راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

برکناری بولتن یک فرصت است؟

ایران و امریکا

پشت خط یگ

بن بست خود ساخته

 

  

روز سه شنبه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با انتشار یادداشتی، جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید را برکنار کرد. ترامپ در یادداشت خود دلیل این برکناری را اختلاف‌هایش با بولتون ذکر کرد. برکناری بولتون با استقبال افکار عمومی ایران و می توان گفت جهان روبرو شد. بولتون نه تنها در ایران بلکه در خود آمریکا و غالب کشورهای جهان همچون چهره‌‌ای جنگ طلب و نفرت انگیز در دستگاه حاکمه آمریکا شناخته می شد.

هنوز زود است تا بتوان درباره دلایل و پیامدهای برکناری بولتون اظهار نظر قاطع کرد. بنظر می رسد نقش بولتون در کشاندن آمریکا به ماجرای ونزوئلا با وعده سرنگونی "مادرو" رئیس جمهور آن کشور، با ماندن آمریکا در باتلاق سوریه و همچنین با بمبگذاری اخیر طالبان در افغانستان و بر هم خوردن مذاکرات آمریکا با طالبان در این برکناری موثر بوده است. ولی برکناری بولتون را بیش از هر چیز باید با احتمال مذاکرات آینده ایران و آمریکا در پیوند دانست. برکناری بولتون هم می تواند پاسخ مثبتی به خواست جمهوری اسلامی باشد که بولتون را مدافع اصلی خروج آمریکا از برجام و برقراری تحریم‌ها می داند و هم می تواند عامل فشاری مضاعف به ایران که بهانه‌‌ای برای پا پس کشیدن از مذاکرات در دست نداشته باشد و عدم مذاکره به حساب ایران گذاشته شود. ضمن اینکه می تواند فرصتی در اختیار ترامپ قرار دهد که در بدترین حالت خروج از برجام را به حساب بولتون بگذارد.

امضای برجام از جمله توسط آمریکا فرصتی در اختیار دیپلماسی ایران گذاشت که بتواند روابط با آمریکا را عادی کند. ولی چون نان جناحی از رهبری جمهوری اسلامی در تنور تنش با آمریکا پخته می شود و عدم آشتی و شعار دادن و رجز خواندن در جهان برای آنها وسیله‌‌ای برای عدم آشتی و رجز خواندن برای مردم در داخل است از این فرصت بهره نگرفتند. نتیجه این شد که با روی کار امدن ترامپ وی، هم پرچم تحریم را بدست گرفت و هم پرچم مذاکره را. مسئله مذاکره با آمریکایی را هم تبدیل کرد به دیدار روسای جمهور دو کشور. در حالیکه در گذشته مذاکره با آمریکا در سطوح مختلف و از جمله به شکل دیدارهای محمد جواد ظریف و جان کری وزرای امور خارجه دو کشور جریان داشت. ولی ترامپ خواهان مذاکره در این سطح نیست، زیرا اتفاق تازه‌‌ای نخواهد بود. او می خواهد خودش را قهرمان وادار کردن ایران به دیدار میان روسای جمهور دو کشور معرفی کند و نه ادامه مذاکرات در سطح وزاری امور خارجه.

جمهوری اسلامی هم با وجود کوشش‌های وزارت خارجه بدلیل مواضع متناقض رهبر به تمامی وارد این دام شد. رهبر جمهوری اسلامی آن موقع که باید از برجام دفاع قاطعانه می کرد دفاع نکرد و وارد بازی و فرصت طلبی‌ها و مسئولیت ناپذیری‌های سی ساله اش در نشستن میان دو و چند صندلی کرد و این بار میان دو صندلی موافقان و مخالفان برجام نشست. در نتیجه فرصت بهره گیری از برجام برای تنش زدایی جهانی و داخلی از بین رفت. بعد هم که ترامپ از برجام خارج شد باوجود آنکه از این خروج یکجانبه آمریکا می شد فرصتی برای دیپلماسی ساخت و با در دست گرفتن پرچم مذاکره، آمریکا را نزد افکار عمومی جهانی و داخلی آن کشور منزوی کرد، باز هم رهبری بدنبال گرفتن همان ژست‌های تبلیغاتی و بی مصرف که فقط حسین شریعتمداری طرفدار آن است حرکت کرد و دستاورد دیدار با وزیر خارجه ژاپن را با عنوان اینکه "مذاکره نخواهیم کرد" به صفر و به زیان ایران تبدیل کرد. در حالیکه رهبر می توانست با طرح دو شرط بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریم‌ها که برای همه جهان هم منطقی و قابل پذیرش بود شرایط را به نفع ایران تغییر دهد. در انصورت وزرای خارجه ایران و آمریکا در چارچوب برجام می توانستند با هم مانند گذشته ملاقات کنند و خودبخود موضوع مذاکرات میان دو کشور هم حل می شد. که به هر حال این فرصت هم از دست رفت.

امروز وضع به گونه ایست که عقربه زمان هم به زیان آمریکا در حرکت است و هم به زیان ایران. تمام سیستم مفلوج اقتصاد تجاری که در سه دهه اخیر بر کشور حاکم شده و بر صادرات و واردات مبتنی است و قادر به تولید نیازهای مردم ما نیست، هم ماهیت آن در سایه تحریم‌ها آشکار شده و هم ناکارآمدی و پیامدهای فاجعه اور خود را بر روی زندگی مردم نشان داده و هم حاکمیت زیر فشار تحریم‌ها و نارضایتی‌ها هر روز بیشتر ناگزیر است که به روی مردم خود دست بلند کند و بگیر و ببند راه بیاندازد.

آمریکایی‌ها هم در موضع مناسبی نیستند زیرا برنامه آنها برای ایجاد جنگ در خلیج فارس به حساب ژاپن و چین و اروپا، باوجود خرابکاری‌های سپاه به نتیجه دلخواه نرسیده و با مقاومت دیگر کشورها روبرو شده است. آمریکا ضمنا نمی خواهد هزینه جنگ را به تنهایی بپردازند و با خطر تلفات انسانی مواجه شود. ولی اینها مانع از آن نیست که اگر شرایط بسوی جنگ رود آمریکایی‌ها در آن تردید خواهند کرد بویژه آنکه نیروهایی در منطقه مانند اسرائیل شبانه روز در این جهت تلاش می کنند و از همراهی عناصر نفوذی خود در ارگان‌های بالای حکومتی و بیت رهبر و سپاه نیز برخوردارند.

به هر حال با برکناری بولتون شرایط هم برای آقای خامنه‌‌ای و هم ترامپ که بتوانند به شکلی محترمانه از مخمصه‌‌ای که خود با بی تدبیری و توهم آن را ساخته‌اند خارج شوند تا حدودی بیشتر فراهم شده است، اگر هر دو عاقلانه رفتار کنند. در این شرایط ایران می تواند با طرح سه شرط بازگشت آمریکا به برجام، لغو تحریم‌ها و همچنین تامین و تضمین آزادی کشتیرانی در آبهای بین المللی که مورد قبول همه کشورهای جهان و بسود همه شرکای تجاری ایران نیز هست از جمله توسط حسن روحانی در اجلاس آینده سازمان ملل شرایط و افکار عمومی جهان را بسود ایران تغییر دهد.

 

 

 

 

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 707 - 21 شهریور ماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت