راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ترامپ به قیمت

جنگ دریائی

با ایران میخواهد

در کاخ سفید بماند؟

 فرزاد فروزنده

   

همانطور که پیش بینی میشد با وجود مخالفت شورای امنیت «مایک پمپئو» وزیر خارجه  ی آمریکا با انتشار بیانیه یی تحریم های سازمان ملل علیه ایران را لازم الاجرا اعلام کرد. هر چند تکروی و بی اعتنایی ایالات متحده به نظم و قوانین بین المللی تازگی نداشته و پیشینه ی تاریخی بلندی دارد، اما در رابطه با مساله ی برجام و در دولت ترامپ این یکه تازی به روشنی و وضوح بیشتر رخ نمود. ایالات متحده در دولت ترامپ مقابله با ایران را با سیاست «فشار حداکثری» آغاز کرد. سپس با اعمال تحریم های پی در پی تا فشار به اروپا برای لغو برجام و جلوگیری از رفع تحریم های تسلیحاتی ایران پیش رفت. آمریکا امیدوار بود بتواند بریتانیا یا یکی دیگر از طرفهای اروپایی را برای فعال کردن «ساز و کار ماشه» قانع کند اما اروپا زیربار نرفت و آمریکا خود یکجانبه – با توجیهی شبه حقوقی که گویا با وجود خروج این کشور از برجام کماکان طبق قطعنامه ی ۲۲۳۱ شورای امنیت حق فعال کردن این ساز و کار (مکانیسم) را دارد به این کار اقدام کرد و امروز مدعی است پس از پایان مهلت ۳۰ روزه مقرر در برجام  تحریم ها خودبخود اعمال و همه ی کشورهای عضو سازمان ملل ملزم به اجرای آن هستند. گام بعد تحریم کشورها و شرکت هایی است که در اعمال تحریم های بزعم آمریکا بازگردانده شده کوتاهی کنند! مساله ی ادامه ی تحریم های تسلیحاتی علیه ایران و ممانعت از لغو آن بر اساس برجام برای دولت آمریکا امری کلیدی بود چرا که با امنیت و حفظ برتری نظامی اسراییل در خاورمیانه گره خورده است. بويژه در شرایط کنونی که ایران در سوریه حضور نظامی دارد و تقویت بنیه ی نظامی ایران خوشایند اسراییل نیست.

گمانه زنی پیرامون سرانجام مسیر سیاست دولت کنونی ایالات متحده در برابر ایران و اینکه امریکا به دنبال چیست ادامه دارد. "تریتا پارسی" در یادداشت اخیر خود نوشته است که پمپئو برای پیروزی دوباره ی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، امریکا را در مسیر جنگ با ایران هدایت میکند. به گفته ی او آمریکا احتمالا با توقیف کشتیهای ایرانی در تنگه ی هرمز و خلیج فارس یا کشتیهایی که محموله ی ایرانی دارند و تحریک ایران به واکنش در پی فرصتی است تا به بهانه ی اجرای تحریمهای سازمان ملل (که وجود ندارند) و دفاع از مصوبه ی آن، با ایران درگیری نظامی ایجاد کند. این «شگفتی اکتبر»ی خواهد بود که پایگاه حمایتی ترامپ را در داخل تقویت و شانس او را برای پیروزی  بالا می برد. دسیسه ی ترور سفیر ایالات متحده در افریقای جنوبی به تلافی ترور قاسم سلیمانی نیز در همین چارچوب و برای فراهم کردن اذهان عمومی در آمریکا تفسیر شده است.

هر چند این سناریو را باید جدی تلقی کرد اما تجربه ی ۴ دهه حاکمیت ج.ا نشان داده است که احتمالا حکومت ایران هم بی گدار به آب نمیزند و به راحتی در دام چنین تله یی گرفتار نمیشود. بویژه در این مرحله که برخی کشورهای حوزه خلیج فارس یعنی امارات متحده و بحرین با اسراییل توافقنامه ی صلح امضا کرده اند و در صورت درگیری نظامی بین ایران و آمریکا ممکن است پای نظامی اسراییل هم به خلیج فارس باز شود. چیزی که نظامیان ایران با پرخاش علیه کشورهای عربی بطور ضمنی درباره اش هشدار داده اند. احتمال وقوع این سناریو زمانی جدی تر میشود که در هفته ها و روزهای باقی مانده تا برگزاری انتخابات، ترامپ چشم اندازی به پیروزی در برابر خود نبیند.

از دیدگاه ایالات متحده بازگشت تحریم ها علیه ایران یک ضرورت بوده است زیرا بزعم آمریکا حکومت ایران حکومتی است حامی تروریسم و ضد یهود و «تهدیدی» برای صلح در خاورمیانه و جهان. به عبارت دیگر استدلال آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت حول دفاع از «صلح» میگردد یعنی همان شعاری که کارزار انتخاباتی ترامپ هم بر محور آن می چرخد. اما این «صلح» نمایی نقابی است بر چهره ی جنگ، صلحی است گزینشی برای اسراییل، برای طالبان و اعراب همسو با آمریکا و صلحی است که ارمغانش شاید جایزه ی نوبل باشد برای ترامپ! هر چند خطر رویارویی نظامی را نباید نادیده گرفت و ایران در این زمینه باید هوشیار باشد اما کاخ سفید هنوز خود را ناچار از برگرفتن نقاب «صلح» از چهره ی جنگ و شگفتی آفرینی در آستانه ی انتخابات نیافته است.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 756 - 3 مهر ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت