این هفته "جبهه پایداری" به زعامت مصباح یزدی، کنگره خود را برگزار کرد و رسما به یک "حزب" تبدیل شد. حزبی که در واقع نتیجه چهل سال حضور و نفوذ انجمن حجتیه در جمهوری اسلامی و انواع و اقسام حادثه آفرینی ها، ترورها، توطئه ها برای به انحراف کشیدن خواست های مردم در انقلاب 57 و رساندن سرنوشت آن انقلاب که با آن همه امید آغاز شد به منجلاب کنونی است. مسئله اصلی این نیست که چه تعداد از کادرهای قدیمی انجمن حجتیه هنوز زنده و فعال هستند و در این حزب جدید فعالیت سیاسی خود را علنی و قانونی کرده اند، مسئله اصلی تفکری است که حزب پایداری آن را نمایندگی می کند و همان تفکر انجمن حجتیه است که نوعی داعش تعدیل شده با توجه به شرایط ایران است. تفکر همان تفکر داعش و راهکارها، همان راهکارهاست فقط زورشان تا آن اندازه به مردم ما نمی رسد یا پیش خود فکر می کنند که هنوز نمی رسد و باید فعلا "تقیه"  کنند.

کنگره حزب پایداری همزمان شد با جشنی که در شرایط کرونایی برای "بیعت با امام زمان" در مشهد ترتیب داده شد. درست مشابه همان جشنی که در سال انقلاب57 آیت الله مصباح باوجود مخالفت و منع آیت الله خمینی برگزار کرد. پیام آن جشن آن بود که تفکر حجتیه برای رهبری آقای خمینی تره خرد نخواهد کرد که نکرد، و پیام این جشن هم این بود که حزب مصباح یزدی برای دولت، ستاد کرونا و آقای خامنه ای تر خرد نمی کند که نکرده و نخواهد کرد. در نوار افشا شده اختلافات درونی سپاه در هفته های گذشته نیز کاملا آشکار می شود که بخش مهم فرماندهان کنونی سپاه و اطلاعات سپاه دست پروده های مصباح یزدی و تفکرات او هستند و همان زمان با روحانیانی نظیر آیت الله منتظری که قائم مقام رهبری کشور بود مخالف بودند. همین اطلاعات سپاه بود که برنامه دستگیری و غیرقانونی کردن رهبران حزب توده ایران را با کمک جواد مادرشاهی، از رهبران حجتیه و معاون امنیتی آقای خامنه ای، رئیس جمهور وقت، و به یاری دولت انگلستان سازمان دادند. حذف تدریجی و بعدی آیت الله منتظری و میرحسین موسوی و بسیاری از مذهبیون و روحانیان روشن اندیش جمهوری اسلامی نیز حاصل فعالیت همین جریان بود. به همین دلیل است که می گوییم برگزاری کنگره "حزب پایداری" نتیجه دیروز و امروز نیست، بلکه حاصل به ثمر رسیدن چهل سال توطئه است.

اکنون تفکر و وابستگان حزب پایداری بخش مهمی از فرماندهی سپاه، و بویژه بخش اطلاعات موازی آن، نهادهای بزرگ مالی و اقتصادی، مجلس و بخش مهمی از حکومت را در اختیار گرفته اند و می خواهند کل قدرت را قبضه کنند. حمله به دولت حسن روحانی و انداختن گناه همه مشکلات، که مسئول بخش مهمی از آن خود حامیان و نمایندگان این تفکر هستند، به گردن این دولت اکنون به شاه کلید برنامه و تفکر حزب پایداری برای قبضه قدرت تبدیل شده است. سخنان نسنجیده و سیاست‌های الاکلنگی و از این ستون به آن ستون های رهبر هم مانع آنها نخواهد بود. نظیر سخنان هفته پیش آقای خامنه ای درباره حمایت از دولت روحانی که ظاهرا حاصل این پیش بینی است که برای مذاکره با غرب و آمریکا تا رئیس جمهور بعدی نمی توان منتظر ماند.

قطعا تفکر داعش و پایداری که دوران رهبری آقای خامنه ای دوران طلایی آنها بوده وبا کمک او توانسته اند یکی یکی همه سدهای مقاومت مردم و مذهبیون روشن اندیش تر را در هم بشکنند به حمایت‌های نیم بند آقای خامنه ای از دولت روحانی، بعنوان یکی از آخرین سدهای باقیمانده، کمترین وقعی نخواهند گذاشت. آنها برای خود آقای خامنه ای هم دیگر تره خرد نمی کنند، چه رسد برای حمایت های آبکی و نیم بند او از دولت. پیام جشن پایداری در مشهد تحت عنوان "بیعت با ولایت امام زمان" همان چنگ و دندان نشان دادن به آقای خامنه ای هم بود بدین معنا که آنها به منبع اصلی ولایت یعنی خود امام زمان وصل هستند. همانطور که هنوز دو روز از سخنان آقای خامنه ای در حمایت از دولت نگذشته در مجلس مسخره کردن حسن روحانی را آغاز کردند و بزودی همه چیز به جای پیشین خود باز خواهد گشت.

ریشه های مذهبی تفکر آقای خامنه ای در حوزه مشهد و پایگاه تفکر حجتیه، دادن تشکیلات امنیتی خود در دهه شصت به دست گردانندگان آن انجمن، سخنان نسنجیده و مانورهای بی پایان وی برای حفظ قدرت، از دست دادن یکی یکی همه فرصت ها، عدم جسارت در پذیرش تحولات و اصلاحات اساسی و ... همه و همه شرایط را یکی پس از دیگری برای سوق دادن کشور ما به وضع وخیم کنونی آماده کرد، در حالیکه کشور ما در شرایط پس از انقلاب و حداقل تا سال 1384 و انتخاب محمود احمدی نژاد امکان های بسیار بزرگی برای جهش در مسیری دیگر و یک توسعه سریع و متوازن در اختیار داشت. همه این فرصت ها از دست رفت و اکنون در بدترین شرایط داخلی و جهانی حزب پایداری و تفکر حجتیه و داعش هم خود را برای بدست گرفتن قدرت آماده می کند!

تلگرام راه توده: 

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده