عاشورای آقای خمینی و عاشورای علی خامنه ای |
دهه محرم و تاسوعا و عاشورای امسال هم گذشت و تابلویی از وضع حکومت و کشور ما شد. یکسوی آن راه اندازی کارناوالهای خنده دار از نوع حرکت دسته جنها یا رفتن در پوست شیر و الاغ و پلنگ و برپایی تعزیههای نمایشی بیشتر مضحک بود. روی دیگر آن خرافات و قمه زنیهای نوع جدید و مانند سگ روی زمین خزیدن و چهار دست و پا راه رفتن، و روی سوم آن عزاداریهای سیاسی و نوحه خوانیهایی علیه استبداد، علیه وضع موجود کشور و دزدی و اختلاف طبقاتی و اشرافیت و سرمایه داری حکومتی. از تاسوعا و عاشورای سال 57 که میلیونها تن در خیابانها به حرکت درآمدند و آیت الله خمینی عزاداری محرم را به تظاهرات سیاسی و به صحنه همبستگی و مبارزه و مقاومت تبدیل کرد، تا عاشورای 88 که به صحنه قساوت حکومتی دربرابر مردمی تبدیل شد که از حق رای و انتخاب خود دفاع می کردند، تا عاشورای 98 که در آن قساوت با مقاومت و خرافات با روشن بینی روبرو شده جامعه ما و کشور ما راه درازی را پیموده است. هر قدر که عزاداریهای محرم در دهه نخست انقلاب شکل سیاسی و مبارزه جویانه داشت، بتدریج از دهه دوم تا به امروز جنبه خرافی و انحرافی آن غلبه یافته است. امروز همه می دانند که پشت این دستگاه ترویج خرافات انجمن حجتیه با 30 هزار کادری قرار دارد که به گفته جواد مادرشاهی، مشاور اطلاعاتی آقای خامنهای و رئیس از پشت پرده درامده این انجمن، به جمهوری اسلامی آشکار و پنهان تزریق شد. آن روزی که آقای خمینی خطاب به امثال خزعلی و جنتی گفت می ترسم روزی حجیته حاکم شود و همه چیز را به باد دهد، همان چیزی را گفت که شد و آنها حاکم شدند و همه چیز را همراه انقلاب و اسلام و روحانیت بر باد دادند. بی اعتمادی جدی آقای خمینی به علی خامنهای که در سخنان تند علیه او بدلیل یکی از خطبه های نماز جمعه او تبلور یافت هم به همین روابط او با انجمن حجتیه باز می گشت. به همین شکل روزی کههاشمی رفسنجانی، احمد خمینی و آیت الله اردبیلی نزد آقای خامنهای رفتند و از او خواستند که جواد مادرشاهی را برکنار و از خود دور کند، هم از جان خودشان می ترسیدند و هم این روزها را پیشبینی می کردند. آقای خامنهای مادرشاهی را به ظاهر کنار گذاشت اما در پستوهای بیت رهبری نگهداشت، کادرهای حجتیه را دوروبر خودش حفظ کرد و آنها را در همه جا در راس امور گذاشت و شد آنچه امروز شاهد آن هستیم. نتیجه نفوذ انجمن حجتیه همان "امام مقوایی" بود که در دوران احمدی نژاد از هواپیما پیاده کردند و مسخره عام و خاص کردند و حالا به شکل مراسم خرافی و مضحک عاشورا و تاسوعا خود را نشان می دهد. مذهبی که حجتیه آن را تبلیغ می کند و دهها مداح و نوحه خوان و روحانی و مدیر مدرسه و اداره و مسئول حراست و اطلاعات و کارمند بیت برای آن پروش داده از یک طرف با خرافات آلوده شده و از طرف دیگر با لطیفه و جوک و خنده می خواهند تسلط آن را در جامعه حفظ کنند و قربانیان این نظام را اینگونه به مدافعان آن تبدیل کنند. برای مردمی که از هر سو زیر فشار هستند و زنان و جوانانی که با انواع محدودیتها روبرویند مراسم دهه محرم فرصتی برای نفس کشیدن، روزگار کنونی خود را فراموش کردن یا به سرنوشت خود گریستن است. ولی آلوده کردن آن به خرافات، نیروی این جامعه را برای پیشرفت می گیرد و آنها را به جای شهامت و همبستگی به سمت عجز و رویارویی و برخورد سوق می دهد. به جای امید بستن مردم به نیروی خود، به آنها امید به نیروهایی را وعده می دهد که قرار است از انتهای چاه جمکران بیرون آیند و از مشکل کار و بیکاری و مسکن گرفته تا ظلم و بیداد و بی عدالتی را حل کنند. همین مدافعان خرافات هستند که با هنر، با فرهنگ ملی نیز در ستیزند. برای همین مراسم عاشورا و با الهام از آن می توان آثار هنری انسانی، نقاشیهای مردم گرا، موسیقی عمیق و برانگیزاننده، نمایشها و تعزیهها و تئاترهایی پرمایه و اجتماعی ساخت و ترتیب داد. ولی حکومت متکی بر خرافات و جهل مایل بدان نیست چرا که زندگی حسین نباید "سیاسی" شود، عاشورای 57 و 88 نباید تکرار شود، "یا حسین، میرحسین" باید برای همیشه فراموش شود. سرنوشت حسین نباید الهام بخش و نماد مقاومت و مبارزه دربرابر ظلم و ستم و بیداد، یادآور سرنوشت هزاران کارگر، معلم، روزنامه نگار، هنرمند، مبارزان مدنی و سیاسی باشد که هر روز با بیداد درگیرند و قربانی آن می شوند. دلیل اصلی حاکم شدناندیشههای حجتیهای و آلودن مراسم محرم به خرافات و تبدیل کردن آن به مضحکه در اینجا، در پشت کردن حاکمیت به مردم و خواستهای آنها و آرمانهای تاریخی انقلاب آنهاست.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 707 - 21 شهریور ماه 1398