ترور و انفجار ادامه غارت و اختلاس است |
ترور دکتر محسن فخری زاده یکبار دیگر مسئله نفوذ در دستگاههای سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی را در افکار عمومی مطرح کرد، البته در افکار عمومی و نه در گردانندگان حکومت که گوششان به این حرفها بدهکار نیست و خودشان را در مظان اتهام نه فقط نفوذی بودن یا نفوذی پروری بلکه بی کفایتی و بی لیاقتی هم می دانند. برخی ریشه این نفوذی پروری را از سال 1384 و دوره احمدی نژاد به بعد می دانند. مثلا به گفته عباس عبدی: "این نفوذ اطلاعاتی دقیقا با فساد همریشه است. هر دو ناهنجاری از یک سو محصول عمومیت یافتن بیتعهدی به سیاست و کشور است، و از یک سوی دیگر ناشی از طبیعی شدن حضور افراد فرصت طلب و بیریشه و نان به نرخ روز خور و دورو و دروغگو و چاپلوس در ساختار مدیریتی کشور بود." در اینکه از 84 ببعد افراد فرصت طلب و چاپلوس در ساختار مدیریت کشور دست بالا را پیدا کردند تردید نیست. فسادها در همین دوران شکل علنی به خود گرفت و بنام دور زدن تحریمها انواع و اقسام شبکهها و ارتباطها و مناسبات مافیایی بین المللی برقرار شد. چه تعداد از افراد در جریان دور زدن تحریمها به فساد آلوده شدند و با شبکههای جاسوسی ارتباط برقرار کردند یا در دام آنها افتادند هنوز معلوم نیست، فقط می دانیم که صرفنظر از آلودگی و فسادشان یک قدرت بزرگ اقتصادی را هم بدست آوردند که اکنون با آن جلوی تغییراتی که مورد خواست مردم است نیز ایستادهاند. ولی برای ریشه یابی مسئله باید به قبل از سال 84 بازگشت، به آن زمان که سیاست خودی و غیرخودی آغاز شد، به آن زمان که ریش و تسبیح و ورد خواندن و داغ کردن پیشانی با مهر به نماد انقلابی بودن تبدیل شد و هرکس اینها را نداشت و تن به آن نمی داد ضدانقلاب معرفی و حذف شد. به آن زمان که دانشگاهها را بعنوان انقلاب فرهنگی تعطیل و دانشجویان را تصفیه کردند. به آن زمان که کمیتههای پاکسازی تشکیل دادند تا افراد پاک و سالم را کنار بگذارند و بجایش دور را بدست انجمن حجتیهایها و چاپلوسها و فرصت طلبها بسپارند. به آن زمان که توده ایها را به جرم طرفداری از انقلاب قلع و قمع و غیرقانونی کردند تا بقولهاشمی رفسنجانی در خاطراتش غربیها "امیدوار" شوند و به ایران موشک برای جنگ با عراق بدهند. زمانی که امثال منوچهر قربانی فر را واسطه خرید موشک از اسرائیل قرار دادند یا امثال محسن رضایی سفارش موشک به مک فارلین می دادند. نفوذ و فساد از سال 84 شروع نشد، هرچند ابعادش از آن زمان دهها برابر شد. فساد و در واقع بزرگترین فاجعه از درون خودی و غیرخودی آغاز شد و روزبروز دامنه خودیها محدودتر شد و بقول آقایان "عدهای از قطار انقلاب" پیاده شدند یعنی حاضر نشدند با چاپلوسها و فرصت طلبها همسویی کنند. امروز نتیجه سیاست خودی و غیرخودی را می بینیم که "خودیها" ئی که از دهها کانال عبور کرده اند در نطنز بمب گذاری می کنند. خودی های دیگر اطلاعات مربوط به رفت و آمد سردار سلیمانی را به آمریکاییها می دهند. خودی های بعدی ساعت مهمانی رفتن فخری زاده را به گروه ترور میدهند. شماری دیگر ازخودی های نیز مانند محمودرضا خاوری و اکبر طبری و نیاز آذری و رئیس بانک سرمایه و بانک انصار و سازمان خصوصی سازی و انواع زبالههای خودی دیگری از این دست هم به شکلی دیگر به جان مردم و کشور افتادهاند. از خودیهایی مثل علم الهدا و احمد خاتمی و حسین شریعتمداری و احمدی نژاد و مصباح یزدی و حزب خودی پایداری و حزب خودی موتلفه و احزاب خودی آبادگران و ایثارگران و قالیباف و رئیسی و رضایی و بقیه خودیها که تق کارهایشان در آینده بیشتر از امروز در خواهد آمد می گذریم. آخرین نمونه هم مجلس خودی 10 درصدی است که آقای خامنهای آن را "مجلس انقلابی" معرفی کرده، مجلسی که همه نگرانی اش این است که مبادا آمریکا به برجام باز گردد و گلوی مردم ما از زیر چکمه تحریمها بیرون بیاید و بتوانند نفسی بکشند. از مجلسهای اول انقلاب که حزب توده ایران هم برای آن نامزد معرفی می کرد رسیدیم به مجلس کنونی که 90 درصد آن را از خودی های بی لیاقت که احتمالا در میان آنها نفوذی ها نیز حضور دارند پر کرده اند. ریشه نفوذ و فساد در فاجعه سیاست خودی و غیرخودی است. اگر تا سال 1384 کمتر نمود داشت برای آن بود که هنوز از دلبستگان به انقلاب 57 در حاکمیت یا حاشیه آن اثری مانده بود، اثری که از آن زمان و بویژه از 88 بدینسو کم رنگ تر شد. موریانه های سیاست خودی و غیرخودی همچنان آخرین ریشههای باقی مانده از انقلاب 57 را می جوند و هنوز باید در انتظار امواج تصفیهها و خونریزیها و ترورها و حذف بقیه غیرخودیها بود.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 765 - 12 آذر ماه 1399