رهبر حزب کمونیست روسیه تمام علائم جنگ سوم جهانی نمایان است! سایت تلویزیون خط سرخ- آزاده اسفندیاری |
روز 22 سپتامبر ساعاتی قبل از برگزاری جلسه عمومی مجلس دوما، گنادی زوگانف، رهبر حزب کمونیست روسیه و رئیس فراکسیون این حزب در این مجلس در برابر خبرنگاران گفت، هفتاد و پنجمین اجلاس عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک آغاز شد و در آن حدود 120 تن از رهبران کشورها شرکت کردند. این سخنرانی ها از 22 تا 29 سپتامبر ادامه یافت. 75 سال از روزهایی می گذرد که استالین، پس از پیروزی ارتش سرخ بر فاشیسم آلمان، در ماه مه سال 1945، همراه با روزولت و چرچیل، رئوس ساختار آینده جهان و ساختار سازمان ملل را تعیین کردند. ایجاد سازمان ملل متحد، پدیده ای بود فوق العاده با اهمیت و برای دهه های طولانی امکان نجات جهان، از یک فاجعه هسته ای را فراهم کرد. من در صدد هستم مطالب اصلی را در سخنرانی پوتین و همه سخنرانانی را که از این تریبون بزرگ افکار خود را بیان کردند بشنوم. واقعیت این است که جهان به یک دوره هرج و مرج دیگری کشیده می شود! حتی در آخرین گزارش دویچه بانک آلمان، اشاره شده است، کارهای زیادی باید انجام شود تا همه ما بتوانیم از این هرج و مرج و آشفتگی جاری در امان بمانیم. سرمایه داری و جهانی سازی آمریکایی دنیا را نجات نخواهد داد. سیاستهای جهانی سه سناریو بیشتر ندارند. یکی از این سناریو ها را من درکتابی به نام « گلوبالیسم و سرنوشت بشریت» نوشته و منتشر شده است. در این کتاب متعادل کردن منافع در نظر گرفته شده است. حزب ما و تعدادی از دانشمندان برجسته ما از آن جمله آکادمیست "کوپتیوگ"، ژوئن سال 1992 در کنفرانسی در ریودوژانیرو، پایتخت آرژانتین شرکت کردیم. ما قطعنامه ای در مورد انصاف در روابط بین الملل ارائه دادیم اما هیات آمریکایی تنها هیاتی بود که از قبول قطعنامه توازن منافع، امتناع کرد. آنها سپس گفتند: «اینجا ما میزبان اصلی هستیم» و تصمیم گرفتند، برنامه جهانی سازی به سبک آمریکایی را به اجرا در آورند. آمریکایی ها با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، توانستند از منابع عظیم و بازارهای ما چندی تغذیه کنند. آن شرایط به آنها این حق را داد تا فرمول های خود را به همه دیکته کنند اما سرمایه داری آمریکائیزه شده فقط 17 سال دوام آورد. ایالات متحده از کشوری تخریب شده و منابع عظیم آن تغذیه کرد و بحران های شدید خود را چند سالی به تأخیر انداخت. سر انجام در سال 2008 بحران سرمایه در این کشور آغاز شد و به همراه آن، تقریباً 200 کشور جهان در چاله بحران گرفتار شدند. سپس بحران ها در سال های 2014 و 2015 تکرار شدند. اکنون جهان با خطر جنگ جدیدی مواجه است که عملاً علایم آن در مرزهای ما نمایان هستند. این یک واقعیت عینی است، 28 هواپیمای نظامی انگلستان در مرزهای ما مرتب در حال مانور میباشند و عملاً خواب را از چشمان ما ربوده اند. بمب افکن های امریکائی ناتو، مرتب بر فراز« ریدنوی» اکراین در حال گشت زنی و سنجش موقعیت نظامی ما می باشند. دست نازی ها و باندرا ها در همه جای اکراین باز است و برای همه خط و نشان می کشند. اشراف لهستانی فشارهای همه جانبه ای را به برادران بلاروس ما آغاز کرده اند. من میخواهم پوتین سخنان خود را در کنفرانس مونیخ بیاد بیاورم که گفت: « کشور ما دارای منافع ملی است و ما امنیت دولت خود را تضمین خواهیم کرد. ما قانونی را تصویب خواهیم کرد که طبق آن حتی درخواست شفاهی برای تجزیه روسیه مجازات کیفری خواهد داشت. ضمن اینکه این قانون باید قبلاً تصویب می شد». باید کاملاً درک شود، گلوبالیسم آمریکایی تهدید جدی است برای همه و جنگ بزرگی به همراه خواهد داشت از آن جمله برای خود آمریکایی ها. اگر به نحوه سازماندهی انتخابات ایالات متحده نظر بیاندازید، در خواهید یافت که برای اولین بار در 200 سال گذشته تاریخ این کشور، آنها نمی توانند به توافق دست یابند. دمکرات ها قبلاً اعلام کرده بودند پیروزی ترامپ را نخواهند پذیرفت. ترامپ هم اعلام کرد، دادگاه عالی نیز نمیتواند تصمیم زیادی بگیرد. این بدان معناست که کشوری که 330 میلیون نفر در آن زندگی می کنند ممکن است پس از انتخابات ماه نوامبر، دچار وضعیت بحرانی شود. لذا پس از آن، این بحران به ناچار به بسیاری از کشورهای دیگر سرایت خواهد کرد. همزمان، مقامات آمریکایی حزب کمونیست چین را به عنوان دشمن شماره یک خود معرفی کردند. آنها قادر به کنار آمدن با چین به عنوان یک کشور مستقل نخواهند بود. ایالات متحده آمریکا درک می کند، این حزب کمونیست چین بود که این کشور را به قله های رشد و ترقی جهان رساند. چین 20 درصد از تولیدات جهان را به نام خود ثبت کرده است. واقعیت دیگر این که، چین به قدرتی قابل مقایسه با زمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تبدیل شده است. روسیه فدراتیو از چنین پتانسیلی برخوردار نیست. هر چند اختراعات و مجتمع های نظامی- صنعتی از دوره اتحاد شوروی بجا مانده اند و پوتین نیز روز رژه نمایش سلاح ها بویژه از آنها یاد کرد. آنچه بجا مانده است محصولات و ساخت و سازهای دانشمندان اتحاد شوروی است. در سالهای دهه 90 قرن گذشته، مجموعه های اسناد و یافته های علم و تکنولوژی نظامی بجا مانده، توسط یوگنی پریماکف و ماسلوکف (1) جمع آوری و حفظ شدند. ما از آن دستاورد ها حمایت کردیم و مرتباً به تأمین بودجه برای به روز کردن آن ها رای می دهیم، تا جایی که به کشورمان سپر دفاعی کاملاً قابل اعتمادی داده است اما این سپر دفاعی دیگر به تنهایی کافی نیست. یک بار دیگر میخواهم به رئیس جمهور و شورای امنیت فدرال، روی آورده و به اهمیت «هسته قدرت روسیه» نکاتی چند را یاد آوری کنم. روسیه از سال 90 میلادی قرن گذشته تا به حال 20 میلیون و اکراین 11 میلیون نفر جمعیت خود را از دست داده اند. جمعیت ما مرتبا کاهش میابد و زمینها خشک می شوند. در مناطق مختلف روسیه امسال نیز جمعیت تقلیل پیدا کرده است. کشور در حال انحلال است و خواه نا خواه یکپارچگی مفهومی نخواهد داشت. وقتی در نظر بگیریم چرا حملات بزرگی به بلاروس صورت گرفته، این به معنای ضعف ثبات اقوام روس است. زمانی که بی ثباتی حاکم باشد، نه بازگشت کریمه و ساخت پل و...هیچگونه کمکی به ما نخواهد کرد. بنابراین در شرایط حاضر، ما باید برای حمایت از جهان روسیه - روس های بزرگ، روس های کوچک، بلاروس ها اراده و شخصیت نشان دهیم و برای پایان دادن به بحث و جدال در شبکه های تلویزیونی کشور، که از صبح تا شب به کثیف کردن برادران تاریخی مان مشغول هستند پایان دهیم. روز قبل 640 سال از نبرد افسانهای « کولیکوو» گذشت. سنگ بنای تشکیل کشور روسیه بزرگ در این سرزمین گذاشته شد. من در هیچ یک از کانال های تلویزیونی روسیه نشنیدم و ندیدم حتی کسی در باره اهمیت تاریخی این روز کلمه ای بر زبان بیاورد. در حالی که این حادثه یکی از مهم ترین وقایع تاریخی کشور ما است. کسانی که اعتقاد دارند الیگارش ها به یکپارچگی دولت روسیه علامند هستند سخت در اشتباهند. 104 میلیاردر روس، حتی حاضر نیستند بطور معمول مالیاتی بپردازند. با توجه به اینکه آنها از بودجه کشور ثروت اندوختند. در دوران کرونا بیش از 100 میلیارد دلار از کانال های مختلف از کشور خارج کرده اند. من به پوتین و شورای امنیت فدرال توجه میدهم که همه لیبرال های متصدی امروز، در زمان یلتسین کارگذاری شدند و کار را به جایی رسانده اند که در کانالهای تلویزیونی صحبت از شخم زدن میدان سرخ مسکو می کنند. آنتون سیلوانوف وزیر دارایی، برای مشکلات مالی مردم به آنها پیشنهاد گرفتن وام میدهد تا غرق در بدهی شوند. چرا وقتی میلیارد ها دلار در اختیار دارید، مردم باید زیر بار بدهی های کمر شکن بروند. ضمن اینکه در صندوق رفاه 600 میلیارد ذخیره طلا و ارز وجود دارد. شما سه بودجه زیر میز خود در اختیار دارید، اما نمی توانید پولی برای حمایت از روستاها و تأمین هزینه تولید ماشین آلات کشاورزی خود پیدا کنید. نیازی به ذکر متوقف ماندن رشد و توسعه سیستم الکترونیک کشور نیست که بدون آن هواپیماهای نظامی پیشرفته ما به زودی قادر به پرواز نخواهند بود. آقای کودرین در حال انجام چه کاری است؟ دیروز او پیشنهاد فروش بخش دیگری از ثروت ملی را داد. آقای کودرین، شما قبلاً با چوبایس، خیلی از تأسیسات ملی را بفروش رساندید، اما از فروش آنها چه حاصلی برای احیای اقتصاد به کار گرفته شد؟ شما میلیاردرهایی دارید که نمی خواهند مالیات بپردازند. شما 80 هزار واحد صنعتی و بنگاه اقتصادی کشور را نابود کرده اید. شما طی این سالها نتوانسته اید تلفن ملی بسازید. همه شما یک جاسوس آمریکایی در جیب خود دارید. آنها پیشنهاد فروش باز هم بیشتر جنگل ها را دادند. در نتیجه جنگل ها بدون کنترل درآمدند و در حال حاضر، از ولگا تا شرق دور بطور شبانه روز در حال سوختن می باشند. در سال جاری جنگل هایی برابر با مساحت اتریش در آتش سوختند. شما با چنین چشم اندازی چگونه برای آینده اداره کشورنخبه تربیت خواهید کرد؟ آقای ژیرینوفسکی چه پیشنهادی می دهد؟ وی پیشنهاد داد که به میدان سرخ آمده و دیواری را که در آن سی مارشال و ژنرالی که پیروزی ما را در جنگ کبیر میهنی رقم زدند و در آنجا دفن هستند خراب کنند. او به ما پیشنهاد داد که این عمل را در سالگرد 75 سالگی پیروزی در جنگ جهانی علیه فاشیسم انجام دهیم. درست در سالی که در کل جهان برای بزرگداشت لنین، جشن ها بر پا شد. ولادیمیر ولادیمیرویچ! با این اوضاع و احوال، ثبات شما و کشور دوام نخواهد آورد. زیرا نمیتوان تعادلی بین نیروهای میهن پرست مردمی و لیبرال ها بوجود آورد. اکنون در مقابل چشمان همه ما همه چیز در حال فروپاشی است. وضعیت کشور باید توسط شورای امنیت فدرال و دولت مورد ارزیابی قرار گیرد. در این صورت می توان اقدامات جامعی انجام داد. تجربه اتحاد شوروی را در نظر بگیرید! حتی پس از جنگهای داخلی، نوسازی و مدرن سازی لنینی- استالینی کشور را به اوج رشد و ترقی رساند. پس از جنگ های داخلی، حاکمیت با قزاق ها آشتی کرد، در سال های 1934-1935، هنگهای قزاق دوباره احیا شدند. با سلب مالکیت شده ها و کشیش ها آشتی شد. همچنین با کسانی که به خارج از کشور رفتند صلح کردیم. در ماه مه سال 1945 درها به روی همه افرادی که کشور را ترک کرده بودند باز شد. امروز وضعیت کشور ما از سال 1941 بدتر است. زیرا در آن زمان ما متحد و یکپارچه بودیم و توانستیم پیروزی را بدست آوریم. چنانچه بر اساس پیروزی های گشته کار کنیم، آنگاه پیروزی های جدیدی نصیب ما خواهد شد. در مقابل جهانی سازی آمریکا و سرمایه داری توسعه طلب و جنایتکار، ما چاره ای جز اتحاد و همبستگی نداریم. ما به سیاست میهن پرستانه مردم، که حزب ما پیشنهاد می دهد، نیاز مبرم داریم. دیروز ما در یک گرد همایی همگانی با حضور هزاران نفر به نتایج با اهمیتی رسیدیم. اظهارات و ارزیابی های خود را برای همه اعضای شورای امنیت فدرال، دولت، فرمانداران و روسای مجامع قانونگذاری ارسال کردیم. اکنون زمان حقیقت است. ما باید با هم یک تصمیم مسئولانه اتخاذ کنیم. اگر بودجه پیشنهادی وزیر دارایی را تصویب کنیم، هیچ کس نخواهد توانست وضعیت کشور را کنترل کند. در حال حاضر چیزی برای نگه داشتن وجود ندارد. نیمی از اهالی کشور با 7 دلار در روز زندگی می کنند و نیمی دیگر نمی دانند زندگی خود را چگونه تأمین کنند. تقریباً در حال حاضر همه شرکت ها مشغول اخراج کارکنان خود هستند. در سالهای اخیر بیکاری 5 برابر شده است. بنا براین مسئولان کشور باید به استناد به برنامههای ما اقدامات عملی و فوری انجام دهند. -------------------------- (1) یوگنی پریماکف، دیپلمات برجسته، شرق شناس، و عضو آکادمی علوم روسیه بود. زمان یلتسین، چند سال عهده دار وزارت خانههای اطلاعات و امور خارجه شد. از سال 1998 تا 1999 نیز نخست وزیری روسیه را به عهده داشت. https://www.rline.tv/news/2020-09-23-gennadiy-zyuganov-mir-spolzaet-v-epokhu-khaosa-/ تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 757 - 10 مهر ماه 1399