راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 740

طرد خصوصی سازی و مدیریت و مالکیت بدست تعاونی ها

جنبش تحولات درایران

وارد مرحله ای نوین شده!

    

دوران رهبری آقای خامنه‌‌ای در ایران را می توان دوران کوشش برای محو همه آرمان‌های تاریخی مردم و انقلاب‌های ایران از مشروطه تا 57 دانست. نه فقط آرمان‌های استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی انقلاب 57 را در این دوران خاک کردند، نه فقط آرمان‌های آزادیخواهانه و برابری طلبانه جنبش دوم خرداد 1376 و جنبش سبز 1388 را در حبس و حصر فرو بردند، حتی آن آرمان و امید چند صد ساله توده‌های مذهبی برای برقراری جامعه آرمانی عدل علی را هم به ابتذال کشاندند. حاصل این سه دهه جامعه‌‌ای شد که از هر آرمان و امیدی خالی شده و بخشی از آن جز تلاش فرساینده معاش به چیزی دیگر نمی‌اندیشد و بخشی دیگر جز به راه‌های تازه سودآوری و شیادی. و بقیه نیز ناامید و بی تکیه گاه و نامطمئن به همه چیز و همه کس.

این وضع البته مختص به ایران نبوده و نیست. در غالب کشورهای سرمایه داری جهان اوضاعی مشابه - البته نه به وخامت ایران- بوجود آمد. روی کار آمدن آقای خامنه‌‌ای درست همزمان با یک دوران تاریخی جهانی بود که محتوای آن آرمان زدایی بود. آقای خامنه‌‌ای کاری نکرد جز اینکه با لگدمال کردن همه آرمان‌ها و اهداف انقلاب 57 و جنبش‌های بعدی، ایران را هم در مسیر این جریان واپسگرای جهانی قرار داد و عمیق تر در آن فرو برد و همه راه های بیرون آمدن از این منجلاب را سد کرد.

با اینحال تاریخ و زندگی هرگز در یکجا متوقف نمی ماند. اکنون در همه جا پس از سه دهه ما با رویش جوانه‌های تازه آرمان‌های نوین متکی بر تجربه و آگاهی‌های نوین روبرو هستیم. در کشور خود ما وضع هر روزه مردم، فقر و تبعیض و فساد و فلاکت و خودکامگی و بی تدبیری هر روز تولید کننده آرمان‌های تازه است.  آرمان رهایی و پایان این وضع و برقراری یک نظم و جامعه تازه و نوین که در آن همه فرزندان این کشور بتوانند در آزادی و رفاه و خوشبختی در کنار یکدیگر زندگی کنند. این آرمان از آنرو واقعی و در نتیجه برای قدرت خطرناک است که شرایط مادی تحقق آن در جهان و ایران بسرعت در حال فراهم شدن است. در حالیکه نظام سرمایه داری با الویت دادن به سودآوری سرمایه‌ها، طبیعت و محیط زیست انسانی را فدا و قربانی رفع تقاضاهای کاذب و نیازهای غیرواقعی می کند، ضرورت رفع نیازهای واقعی انسان‌ها با حفظ طبیعت و مالکیت مشترک بر محصولات کار انسانی می رود که به جزیی از آگاهی عمومی فرا روید.

در کشور خود ما همین چندی پیش بود که "دیوار مهربانی" با شعار "آنچه لازم نداری بگذار و آنچه لازم داری را بردار" در گوشه و کنار سر بر افراشت. آنها که این دیوارهای مهربانی را در ایران برپا کردند احتمالا نمی دانستند به پیشواز بخشی از آرمان‌های جامعه پساسرمایه داری و سوسیالیستی آینده می روند: "آنچه لازم نداری بگذار و آنچه لازم داری را بردار" و این فقط در ایران نیست. هم اکنون بر روی اینترنت در بسیاری از کشورها شبکه‌های مبادله رایگان کالاها و ابزارها شکل گرفته است. در مکزیک دولت آن کشور به کسانی که حاضر باشند آشپزخانه خانه خود را در خدمت عموم قرار دهند کمک مالی می دهد و آنها را تجهیز می کند. تکنولوژی‌های نوین با کاهش زمان کار لازم برای تولید کالاها امکان نزدیک شدن به مرز رایگان شدن کالاها را ایجاد می کنند. در بیشتر کشورهای پیشرفته سرمایه داری تلفن موبایل به رایگان داده می شود و فقط با خدمات آن هزینه آن جبران می شود. این رایگان شدن تدریجی خودبخود بر روی دستمزدها اثر می گذارد و بنابراین هزینه تولید دیگر کالاها را کاهش می دهد و می تواند رایگان شدن را به دیگرکالاها گسترش دهد.

اکنون زمان کار لازم برای مونتاژ یک دستگاه اتومبیل در کشورهای پیشرفته به 16 ساعت رسیده است. مرز میان مالکیت و بهره مندی از کالاها در حال دگرگون شدن و از بین رفتن است. همین امروز در کشورهای پیشرفته سرمایه داری دوچرخه یا موتور یا حتی خودرو را می توان بدون داشتن مالکیت آن از پارکینگ‌ها برداشت و در محلی دیگر با پرداخت بانکی کرایه اندک آن بجای گذاشت و رفت. فراگیر شدن این پدیده در سطح شهرها و خیابان‌ها، در چارچوب نظم اقتصادی که مبتنی برسودآوری نیست، هم به معنای امکان کاهش وسیع شمار خودروها و هم به معنای امکان رایگان شدن و پایان ضرورت مالکیت برای بهره مندی است. همه اینها در تقابل با گرایش سرمایه داری به سمت محروم کردن مردم و گرانی فزاینده خدمات و کالاها قرار دارد که برآمده از غلبه منطق سودآوری سرمایه است.

نمونه دیگری از این گرایش به سمت پشت سرگذاشتن منطق سودآوری سرمایه داری گسترش تعاونی‌هاست. هم اکنون مثلا در اسپانیا یک شبکه تعاونی وجود دارد که در حوزه‌های مختلف تولید صنعتی و خدماتی فعالیت می کند. این شبکه حدود 120 تعاونی را گرد هم آورده که توسط یک مجمع عمومی براساس هر کارکن یک رای اداره می شود. هم اکنون 7 درصد اشتغال در سطح اروپا درون همین تعاونی‌هاست. در فرانسه 12 درصد اشتغال خصوصی با حدود 2 میلیون کارکن و 10 درصد تولید ناخالص داخلی آن کشور در همین تعاونی‌ها ایجاد شده است. برخی از این تعاونی‌ها برای خود پول کاغذی منتشر می کنند که برای اعضای آنها و خرید از داخل تعاونی‌های در پیوند با هم دارای اعتبار است. در ایران خود ما، اکنون شعار علیه خصوصی سازی و اداره تعاونی کارخانه ها و شرکت های تولیدی توسط کارگران از سطح یک واحد تولید (برای مثال نیشکر هفت تپه) بسرعت فراتر رفته و تبدیل به شعار و خواست دهها کارخانه و شرکت تولیدی شده است!

سرمایه داری در همان زمان که آرمان‌های مردم را می کشد و نابود می کند، آرمان‌هایی تازه نیز ایجاد می کند. آرمان‌هایی که این بار و برای نخستین بار در تاریخ فقط یک خیال و آرزو نیست. متکی به سطح رشد فن آوری و شعور فزاینده انسان‌هایی است که با آنها کار می کنند. سرمایه داری ایرانی هم هر قدر واپسمانده و سودمحور باشد با این جریان تاریخی نمی تواند مقابله کند. آرمان سوسیالیسم و پشت سر گذاشتن وضع فلاکت بار موجود از درون همین وضع موجود هر روز بیشتر و بیشتر زاییده می شود و شرایط مساعدتری را برای مبارزه مردم در جهت تحقق آن فراهم خواهد کرد.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 740 -  8 خرداد 1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت