مادر آلمان ها تسلیم پدرخوانده شده دمیتری سِدوف بنیاد استراتژیک ترجمه از کیوان خسروی |
چهاردهم سپتامبر خبر آمد که آزمایشگاه های ویژه فرانسه و سوئد مسمومیت «ناوالنی» با ماده سمی گروه«نویچوک» را تایید کرده اند. نمونه هایی برای تجزیه و آزمایش به آنها برای یک آزمایشگاه ویژه ارتش فرستاده شده بودند. در حال حاضر در خواست می کنند که چنین نمونه هایی را در اختیار کارشناسان سازمان منع سلاح های شیمیایی قرار بدهند. ولی در سازمان منع سلاح های شیمیایی آمریکایی ها و انگلیسی ها آقایی می کنند، از این رو در آنجا چیز دیگری را پیدا نخواهند کرد. کارشناسان روس را به فرایند انجام آزمایشات حتی بعنوان ناظر راه نمی دهند. طبق گزارش پزشکان آلمانی حال «ناوالنی» رو به بهبود است. او از دستگاههای پزشکی جدا شده و از رختخواب بلند می شود. با قید و شرط معینی پزشکان تصور می کنند که وی می تواند بطور کامل سلامتی خود را باز یابد. و هر چه دامنه دسیسه گسترده تر شود، در آن سوءتفاهمات بیشتر می شوند. طرف غربی لجوجانه از شناساندن کارشناسان روسی با فرمول سم شناسایی شده و فناوری تشخیص آن سرباز می زند و بدون دلیل و اثبات اصرار دارد که این ماده سم«نوویچوک» است. همه اینها ما را به این فکر می اندازد که هم «اسکریپال» و هم «ناوالنی» را با سم دیگری مسموم کرده بودند، که در آزمایشگاه های شوروی تولید نشده اند. غیرعادی بودن این ماده سمی در این است که آن «غیر کشنده» است. حتی برعکس عملکرد و نقش ایجاد یک اثر تبلیغاتی را دارد. در مورد «اسکریپال» انگلیسی ها همه اطلاعات بی غرضانه وعینی مربوط به وضعیت قربانیان کلینیک را بسته و لاپوشانی کردند و در«اومسک» پزشکان مسمومیت «ناوالنی» را، بدون متوسل شدن به روشهای خاص برطرف کردند. طبیعی است که طرف روسی خواستار نشان دادن آزمایشات است. در پاسخ سکوت است. علاوه بر این، هرچه بیشتر آزمایشگاه های متحدین غربی که به راحتی در نمونه ها همان «نوویچوک» را «کشف می کنند» جلب نظر می کنند. این مسئله فقط از یک چیز حکایت دارد: یک جبهه متحد حمله به مسکو در تدارک است. روسیه ضمن تجربه حملات در جنگ کثیف اطلاعاتی و رساندن خسارات و زیانهای بزرگ، دیگر تنها از خود دفاع نخواهد کرد. در آلمان نیروهای سیاسی تاثیر گذاری که به مانورهای دولت در پرونده «ناوالنی» اعتماد ندارند نیز وجود دارند. نماینده حزب چپ در کمیته سیاست خارجی «بوندستاگ» (پارلمان مرکزی آلمان فدرال. مترجم)«سویم داغدلن» از دولت آلمان خواست که نتایج تحقیقات آزمایشگاه ویژه ارتش آلمان را در اختیار کارشناسان روسی بگذارد. وی گفت که «از یک سو، تصویب تلاش روسیه برای همکاری و از سوی دیگر امتناع در انتقال مدارک و تهدید به اجرای تحریم های جدید مهمل بنظر می رسد. حقایق مربوط به مسمومیت «ناوالنی» باید روی میز گذاشته شود». یک سال دیگر در آلمان انتخابات «بوندستاگ» برگزار می شود، همه نیروهای سیاسی برای آن آماده می شوند و «آنگلا مرکل» ناگزیر است این شرایط را در نظر بگیرد. بحث های سیاسی داخلی در آلمان چندان شدید نیست که موضع دولت را درمورد پرونده «ناوالنی» اصلاح یا تغییر دهد، اما ذغال های گل انداخته می توانند در صورت چرخش نامطلوب این داستان برای «مرکل» شعله ور شوند. و چنین چرخشی می تواند رخ بدهد. آری جهان حقیقت را درباره آزمایشات «ناوالنی» هرگز نخواهد دانست اما اطلاعات و شواهدی هستند که حکایت از آن دارند که این مسمومیت طرح ریزی شده بوده و طبق برنامه نیروهای متنفذ غربی انجام شده است. و این طرح هر چقدر پیچیده بوده باشد، درآن سرنخ هایی وجود دارند که باید کشیده شوند، تا کلاف شروع به باز شدن کند. در داستان «ناوالنی» این سرنخ «ماریا پوچیخ» نامیده می شود. اگر آزمایشات «ناوالنی» را روسیه هرگز دریافت نکند، پس چرا سعی نکنیم با «ماریا پوچیخ» «غیر دخیل در این مورد» در طرح تحقیقات اولیه کار کنیم؟ برای نمونه بعنوان یک شاهد. این زن که دایماً در بریتانیا زندگی می کند و رابط مراکز خارجی «بنیاد مبارزه با فساد اداری» است، میتواند بر بسیاری از جنبه های ناشناخته داستان جنجالی روشنایی بیندازد. او در مجاری تامین بودجه«بنیاد مبارزه با فساد اداری» بوده و با «ناوالنی» ارتباط خاصی داشت، و درباره آنها هر دو ترجیح دادند چیزی منتشر نشود. آیا او در این میان با سرویس اطلاعات مخفی ارتباط داشت؟ به این پرسش فقط آن کسانی می توانند پاسخ منفی بدهند که معتقدند که سرویس اطلاعات مخفی یک سازمان خیریه است. «ماریا پوچیخ» به کار خاص و مشخص تبلیغاتی نیز مشغول نبوده است و بنظر میرسید نیازی به رفتن با «ناوالنی» در یک سفر تبلیغاتی به سیبری ندارد، اما او معلوم نیست چرا به آنجا رفت و پس از مسمومیت «ناوالنی» بلافاصله به آلمان گریخت. آیا سرویس اطلاعات مخفی نیازی به مسموم کردن «ناوالنی» دارد؟ پرسش بلیغی است. سرویس های مخفی آمریکا و انگلیس طبق برنامه فشارهای بین المللی بر روسیه را، که در آن قربانی و تلفات احمقانه «دمکراتیزه کردن به سبک آمریکایی» دیده نمی شوند، افزایش می دهند. روسیه را دیگر نمی توان فریب داد، بنابراین آنرا باید مجبور کرد. امروز باید«لوکاشنکو»را به امتناع از کمک وا داشت و تسلیم مواضع در مورد مسئله بلاروس کرد. بزودی انبوه «کارشناسان بین المللی» دولت روسیه را به استفاده از سلاح شیمیایی علیه شهروندان آزاد اندیش متهم می کنند و مجموعه جدیدی از چرخش شدید اتفاقات با تهدید، ممنوعیت، تحریمها و مواردی از این دست آغاز خواهد شد. گام دیگری برای منزوی ساختن روسیه برداشته می شود. البته اگر روسیه «آلکساندر لوکاشنکو» را به غرب تقدیم نکند از داستان «ناوالنی» چماق تبلیغاتی بدتر از چماق داستان «اسکریپال»ها نخواهند ساخت. در اینجا همه روشها خوب هستند و مسمومیت- بهترین آن است. لازم است فقط پس زمینه اطلاعات «نامطلوب» را خفه کرد، تا مردم فقط از روایت و گزینه رویدادهای نسخه غربی آگاهی داشته باشند. میتوان تردید نداشت: همینکه روسیه بطور رسمی اعلام کند که «ماریا پوچیخ» ناپدید شده تحت تعقیب قرار دارد، مسکو بلافاصله به دسیسه و توطئه متهم خواهد شد. و بطور قاطع این دختر خانم را پشت حصارهای بلند ویلاهای ویژه لندن پنهان می کنند. گرچه ترتیب دادن دیدار وی با بازپرسان در حضور نمایندگان انگلیس (تا روسهای وحشی بر او توهین نکرده باشند) ساده تر می بود و بدین ترتیب دست نداشتن او در مسمومیت به طبیعی ترین روش- با اظهارات و شهادت خودش اثبات می شد. اما این اتفاق روی نخواهد داد. این خطر وجود دارد که در اظهارات «ماریا پوچیخ» سوء تفاهمات و تناقضاتی به بیرون درز کند و یا اشتباهات لپی ساده ظاهر شوند. به او دوره های ویژه اطلاعاتی را یاد نداده اند؛ در هر صورت این معلوم نیست. از این رو بازپرسان روسی نه آزمایشات «آلکسی ناوالنی» و نه شهادت«ماریا پوچیخ» را نخواهند دید. به سرویسهای مخفی غرب مانده است تبریک بگوییم که با موفقیت عملیات هدایت شده را بنام شر و بی عدالتی به انجام رسانده اند. تنها این«آنگلا مرکل»است که غمناک است. مادر همه آلمانی ها به نظر میرسد اینطور نمی خواست. پدرخوانده ای را از یک باند نیرومند که بطور جدی می خواهد جهان را اداره کند، مجبورکردهاند. https://www.fondsk.ru/news/2020/09/16/angelu-merkel-nemnogo-zhalko-51843.html
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 756 - 3 مهر ماه 1399