"سیاست ماشه" دسته گلی که احمدی نژاد به امریکا هدیه کرد "فروزنده فرزاد" |
این روزها مایک پومپئو وزیر خارجه ی آمریکا برای فشار به اروپا و سازمان ملل در تکاپوست تا بلکه تحریم های تسلیحاتی شورای امنیت علیه ایران برای مدت زمانی نامعلوم تمدید گردد. از حمله به گزارش سازمان ملل پیرامون غیر قانونی بودن ترور سلیمانی، تا برجسته کردن کمک نظامی ایران به حوثی های یمن و .... به هر بهانه یی او و برایان هوک مسوول میز ایران در وزارت خارجه، «خطر ایران» را برجسته میکنند. طبق قطعنامه ی ۲۲۳۱ شورای امنیت و ضمیمه ی آن برجام، ۲۷ام مهر ماه تحریم های تسلیحاتی باید لغو شود. قطعنامه ی تحریم تسلیحاتی ایران ۱۳ سال پیش در دوره ی احمدی نژاد تصویب شد. در راستای این تلاشها آمریکا پیش نویسی را به شورای امنیت ارائه کرده و در آن خواستار تمدید تحریم تسلیحاتی ایران شده است. بطور موازی هم برای رسیدن به این هدف به دنبال فعال کردن «مکانیسم ماشه» یا «ساز و کار ماشه» در برجام است. «مکانیسم ماشه» به هر یک از طرف های برجام اجازه میدهد شکایت خود را از نقض برجام بوسیله ی هر یک از دیگر طرف های برجام - در صورتیکه مناقشه پس از طی مراحلی در کمیسیون مشترک برای حل اختلاف به نتیجه نرسد - به شورای امنیت ببرد. هنگام مذاکرات برجام، این ساز و کار مورد نظر آمریکا بود در ازای به رسمیت شناختن حق غنی سازی اورانیوم برای ایران تا به این وسیله بتواند بدون نیاز به مصوبه یی جدید در شورای امنیت که میتواند با وتوی روسیه و چین روبرو شود تحریم های مصوب پیشین را بازگرداند. اما شبه استدلال ایالات متحده برای فعال کردن سازوکار ماشه اینست که قطعنامه ی ۲۲۳۱، آمریکا را صرفنظر از رفتار آینده اش (خروج از برجام) یکی از «شرکت کنندگان (طرفین) در برجام» خوانده است. بنابراین اگر بروز «تخطی اساسی» را (که گزارش اخیر آژانس بین المللی اتمی این بهانه را فراهم میکند) اعلام کند، تداوم لغو تحریم ها باید در شورای امنیت به رای گذاشته شود که طبیعتا با وتوی آمریکا مواجه میشود و تحریم ها باز می گردند. مخالفان استدلال میکنند که با خروج آمریکا از برجام که جزوی از قطعنامه ۲۲۳۱ است آمریکا دیگر چنین حقی ندارد. نکته یی که کمتر به آن اشاره میشود اینست که در بیانیه ی کاخ سفید هنگام اعلام خروج آمریکا از برجام بروشنی آمده است که «رئیس جمهور دونالد ترامپ مشارکت ایالات متحده در برجام را لغو میکند...» به عبارتی بیانیه ی کاخ سفید آشکارا آمریکا را یکی از طرف های برجام نمیداند و با این حال پومپئو، برایان هوک و بویژه گروهی از محافظه کاران نزدیک به اسراییل که برای ادامه ی سیاست فشار حداکثری تلاش میکنند آمریکا را همچنان برخوردار از حق فعال کردن این سازوکار میدانند. در زمینه ی چنین «استدلالهای» حقوقی برای ترغیب دولت ترامپ به تلاش برای فعال کردن سازو کار ماشه و بازگرداندن تحریم های پیشین علیه ایران بویژه «بنیاد دفاع از دموکراسی»، اندیشکده ی راستگرای نومحافظه کار با گرایش به شدت ضد ایرانی و نزدیک به اسرائیل که نفوذ موثری هم در سیاست خارجی دولت ترامپ و ادامه ی اعمال تحریم ها دارد، بسیار فعال است. ریچارد گلدبرگ عضو پیشین شورای امنیت ملی دولت ترامپ و از مدافعان پیگیر فشار حداکثری یکی از اعضای این اندیشکده است که قطعنامه ی ۲۲۳۱ را مستقل از برجام در نظر میگیرد تا آمریکا به لحاظ حقوقی – صرفنظر از خروج از برجام – همچنان یکی از «طرفین» این قطعنامه باقی بماند و حق فعال کردن ساز و کار ماشه تحت تاثیر خروج آمریکا از برجام نباشد. روسیه و چین میکوشند مساله ی «طرف برجام» بودن یا نبودن آمریکا را با ارائه ی طرحی رویه یی به رای بگذارند (که رای اکثریت ۹ کشور را لازم دارد و شامل وتو نیست) اما اینکه طرحی رویه یی یا غیر آن است میتواند محل بحث شود و آمریکا چنین طرحی را مهم و غیر رویه یی بداند که در آنصورت نیازمند رای اعضای دایم شورای امنیت است و آمریکا میتواند آنرا وتو کند. در نتیجه آمریکا «طرف برجام» باقی میماند و در شورای امنیت لغو تحریمها را هم وتو خواهد کرد. این فرایند را اصطلاحا «وتوی دوگانه» میخوانند. همه ی این بند بازی شبه حقوقی برای آنست که تحریمهای پیشین (دستاورد دولت احمدی نژاد) که شامل طیف گسترده یی از تحریمها برای مدت زمانی نامعلوم است، دوباره علیه ایران اعمال شود. در آنصورت نه تنها ایران بیشتر در سراشیب بدل شدن به کشوری ضعیف قرار میگیرد بلکه بهانه یی میشود برای تحریم و فشار به چین و روسیه در صورت نقض تحریمهای سازمان ملل از سوی آنها. بدین ترتیب ایران مهره ی مهمی در شطرنج سیاسی واشنگتن علیه چین و روسیه هم هست. تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 746 - 26 تیرماه 1399