پوتین می ماند و جوانها می آیند! ایرج گلفام
|
روسیه بعد از فروپاشی شوروی از مراحل گوناگونی عبور کرده است. امروزه در روسیه از دهۀ 90 قرن گذشته بعنوان کابوسی دهشتناک یاد میشود. کابوسی به همراهِ بی قانونی مطلق، قتل و جنایت و عدم امنیت، تسلط گروههای مافیایی جنایی و دولتی از یک سو و از بین رفتن ساختار اقتصاد سوسیالیستی-دولتی، به یغما بردن دارایی ها و منابع لایزال طبیعی و معدنی و کارخانجات و... با اجرای طرح خصوصی سازی توسط آناتولی چوبایس و هرج و مرجی که با بیکاری و فقر و ارتشاء و فحشا توأمان بود از سوی دیگر، روسیه را به مرز نیستی رسانده بود. ایالات متحد و غرب که بخش عمدۀ این نابسمانی ها در روسیه را عامل و توسط کارگزاران و مأموران خود ناظر بر اجرای آن بودند نیز کار روسیه را تمام شده میدانستند، در طرح های خود روسیه را به شش قسمت تقسیم و توسط عوامل خود در درون دولت یلتسین در پی عملی کردن نیات خود بودند.
با آمدن ولادیمیر پوتین این مسیر در روسیه تغییر جهت داد. روسیۀ در حال
تجزیه، امروز، با گذشتن از سختی ها و علیرغم دشواری ها در شمار 10 اقتصاد
بزرگ جهان است و مطابق برنامه ریزی که در پیش دارد تصمیم دارد تا اواسط دهۀ
کنونی به جمع 5 اقتصاد بزرگ جهان ارتقاء یابد. اهمیتی که پوتین برای مردم روسیه قائل است، در تماس های مستقیم او با مردم و نشست ها و کنفرانس های مطبوعاتی، در دیدار با دانشجویان، کارگران و مهندسان و زنان و... و جلساتِ مستقیم پرسش و پاسخ های رسانه ای و نوبتی و غیر نوبتی وی منعکس است. خودش میگوید: " این دیدارها و ارتباط ها برای آشنایی من با خواست ها، مشکلات و روحیۀ مردم ضروری است و ذهن مرا در جهت بهتر کردن اوضاع روسیه و مردم روسیه به چالش میکشد." جالب است اشاره شود، زمانیکه سالها پیش پوتین رهبری روسیه را عهده دار شد شدیدا در رابطه با طرح "بالا بردن سن بازنشستگی" از سوی دولتِ که غالبا در دست الیگارش های غارتگر بود و سیستم اقتصادی مدونی برای رشد روسیه وجود نداشت، گفته بود: "تا وقتی من هستم این طرح تصویب نخواهد شد" سال گذشته پوتین با حضور در تلویزیون ملی روسیه و با اشاره به برنامۀ رشد اقتصادی تدوین شده برای سالهای پیشِ رو، رسما از مردم عذرخواهی کرده و اعلام کرد برای رشد اقتصادی مطابق برنامه، سن بازنشستگی را باید بالا برد و چاره ای نیست.
این اقدام موجی از نارضایتی در روسیه به پا کرد و مخالفت هایی صورت گرفت که
بزرگترین آن اجتماع بیش از صدهزار نفری در مسکو پایتخت روسیه با فراخوانِ
حزب کمونیست روسیه بود. چند ماه پیش بر پایۀ و با توجه به موارد اشاره شده، پوتین طرحی برای تغییر قانون اساسی روسیه (که همانند فرانسه قدرت در دست ریاست جمهور است) را جهت تقسیم اختیارات ریاست جمهور با مجلس و دیگر ارگانهای دولتی و مدنی و همچنین توسعه و افزایشِ خدماتِ اجتماعی ارائه کرد و از آحاد مردم، احزاب، متخصصین و صاحب نظران و... خواست تا با این طرح آشنا و پیشنهادات خود را به کمیسیونی 75 نفره که از نمایندگان احزاب و متخصصین و نهادهای مدنی و... انتخابت شده اند ارجاع دهند. این طرح بعد از بررسی نظرات و تغییرات در کمیسیون منتخب، در تاریخ 10م ماه مارس 2020 در مجلس دوما مورد بررسی قرار گرفت. لازم بذکر است که هنگام بررسی این طرح در مجلس دوما، نمایندۀ مجلس الکساندر کارلین (اسطورۀ بی بدیل ورزش کشتی جهان) پیشنهادات مبنی بر: - انحلال مجلس دوما و انتخابات مجدد مجلس در سال جاری و - صفر کردن سابقۀ ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین (به آن معنی که ولادیمیر پوتین بتواند مجددا برای نشستن بر مسند ریاست جمهوری روسیه نامزد شود.) علیرغم مخالفت هایی از سوی برخی از احزاب از جمله حزب کمونیست روسیه، این پیشنهاد به طرح تغییرات قانون اساسی روسیه اضافه شد. برغم مخالفت حزب کمونیست روسیه با انحلال مجلس و صفر شدن سابقۀ ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین، بعلت مفاد بسیار مثبت و خدمات اجتماعی بنفع کارگران، زحمتکشان، زنان، کودکان و خانواده ها، حزب کمونیست روسیۀ فدراتیو تنها حزبی در مجلس دوما بود که به کلیات این طرح رأی ممتنع داد. بقیۀ احزاب و افراد ِ منفرد به کلیات این طرح رأی مثبت دادند. این طرح به تاریخ 11 م ماه مارس 2020 به مجلس فدراسیون ها (اعلیا) ارجاع و در آنجا نیز تصویب شد. لازم به ذکر است که پوتین قبول این تغییرات را شخصا به رأی مردم ( رفراندوم) در روز 22 ماه آپریل آینده منوط کرده است. با توجه به تغییر ناگهانی نخست وزیر مدودف و دولت وی (یعنی خواست دیرینه حزب کمونیست روسیه فدراتیو) توسط پوتین و جوانگرایی و تخصص گرایی در دولت جدید، چنین بنظر میرسد که روسیه تا حدود زیادی به کمبود کادر و نیروی جوان غلبه کرده است و خود را برای آینده آماده می کند!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 731 - 22 اسفند 1398