 7 آذرماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت