راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

شورش اخیر

یعنی در ایران

شرایط انقلابی

حاکم شده؟

 

   

درجریان شورش اخیر مردم ایران، زیر فشار فقر و فساد حکومتی، این بحث یکبار دیگر مطرح شده که آیا در ایران شرایط انقلاب حاکم شده؟

این که چه نوع انقلابی با چه برنامه ای برای چه مرحله ای از تحولات، به جای خود محفوظ، اما ابتدا باید به این سئوال اصلی پاسخ داد که آیا در ایران شرایط انقلاب حاکم شده؟

این مسئله دارای اهمیتی کلیدی است، زیرا وقتی یک حزب و یا هر جریان سیاسی دیگری، چنین ارزیابی از شرایط کشور داشته باشد، تمام برنامه ها و سیاست های سازمانی و تبلیغاتی خود را بر مبنای آن تنظیم می کند. چنان که اگر شعار آن حزب و جریان سیاسی دفاع از "اصلاحات" یا "رفرم" باشد، این سیاست های سازمانی و تبلیغاتی به گونه ای دیگر تنظیم می شود. نیروهای متحد برای هر دو مرحله، نیروهای اجتماعی و طبقاتی متفاوتی هستند. در اینصورت، حتی کلام و نوشتار و شیوه استدلال برای مخاطبان نیز تابع آن دو برداشت از شرایط حاکم بر جامعه می شود.

بنابراین، سئوال بالا، برای هر حزب و سازمان سیاسی جدی، یک سئوال کلیدی است زیرا تمام ساختار سازمانی و تبلیغاتی و شعارهای مرحله ای نیز وابسته به پاسخ به همین سئوال است.

حالا از این سئوال عام، باز گردیم به مورد خاص. یعنی شرایط کنونی ایران.

انقلاب دو شرط اصلی باید داشته باشد که با تحقق آن گفته می شود به  شرایط انقلابی رسیده ایم.

1- "مردم نخواهند".

یعنی وسیع ترین طبقات و اقشار و توده مردم یک کشور حکومت را نخواهند و توان سرنگون کردن نظام حاکم را داشته باشند. در حالیکه ما هنوز در ایران شاهد "نخواستن" در چنین وسعتی که به آن اشاره شد و یکی از دو شرط شرایط انقلابی است نیستیم. و تازه اگر هم وجود داشته باشد نیازمند شرط دوم هستیم. زیرا شرط اول به تنهائی کافی نیست.

2- "حکومت نتواند".

یعنی حکومت دیگر هیچ نوع امکان مانور، ابراز قدرت، توان اقتصادی و نیروی اجتماعی حامی و تقابل جناحی در درون خود حکومت هم وجود نداشته باشد و این جناح ها نیز به جنبش انقلابی مردم پیوسته باشند. یعنی وضعی که در سال 57 در ایران بوجود آمد. یعنی یک ملت شاه و سلطنت را نمی خواست و شاه و حکومت و رژیم او نیز تمام فرصت های مانور و رفرم و بگیر و ببند و بکش را از دست داده بودند و هیچ اعتمادی در جامعه نسبت به شاه و رژیم او وجود نداشت و اختلافات درون رژیم نیز بتدریج تبدیل به پیوستن آنها به جنبش عمومی مردم شده بود. این همان "نتوانستن" است.

آیا در جامعه امروز ایران این دو شرط حاکم است؟

یعنی عموم مردم ایران مانند انقلاب 57 حکومت را نمی خواهند و امکان و عزم آمدن به صحنه و مقابله با نظام را دارند؟ و حکومت نیز هیچ امکانی برای بقای خود ندارد و شکاف در نیروهای نظامی اش آشکار شده است؟

ما می گوئیم هنوز این دو شرط در ایران حاکم نیست. هنوز، هم حکومت امکان مانور و رفرم و سرکوب دارد و هم مردم نیز هنوز از ابزار و امکان کم هزینه تری از به خیابان آمدن و تقابل خیابانی با حکومت استفاده می کنند. از جمله ابزار بسیار مهم صندوق رای است که حکومت علیرغم همه محدودیت هائی که ایجاد می کند، هنوز نمی تواند از زیر بار انتخابات و رای مردم که از دستآوردهای انقلاب 57 است شانه خالی کند. و این سنگین ترین جنگی است که میان مردم و حکومت جریان دارد و نباید این میدان را ترک کرد. هراندازه هم که انتخاب محدود باشد و دایره عمل منتخب نیز محدود تر. امکان عبور از این تنگه شرایط را هرگز نباید از دست داد، به همان اندازه که اگر راه عبور وسیع تر و عملی تری پیدا شد از آن نیز باید استفاده کرد.

اگر کسی خلاف این تصور می کند استدلال های خود را برای ما بنویسد تا با آن آشنا شویم.

بحث درباره مرحله انقلاب و یا مرحله و امکان رفرم و اصلاحات از اینجا آغاز می شود و نه از ذهنیات و آرزوها!

 

تلگرام راه توده:

 

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 718 - 14 آذرماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت