راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

همه احتمالات در

رویدادهای آینده را

با دقت باید دید!

   

درباره نقش سپاه در انتخابات مجلس یازدهم اخباری منتشر شده است. "پیاز داغ" این گزارش ها نباید زیادتر از محتوای آن باشد. افشاگری و هشدار مفید است، اما نباید زیاده روی کرد، آنچنان که اصل مسئله در سایه آن قرار بگیرد و به جای افزودن بر آگاهی مردم، بر شک و تردید مردم نسبت به هشدارها افزوده شود. اطلاعات دقیق و تحلیل همه جانبه، می تواند تأثیری کلی‌ بر افکار عمومی‌ و تا حدی در افکار دولتمردان بگذارد و از این نظر مثبت است. تحلیل رویدادها نباید به گونه ای باشد که نقش رهبر جمهوری اسلامی برایش کم هزینه شود و بیت رهبری در حاشیه قرار گیرد. بیتی که تحت سلطه انجمن حجتیه و یا تفکراتی همسو با حجتیه قرار دارد و مجلس یازدهم را از همین طیف پر کرده اند.

از طرف دیگر، اختلاف بین فرماندهان سپاه و به طور کلی‌ نیرو‌های نظامی نباید فراموش شود و نباید از آن غافل بود. "اصطکاک" شدید در آینده میان آنها بسیار محتمل است:

این امکان هست که نظامیان متاثر از تفکرات حجتیه و آلوده به فعالیت های سرمایه داری به بهانه نجات نظام به میدان آمده و کار را یکسره کنند و یا سرداران سپاه و ارتش که هوادار اعتدال و اصلاحات هستند به بهانه نجات نظام از دست ارتجاع و افراطیون دست به کار خواهند شد. کاری که در انقلاب پرتغال در ۱۹۷۴ صورت گرفت.

این دو احتمال پس از درگذشت رهبر جمهوری اسلامی پر رنگ تر خواهد شد و نباید از آن غافل بود. جاده این دو احتمال را خود با سیاست های داخلی و خارجی اش هموار کرده است.

با تغییرات نسلی و جمعیتی ایران، رویدادهای آینده نمیتواند به سود و درجهت فکری و مالی افراطیون باشد. نه تنها در جامعه نسل دیگری متفاوت با نسل انقلاب در اکثریت است و خواست ها و تمایلات دیگری دارد و در چارچوب معیارهای حکومت، حتی با زور و زندان و سانسور و دیگر فشارهای اجتماعی نمی گنجد، بلکه رهبران نسل اول و حتی دوم حزب الله و نیروهای موازی و مزاحم اصلاحات نیز کم کم پیر شده اند و به نظر نمیرسد برای نقش‌های کلیدی بتوانند نیروی تازه نفسی پیدا کنند. سیاهی لشکرشان هم که به طور قطع در حال پیر شدن و تقلیل و تحلیل و حتی دگردیسی و همسوئی با نسل جدیدی است که به آن اشاره کردیم. این سرنوشت شامل حال روحانیونی مرتجع نیز می شود.

شاید انتخابات اخیر و مجلس آینده برای این طیف فرصت تجدید قوا و جذب نیرو‌های جدید بشود اما در دراز مدت این بهره گیری پایدار نیست. و این ناپایداری مجلس آینده را خواهد بلعید.

جامعه در یک حالت انفجاری قرار دارد و اکثریت نیروهای حاکمیت از هر دو جناح از این انفجار بیمناک اند و می دانند که اگر انفجاری روی بدهد و یا کودتائی هم بشود، همه چیز و از جمله حاکمیت روحانیت شیعه در جهان اسلام برباد می رود و این سقوط به گردن روحانیون حاکم کنونی خواهد افتاد و در تاریخ ثبت خواهد شد.

نباید فراموش کرد که فرماندهان سپاه نیز یکدست نیستند و بهتر است در اخباری که منتشر می شود و یا افشاگریهائی که می شود، به این نکته بسیار مهم نیزتوجه شود. بویژه در رده های سرداری و بدنه سپاه.

بینائی سیاسی زیادی لازم نیست که با خواندن سخنرانی ها و مصاحبه های فرماندهان سپاه دیده شود، همین حالا هم صف بندی ها در سپاه آشکار است، حتی از روی سر رهبر جمهوری اسلامی. بنظر ما بخش مهمی از اصرار بر نگهداشتن موسوی در حصر خانگی و قطع ارتباط او با مردم ناشی از بیمی بوده و هست. وحشت از پیوند بخشی از سپاه و حاکمیت به موسوی و تبدیل او به قطب نمای تحولات در جامعه و بویژه جمع شدن بخش مهمی از فرماندهان سالم مانده سپاه در اطراف او هرگز نباید فراموش شود. عدم شرکت حداقل دو سوم دارندگان حق رای در انتخابات اخیر مجلس و شورش های نوبتی دو سال اخیر و حتی خشم و نفرتی که درجریان ویروس کرونا متوجه حاکمیت و سیستم دروغگوئی و فریب مردم جلوه کرد، نشان داد که وحشت و هراس حاکمیت و سران قدرت بیجا نبوده است.

گفته می شود که انگیزه تبدیل انتخابات اخیر به انتصابات با هدف زمینه چینی دوران بعد از خامنه ای و جلوگیری از فروپاشی نظام پس از در گذشت اوست. اگر چنین برنامه ای هم درحال اجرا باشد، از روز روشن تر است که این خود تبدیل به انگیزه دیگری برای تشدید تضادها در حاکمیت و مقاومت های مردم خواهد شد و آینده را برای حاکمیت پرمخاطره تر می کند و به همین دلیل انتخاباتی که برای مجلس ترتیب دادند یک اشتباه بسیار مهم از سوی طراحان سناریوی بالا بود.

وضع کنونی روز به روز بیشتر نشان دهنده آنست که ایران در شرایط کنونی داخلی و منطقه ای، هیچ راه حلی جز طی کردن راه تغییرات اساسی با تمام دشواری های آن ندارد. همچنان که در مناسبات جهانی و حل مسئله اتمی راه حلی جز اصلاح نظرات خود و مذاکره و تفاهم ندارد. روی همه تضادها و صف بندی های سیاسی و نظامی که به آن اشاره شد باید محاسبه کرد و آن را در تحلیل های خود در نظر داشت.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 731 -  22 اسفند 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت