نتیجه و دلیل انتشار مطالب هفته های گذشته درباره حزب توده ایران!
|
"ای. اچ. کار" تاریخنگار بزرگ بریتانیایی می گوید: "هر تاریخی گفتگوی گذشته با امروز است" و به آن افزودهاند "با نگاه به آینده". این سخن را باید به یاد داشت زیرا در همین یکی دو هفته اخیر در رسانههای فارسی زبان چندین و چند مقاله و مطلب و فیلم درباره تاریخ حزب توده ایران منتشر شده است: مقاله وبسایت امنیتی تسنیم در ارتباط با فیلم "لباس شخصی" تصویری از بازجویی و اعترافات زیر شکنجه اعضای حزب توده ایران درباره تلاش برای کودتا. سه مطلب درباره لنینیسم در ایران، تاثیر آن بر ادبیات و بالاخره همکاری سرویسهای امنیتی آمریکا و انگلستان در یورش و کشتار رهبران حزب توده ایران در بیبیسی. دو فیلم کوتاه از مناظره های تلویزیونی احسان طبری و نورالدین کیانوری بر روی شبکه چشمه. بحث درباره نقش حزب توده ایران در خنثی سازی کودتای نوژه در تاریخ ایرانی. انتشار بخشی از خاطرات احسان طبری درباره دو دیدگاه در حزب توده ایران نسبت به رژیم شاه در روزنامه شرق و ایسنا. انتشار فیلم دروغ بودن کودتای نوژه و نقش حزب توده ایران در آن بر روی کانالهای تلگرامی. مقاله مربوط به تغییر در رهبری حزب توده ایران در آستانه سقوط رژیم شاه در "انتخاب" و ... اینها بخشی از مطالبی است که در همین یکی دو هفته اخیر درباره تاریخ حزب توده ایران در رسانههای فارسی زبان منتشر شده و این پرسش را پیش می کشد که چه چیز روی داده و در افق چه چیز مشاهده می شود که این گفتگو با تاریخ حزب توده ایران را به رسانههای ما تحمیل کرده است؟ اگر این مطالب را نگاه کنیم در واقع همه آنها از زوایای مختلف به یک موضوع می پردازند: پیدایش و بقای جمهوری اسلامی. برخی می خواهند بگویند که حزب توده ایران باعث سرنگونی شاه و روی کار آمدن جمهوری اسلامی شد (شرق و ایسنا). برخی می خواهند بقای جمهوری اسلامی را به آن نسبت دهند. (تاریخ ایرانی و شبکههای سلطنت طلب) برخی خود را قهرمان کشتار و نابودی رهبران حزب توده ایران معرفی می کنند (تسنیم) و ... چه چیز در امروز کشور ما و جهان روی داده که این وحشت از حزب توده ایران که زمانی پایان یافته و تمام شده و فروپاشی شده اعلام می شد دوباره بازگشته است؟ جز اینست که در ایران امروز آشکار شده که جمهوری اسلامی و کشوری بنام ایران به شکل کنونی دیگر قابل دوام نیست؟ درآمد نفتی که بتوان وضع کنونی را با آن ادامه داد دیگر وجود ندارد. ایران باید راه آزادیها را باز کند. در پایه اجتماعی خود حداقل در زمینههای بهداشت و آموزش و مسکن و خدمات عمومی سمتگیری سوسیالیستی اتخاذ کند. با اقتصاد تجاری مبتنی بر نفت وداع کند. برنامه ساماندهی اقتصاد بر شالوده تجارت و خدمات و نابودی واحدهای صنعتی با هدف اجازه ندادن به شکلگیری و رشد جنبش کارگری را کنار بگذارد. این تنها راه بقای ایران است و همه آن یعنی بازگشت حزب توده ایران به صحنه سیاست در ایران. راه دیگر ادامه وضع موجود است که پیامد آن فروپاشی و سقوط و تجزیه کشور و احتمالا بازگشت سلطنت یا حکومت نظامی است. در عرصه جهان نیز تحولات در همین سمت است. کسانی که در چند دهه اخیر فروپاشی شوروی و پیروزی آمریکا را همچون پیروزی تاریخ بر حزب توده ایران معرفی می کردند اکنون از افول آمریکا و برآمد چین دچار وحشت شدهاند و احساس می کنند که تبلیغات تا به امروز علیه این حزب می تواند بسرعت نتیجه معکوس برجای گذارد و حقانیت راه تاریخی آن را به اثبات رساند. نه فقط آمریکا و غرب سرمایه داری در حال افول است بلکه جهان ناگزیر است پرانتز تاریخی و ویرانگر نولیبرالیسم را ببندد و باز گردد به جایی که در دهه هفتاد قرار داشت، یعنی به اوج مبارزه خلقها و حضور احزاب کمونیست و کارگری و کنترل سرمایهها و بانکها و تسلط بیشتر مردم بر اقتصاد و سرنوشت خود، ولی در وضعی نوین، وضعی که دیگر تکرار دهه هفتاد نخواهد بود. بدین ترتیب است که منطق تحولات امروز و آینده گفتگوی تاریخی با حزب توده ایران را ضروری کرده است. گفتگویی که جمهوری اسلامی به هر سمتی که گام گذارد از نو و با شدتی بیشتر ادامه خواهد یافت. حامیان سلطنت و وضع موجود هر اقدامی در بازگشت از مسیر کنونی را به "سوسیالیسم" و "تاثیر و نفوذ حزب توده ایران" نسبت خواهند داد و در نتیجه گفتگوی تاریخی با حزب توده ایران بیش از امروز شدت خواهد گرفت. به همین دلیل هم باید از این بازگشت به حزب توده ایران خشنود بود و هم باید خود را برای موجهای بزرگتر آن آماده کرد زیرا سخن نه بر سر گذشته که آینده ایران است.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 735 - 11 اردیبهشت 1399