این روزها یکی از حاد ترین مسائل کشورهای مستقل جهان، حوادث سیاسی است که در بلاروس در جریان است. خطر بلعیده شدن این کشور کوچک توسط شکارچیان بزرگ جهانی، از آن جمله سیستم عنکبوتی مالی جهانی که از نظر قدرت و امکانات بی شمار، با منابع محدود این کشور قابل مقایسه نیستند وجود دارد. امروز در باره کشوری صحبت می شود که دژ استقامت یک کشور مستقل است. بلاروس ها، روس های سرزنده و توانمندی هستند که تا به حال توانسته اند به مدت 30 سال پایداری کنند و از استقلال خود دفاع کنند.

به همین مناسبت، حمایت و پشتیبانی از الکساندر لوکاشنکو از اهمیت فوق‌العاده برخوردار است تا او بتواند در حین مراقبت از کشور، تدریجا به سمت تغییرات لازم جهت اعتلای بیشتر کشور حرکت کند. او سیاستمداری است با استعداد که توانست 26 سال یک کشور کوچک را هدایت کند.

مجمع داووس، کمیسیون سه جانبه، باشگاه میلیاردرهای تازه تاسیس، بیل گیتس...با هماهنگی یک دیگر، متحد شده‌اند تا کلیه دولت های ملی را نابود کنند، چرا که این نوع دولت ها سد راه مطامع آن‌ها هستند. به زعم این قدرتمندان، جهان باید در کف قدرت منوپل ها قرار گیرد. آن‌ها نمی‌خواهند بانک ملی بلاروس در اختیار دولت این کشور و رئیس جمهور آن باشد.

بلاروس کشوری است ملی‌ گرا و مستقل، همچنین بدیل قابل ملاحظه و نمونه ای است برای مردم تحت ستم دیده جهان.

یکی از مهم‌ ترین دستاورد های کشور بلاروس، حفظ و نگهداری از محیط زیست است که به نحوی شایسته، مردم در انجام آن موفق بوده اند. آن‌ها توانسته اند جنگل ها و دیگر منابع طبیعی این کشور را از گزند تخریب و آتش سوزی در امان نگهدارند. جامعه جهانی باید به این باور برسد که بلاروس، تحت رهبری لوکاشنکو، تبدیل به واحد نمونه حفظ زمین و طبیعت گردیده و از فاجعه آب و هوایی جلوگیری کرده است. دانشمندان بلاروس، روسیه و اکراین باید با همفکری و کار مشترک، با توجه به تکامل صنعت، با ارائه برنامه صحیح از جنگل ها، آب و زمین از سرزمین‌های خود از مدل موفق بلاروس حمایت کنند. این در حالی است که 60 هزار هکتار از جنگل های روسیه در حال سوختن است. در این ایام، درجه حرارت در کالیفرنیا به 50 درجه رسیده است و کل این ایالت در آتش می سوزد. شعله های آتش در آمازون همچنان زبانه می‌کشند و طبیعت و انسان را به خاکستر تبدیل می کند. یخ ها در روسیه  ذوب می گردند و دما با سرعت بی سابقه ای در حال افزایش است. میزان گاز متان روز به روز بیشتر می شود و به درستی بشریت در حلقه های مرگ قرار دارد. چندی پیش الکساندر لوکاشنکو به درستی گفت: « بشریت با آلودن و دگرگون کردن طبیعت با شتاب به سمت پرتگاه نیستی می‌رود».

در‌واقع « انقلابات رنگی» را می‌توان نمادی از فریب و نیرنگ جهان سرمایه داری و ریشه‌کن کردن طبیعت و انسان دانست. انقلابات رنگی با مدیریت ایالات متحده آمریکا و متحدین این کشور، نه تنها تیشه به ریشه محیط زیست زده است بلکه، بشریت را نیز متحمل آسیب های جبران ناپذیری کرده اند.

در حال حاضر یکی از پیچیده‌ ترین انقلابات رنگی در بلاروس در حال اجرا است. برای انجام دگرگونی در این کشور ارائه پول، دادن امکانات و پخش انواع فریب و دروغ‌ های رنگارنگ زمینه‌ سازاند. با این ابزارها توانسته اند هزاران جوان نا آگاه را با نشان دادن بهشت خیالی غرب و پیوستن به اتحادیه اروپا و سفرهای بدون ویزا به خیابان‌ها بکشانند. برآیند سرگونی حکومت در بلاروس هم، آشپزی را معرفی کرده‌ اند که فاقد هیچگونه تجربه اداری و حتی مدیریت یک واحد کوچک اجتماعی است. دستگاه‌های تبلیغاتی غرب، در شکار کردن فکر و اندیشه جوانان تبحر بسیار دارند. در مقابل دید و افکار جهانیان آن ها توانستند در اکراین، ولادیمیر زلنسکی، یک کمدین برنامه‌ های تلویزیونی این کشور را به کرسی ریاست جمهوری بنشانند.

با این تفاصیل باید پذیرفت که انقلابات رنگی نابودی شهروندان و طبیعت کشورها را در پی داشته و خواهد داشت.

بنگاه های مالی جهانی برای بلعیدن بلاروس، صنعت این کشور و در درجه نخست، BelAZ کارخانه های بزرگ ساخت ماشین‌های سنگین می‌باشد که رقیب Caterpillar متعلق به صنایع عظیم آمریکا است.

کشاورزی و دامپروری در این کشور با رونق در خور ستایش، از کیفیت بالایی برخوردار است و با معیارهای جهانی مطابقت دارد. رقم بیکاری دربلاروس، در پایین‌ ترین حد قرار دارد. حداقل بهداشت و امکانات پزشگی در اختیار همگان می باشد. امنیت اجتماعی زبانزد خاص و عام است. بنا بر مجموعه دلایل باید از الکساندر گریگورویچ با همه توان دفاع کرد زیرا این کشور کوچک آخرین ذخیره سبز قاره اروپا است. اگرتغییری نیز در این کشور باید صورت بگیرد، با حضور و مدیریت او قابل اجرا است. در غیر این صورت فاجعه اکراین و ویرانی کشورهای اروپای شرقی در انتظار مردم بلاروس خواهد بود.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده