راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ج. اسلامی

پس از چه تلفاتی

تن به قبول

راه حل بحران میدهد؟

  

 

آیا بحران و شیوع بیماری کرونا در جهان و در ایران اجتناب ناپذیر بود؟ هر روز که می گذرد شمار بیشتری از کشورها و ملت‌ها درگیر اپیدمی بیماری خطرناک کرونا می شوند و این پرسش برای مردمی که باید تاوان آن را بپردازند بوجود آمده که بشریت، دولت‌ها، ملت‌ها با همه پیشرفت‌های خود تا چه اندازه دربرابر بلایا و خطرهای طبیعی مصونیت و آمادگی مقابله با آن را دارند. تردید نیست که سطح پیشرفت فنی و علمی انسانی امکان مقابله با این خطرها و عبور از آنها با کمترین تلفات را ممکن ساخته است. این نظام اجتماعی کنونی جهانی است که بزرگترین مانع دربرابر بهره گیری از حداکثر این ظرفیت‌هاست. متهم اصلی بیماری کرونا خفاش و مورچه خوار نیست، نظام سرمایه داری سودمحور و کوته نگریست که بر جهان حاکم شده و به انسان همچون یک کالا برای سود نگاه می کند.

ما در ادامه این مقاله به وضع ویژه ایران باز می گردیم ولی در آنچه به جهان و بویژه جهان پیشرفته سرمایه داری در اروپا و آمریکا مربوط می شود، این وحشت و این عدم آمادگی برای مقابله با بیماری کرونا که اکنون در همه کشورهای سرمایه داری به چشم می خورد ریشه در کجا دارد؟

نخستین دلیل عدم آمادگی سرمایه داری غرب دربرابر بیماری کرونا برآمده از رقابت‌های آنها با چین بود. آنها در ته دل از اینکه این بیماری در چین به راه افتاده خوشحال بودند و حتی وزیر بازرگانی ایالات متحده آمریکا رسما آن را یک شانس برای اقتصاد آمریکا به شمار آورد. این نگاه صرفنظر از جنبه ضدانسانی آن، نوعی خوش خیالی در رهبران کشورهای غربی بوجود آورد که چین با بحران سخت اقتصادی مواجه شده است. آنان گمان کردند شیوع اپیدمی در چین فرصتی است برای سودآوری بیشتر و بازسازی و تحکیم سرمایه داری بحران زده غرب.

دلیل دوم عدم آمادگی، نگرانی از پیامدهای اقتصادی آن بر کشورهای غرب بود. اگر دولت‌های سرمایه داری بلافاصله پس از اقدامات شدید چین وخامت اوضاع را درک می کردند، کنترل مرزها و آگاهی بخشی به مردم را آغاز می کردند و نظام درمانی و سلامت و کل کشور را مجهز می کردند، می شد از گسترش اپیدمی جلوگیری کرد. ولی این کار به معنای آن بود که مرزهای آنها با پیشرفته ترین تجهیزات کنترل شود، که توریست‌ها به کشور آنها نیایند یا کمتر بیایند، حضور در مکان‌های تجمع عمومی کمتر شود، ساعات کار کاهش پیدا کند و ... همه این اقدامات از چارچوب توان سرمایه داری در بحران و در رقابت خارج بود. بنابراین، رهبران این کشورها سیاست ندیدن و نفهمیدن را پیش گرفتند. همانها که چین را متهم به مخفی کاری می کردند، اکنون می گویند چین خیلی سریع عمل کرد و ما تعلل کردیم.

دلیل سوم نگاه نژادپرستانه و غرب محورانه این کشورها به جهان است. آنها هنوز هم چین و شرق را کشورها و مردمی عقب مانده می پندارند و تبلیغ می کنند. آنها امروز هم که اقتصادهایشان مغلوب رشد چین و کشورهای شرق آسیا شده است از این نگاه نژادپرستانه نمی توانند فاصله بگیرند. همین نگاه موجب شد که هیچ بررسی عمیقی بر روی نحوه مقابله چین با این بیماری و درس گیری از آن نداشته باشند. ضمن اینکه درس گیری از چین یعنی دادن حقوق و دستمزد به چند صد میلیون کارگر و کارمند چینی که در خانه‌هایشان قرنطینه شده بودند برای اقتصاد سرمایه داری سودمحور بی معنا و ناممکن بود. بنابراین بهتر آن دیدند که از فرصت شیوع بیماری در چین فقط برای تبلیغات ضدچینی و نژادپرستانه بهره بگیرند تا درس آموزی.

اکنون که وضع بدین نقطه رسیده، رهبران کشورهای سرمایه داری، از جمله در آلمان می گویند که شیوع بیماری اجتناب ناپذیر است و حدود 60 تا 70 درصد مردم این بیماری را خواهند گرفت. در فرانسه که بیش از همه دیگر کشورهای غرب بیماری را جدی گرفته از احتمال ابتلای بیش از 30 میلیون تن سخن می رود. آنها البته به مردم خود هنوز توضیح نداده اند که چگونه چین با نزدیک به یک میلیارد و چهارصد هزار تن جمعیت، تنها 80 هزار مبتلا داشته است و فرانسه یا آلمان کمتر از 100 میلیون باید 30 میلیون بیمار داشته باشند. پرسشی که دیر یا زود افکار عمومی آن را مطرح خواهد کرد، بویژه که شمار مبتلایان و کشته‌ها در اروپا و آمریکا بزودی از چین بالا خواهد زد. 

بنا به همین دلایل است که بسیاری معتقدند که اگر بشریت هرچه زودتر فکری برای تغییر نظم سرمایه داری  سودمحورنکند، این نظام با کوته نگری و پول پرستی خود سرانجام جهان را به فاجعه جنگ اتمی یا نابودی زیست محیطی خواهد کشاند.

در آنچه به کشور ما ایران مربوط می شود باید عوامل بالا را با شدتی دهها برابر افزود. نظام اقتصاد تجاری سودمحور و درنده‌‌ای که بر کشور ما در چند دهه اخیر حاکم شده هر نوع امکان مقابله با فاجعه را از آن سلب کرده است. میلیون‌ها تن که در این نظام به حال خود رها شده اند تا با دستفروشی و کولبری و کارگری روزمزد زندگی کنند، میلیون‌ها تن حاشیه نشین شهرها که از کمترین خدمات درمانی و بهداشتی و زندگی اولیه محرومند، صدها هزار زن سرپرست خانوار، میلیون‌ها کسبه خرد که مجبورند هر روز برای تامین معاش خود بجنگند، امکان قرنطینه که تنها راه مقابله با شیوع بیماریست را از کشور ما سلب کرده است. بودجه دولت امکان پرداخت حقوق کارمندان را ندارد و بخشی بزرگی از کارگران ما موقت یا سیاه و فاقد بیمه هستند تا در شرایط کنونی بتوان به یاری آنها رفت. در این میان و در بحبوحه شیوع بیماری عده‌‌ای در فکر سود و خالی کردن جیب مردم از طریق احتکار یا صادرات و واردات ماسک و لوازم بهداشتی یا فروش داروها و مواد تقلبی و امثال آن هستند که در مقابل روحیه و خواست عمومی برای همبستگی و همیاری و تعاون میان مردم است.

اینها همه تازه بخش اقتصادی و اجتماعی مسئله است. بزرگترین معضل بحران کرونا در ایران در آنجاست که بیش از هرچیز یک بحران حکومتی است از همه جهات. چه از جهت رابطه حکومت با مردم و عدم اعتماد عمیقی که بین ایندو وجود دارد و چه از جهت درگیری و نزاع و چند دستگی و خانخانی که در ایران وجود دارد. پنهانکاری و دروغ و تصمیم گیری‌های پشت پرده همه کشور را درگیر کرده است. چنانکه در همین مورد اصرار رهبر به برگزاری راه پیمایی 22 بهمن "پرشکوه" و تحمیل انتخابات مجلس انتصابی به مهمترین عامل ناتوانی در واکنش سریع و بموقع با گسترش بیماری تبدیل شد. از سوی دیگر در حالیکه همه قدرت در دست آیت الله خامنه‌‌ای و بیت رهبری و انواع و اقسام نهادهای موازی و پنهان است، این بیت حاضر نیست هیچ مسئولیتی درباره وضع کشور بپذیرد و مدام مسئولیت را به گردن نهادهای انتخابی و کم قدرت می گذارد. حتی در همین بحران کرونا هم دیدیم که مقام رهبری حاضر نشد اختیارات بکارگیری نیروهای مسلح را به ستاد مقابله با کرونا واگذار کند و سرانجام یک نهاد موازی دیگر تحت عنوان "قرارگاه جنگ بیولوژیکی" در کنار آن راه انداخت.

بحران حکومتی در کنار بحران اقتصادی و بحران اجتماعی کشور ما را به یکی از آسیب پذیرترین کشورها دربرابر گسترش شیوع بیماری تبدیل کرده است. برونرفت از این وضع در درجه نخست نیازمند یک حکومت وحدت ملی است که هم مردم به آن اعتماد داشته باشند و هم آن حکومت با مردم صادق باشد. از اینجاست که امکان اصلاح امور کشور و از جمله سازماندهی مقابله ملی با شیوع این بیماری و کاهش تلفات آن آغاز خواهد شد. هنوز ظاهرا میزان کشته‌ها و تلفات و عزای ملی تا بدانجا نرسیده که مقام رهبری تن به چنین راه حلی دهد.    

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 732 -  29 اسفند 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت