راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 710

اصلاح طلبان انتخابات را می بازند

اگر بازی با مردم را ادامه بدهند

 

  

هفته گذشته شماری از دانشجویان طرفدار اصلاحات با محمد خاتمی دیدار کردند. در ابتدای این دیدار دانشجویان به بیان دیدگاه‌ها و انتقادهای خود پرداختند و از جمله از عدم انسجام اصلاحات، مشخص نبودن برنامه‌ها و استراتژی آینده آن انتقاد کردند. محمد خاتمی در سخنان خود ضمن مخالفت با تحریم انتخابات به نکته بسیار مهمی اشاره کرد و گفت: "درباره انتخابات آینده باید به مردم گفته شود چه کارهایی «می‌خواهیم» انجام دهیم و چه کارهایی «می‌توانیم» انجام دهیم. حفظ هویت مردمی و اصلاح‌طلبی و صدای مردم بودن و شجاعت برای اجرای برنامه‌های پیشنهادی مهم است."

در واقع یکی از معضلات جنبش اصلاحات در دهه‌های اخیر همواره دو مسئله بوده:

1- اگر ما خواست‌های خود را مطرح کنیم رد صلاحیت می شویم پس باید خواسته‌هایمان را در حد مورد پذیرش جناح راست پایین بیاوریم که رد صلاحیت نشویم.

2- حتی اگر اجازه حضور در قدرت هم داشته باشیم به ما اجازه اجرای برنامه‌هایمان داده نخواهد شد.

اگر این دو فکر را کنار هم بگذاریم نتیجه‌‌ای که برای مردم حاصل می شود این خواهد شد که اصلاح طلبان برنامه متفاوت قابل اجرا با جناح راست حکومتی ندارند، با این فرق که ابزارهای اجرای همان برنامه‌ها را هم در حدی که متفاوت باشد در اختیار ندارند.

اکنون به گفته آقای خاتمی اصلاح طلبان اول آنچه "می خواهند" یعنی برنامه شان را مطرح کنند تا برسیم به آنچه می توانند انجام بدهند. چون آنچه اصلاح طلبان "می توانند" برخاسته از یک تناسب قواست که بخش مهمی از آن از طریق بیان آنچه "می خواهند" بدست می آید. تا مردم ندانند برنامه اصلاح طلبان چیست و چه می خواهند پشت سر آنها قرار نمی گیرند تا نیرو برای اجرای آن برنامه‌ها جمع شود. اما اگر این برنامه میان مردم رفت و نیرو برای آن جمع شد حتی اگر اصلاح طلبان اکثریت هم بدست نیاورند هر نیروی دیگری ناگزیر از اجرای آن خواهد شد.

شواهد چنین نشان می دهد که اکنون در میان اصلاح طلبان درباره بقول آقای خاتمی آنچه "می‌خواهند" سه جریان وجود دارد:

جریان اول  اصلا نمی داند چه می خواهد یعنی هیچ برنامه یی ندارد که اعلام کند. اینها عملا منفعل هستند و به دنبال حوادث کشیده می شوند.

جریان دوم می داند چه می خواهد ولی چون آنچه می خواهد با برنامه راست حکومتی یعنی آنچه در دهه‌های اخیر حاکم بوده و اجرا شده تفاوتی ندارد، نمی خواهد برنامه خود را اعلام می کند. اینها در‌اندیشه پیروزی در انتخابات از طریق ایجاد هیجان و دو قطبی سازی و انتخاب بین بد و بدتر هستند.

جریان سوم آنها هستند که برنامه دارند و برنامه شان هم با برنامه راست متفاوت است و روی شعور مردم حساب می کنند ولی شهامت اعلام آن را ندارند تا مبادا در صفوف اصلاح طلبی شکاف ایجاد شود. این جریان هم تا به امروز عملا به دنبال دو جریان دیگر کشیده شده است. ولی در واقع اگر امیدی باشد به این جریان سوم اصلاح طلبی است که نگاهش صرفا به صندلی‌های مجلس نیست، بلکه پیشبرد تحولات است.

بنظر ما هیچ اشکالی ندارد که درون طیف وسیع "اصلاح طلبان" جریان‌های متفاوت وجود داشته باشد. هر کدام از آنها می تواند برنامه خود را اعلام کند و سرانجام با توجه به وزن هرکدام از آنها در میان مردم و در میان بدنه اصلاحات می توان بر سر این یا آن برنامه یا نکات آن توافق کرد. هر مسیری غیر از این، یعنی کنار نشستن و سپردن تدارک انتخابات مجلس به شرایط جهانی و تصمیمات شورای نگهبان و رهبری نظام بدون امکان اثرگذاری مردم بر جریان این انتخابات. در حالیکه مهمترین نقطه اتکای اصلاح طلبی پشتیبانی مردم است.

از همین امروز باید با همه نیرو برای تغییر شرایط و باز کردن راه برگزاری انتخابات با حداکثر ظرفیت‌ها و استانداردهای قانون اساسی وارد میدان شد تا بتوان روی شرایط برگزاری انتخابات اثر گذاشت و آن را تغییر داد و این نه با قهر و آشتی و مانور میان شرکت و عدم شرکت و تحریم و حضور ممکن است و نه با گدایی کردن تایید صلاحیت. باید سطح خواست ها را به سطح آنچه در قانون اساسی در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آمده است بالا برد و اجرای کامل همه اصول قانون اساسی را در یک برنامه اصلاحات وسیع گنجاند و آن را میان مردم برد و اجرای آنها را از حاکمیت طلب کرد

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 709 - 11 مهر ماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت