راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

صبر تلخ- 25

بنی صدر فهمید رفتنی است

و خود را به سیم آخر زد!

قبل از 14 اسفند 60 تکلیف بنی صدر روشن شده بود. خود او هم از این تصمیم اطلاع دقیق داشت که دستور داده شد او برود! به همین دلیل به سیم آخر زد. فکر می کرد واقعا ده، یازده میلیون به او رای داده اند. در حالی که اگر حمایت بیت – به قول خودشان – رهبری نبود، امکان نداشت انتخاب شود! البته این به سیم آخر زدن، طبع بنی صدر نبود، در واقع مجاهدین او را به اینجا کشیدند. راهپیمایی مسلحانه، ناگهانی نبود. والا منش بنی صدر نارنجک و کلت و این حرف ها نبود.

 

  

بخشی از حاکمیت – که ما به عنوان نیروهای واقع بین حاکمیت ارزیابی شان می کردیم – به رغم آن موانع ایدئولوژیک و نگرش های ویژه ای که نسبت به مسائل تاریخی و جنبش و... داشتند، ولی طیفی در مجموعه حاکمیت بودند که با شعارهایی که مطرح می کردند، با موضعگیری هایی که نسبت به مسائل گوناگون ارائه می دادند، موضع نسبتا ترقیخواهانه ای از خود نشان می دادند؛ اما دقیقا به لحاظ این که این موضع گیری ترقیخواهانه یا پاره ای شعارهای مثبتی که ارائه می دادند، از یک تحلیل سیاسی، اجتماعی، علمی، نشان نگرفته بود، همواره در معرض نوسان بود!

یک جنگ قدرت در حاکمیت بود! همان چیزی که ما تحت عنوان کارزار «که بر که» از آن یاد می کردیم و اعتقاد بر این داشتیم که این دوگانه یا چندگانگی که در حاکمیت جمهوری اسلامی وجود دارد، ائتلاف بی سرو صدای نیروها با مواضع گوناگون اسلامی نیست، بلکه در واقع این روندی است که طی آن هر کدام از این جناح ها در صدد تحصیل قدرت حداکثری است! بنابر این از نظر ما آن بخشی از حاکمیت که نسبت به بخش های دیگر موضع مثبت تری داشت، به رغم این که اینجا و آنجا و از جمله همین موردی که شما اشاره کردید، با آن نگرشی که ما نسبت به ترقیخواهی اینها داشتیم و در واقع امید بسته بودیم هیچ هماهنگی نداشت، با این همه ما برای تقویت مواضع اینها در مقابل نیروهای اقتدار طلب تلاش می کردیم و محبور بودیم که مقداری انعطاف داشته باشیم.

 

– آقای عمویی، در همان سال 59، هر چه می گذرد فشار آمریکا برای آزادی گروگان ها افزایش می یابد. آقای خمینی اختیارات معامله را به مجلس می دهد و مجلس هم هیئت چند نفره ای را مامور می کند که آنها می روند الجزایر و آن معامله را با آمریکایی ها انجام می دهند! یکی از این افراد بهزاد نبوی است!

همه اینها در حالی است که آزادی گروگان ها از نظر زمان به شدت مشکوک است! البته سند خاصی در زمینه ساخت و پاخت «جمهوریخواهان امریکا» و آقایان وجود ندارد، ولی این که سوگند خوردن ریگان، گروگان ها آزاد نشدند و درست همان روز و به شکل نمادین گروگان ها آزاد می شوند، در فضای آن روزها به شدت مشکوک به نظر می رسد...! این قضیه همراهی با آمریکا تا آنجا پیش می رود که همه یکدیگر را به پیشدستی در این قضیه متهم می کنند، چنانچه بنی صدر در روز 14 اسفند دکتر فرهنگ را به کنار تریبون می خواند و خطاب به مردم می گوید «ببینید مردم! آن کسانی را که می گویند من برای مذاکره با آمریکا فرستاده ام اینجا پیش من ایستاده اند!» و در ادامه بنی صدر تاکید می کند که «خبرهایی به من رسیده بود که جناح بهشتی داشت با آن طرف می ساخت...» و اینها با بهترین شرایط برای آمریکایی ها گروگان ها را آزاد کردند، و قراردادی که نوشته شد به شدت به نفع آمریکا بود!

عموئی: بله، دقیقا این مسئله عمده آن زمان بود و در تمام دیدارهایی که با این آقایان پیش می آمد، ما روی حل مسئله گروگان ها تاکید داشتیم. ما اعتقاد داشتیم که اساسا هر قدر این موضوع به درازا بکشد، گروگان ها بیشتر وبال گردن جمهوری اسلامی می شوند! یعنی بیش از این که سود ببرد، باید در مورد این مسئله هزینه بکند، هزینه سیاسی – اجتماعی بکند! از جمله ما با آقای منتظری هم صحبت کردیم. یادم می آید که یک دفعه بحث با آقای محمد منتظری خیلی خیلی بالا گرفت و او تصدیق کرد که باید مسئله را حل کنند. اما می پرسید که چگونه حلش بکنیم؟ گفتیم: ول کنید بروند، مذاکره کنید، تمامش کنید! بابت گرفتن اینها، اینجا یک کار خلاف مبانی دیپلماتیک هم انجام گرفته، بروید با حافظ منافع امریکا صحبت کنید. نمی خواهد هم بیخودی بزرگش کنید. آمریکایی ها کارهای خلاف امنیت مملکت ما می کردند ولی حالا می خواهیم آزادشان بکنیم. طبعا آنها عده ای را می فرستند پهلوی شما. از طریق همین سفارت سوئیس هم این کار را بکنید، مسئله تمام می شود.

- شما نگران نمی شدید از این که می دیدید نیروهایی که به نظرتان مترقی می آیند، (مثل رجایی و نبوی و...) که هم در زندان و هم بیرون، مواضع ضد سرمایه داری داشتند، و با آن همه حسابی که روی اینها باز کرده بودید، می آیند قرارداد این جوری با امپریالیسم امضا می کنند؟

عموئی: ببینید، واقعیت این است که ما روی این طیف که شما بیشتر اسمش را می برید، حساب باز نکرده بودیم. ما نیروهای سالم تر دیگری را در اطراف آقای خمینی جستجو می کردیم. نیروهای مذهبی که آنچنان بسته نبودند. شخصیت هایی مثل آقای صانعی و... یعنی کسانی که معمم بودند و در حوزه نفوذ داشتند. کسانی مثل آقای منتظری. دقت می کنید؟ اینها برای ما اهمیت داشتند تا رجایی. ما روی کسانی مثل باهنر یا موسوی خوئینی ها بیشتر حساب باز می کردیم. ما اینها را عوامل قدرت، نیرو می دانستیم. برای تاثیر گذاری هم، آنها بودند که می توانستند تاثیر بگذارند! کما این که بعدها هم وقتی روزنامه «سلام» درآمد، دیدیم که بیشتر تاثیر را بر آن نیروی ترقی خواه درون حاکمیت توانستند بگذارند.

- شما چه رویکردی به این چند ماهه پرآشوب – از اسفند 59 تا خرداد 60 – داشتید؟ آیا به نظرتان نمی رسید که اگر بنی صدری که حاضر به تکفیر نیروهای غیر خودی نشده است و جلوی حزب اللهی های فالانژ ایستادگی کرده، حذف بشود، نیروهای مکتبی سیطره کاملی به اوضاع پیدا می کنند و به حذف شما هم منجر خواهد شد؟

عموئی: البته برخی اصطلاحاتی که در باره نیروهای گوناگون به کار می برید، مانند «مکتبی» در ادبیات حزب نمی گنجد. ما دقیقا در هیئت سیاسی روی این مسئله بحث کردیم، صحبت کردیم و عوارض و عواقب حذف کامل بنی صدر را هم پیش بینی کردیم. اما اطلاع دقیق داشتیم که قبل از 14 اسفند تکلیف بنی صدر روشن شده. اصلا این که بنی صدر در 14 اسفند آن جور موضعگیری را علنی کرد، این بود که از این تصمیم اطلاع دقیق داشت که دستور داده شد که او برود! این دیگر تلاش عبثی بود که داشت می کرد. فکر می کرد واقعا ده، یازده میلیون به او رای داده اند. در حالی که اگر حمایت بیت – به قول خودشان – رهبری نبود، امکان نداشت انتخاب شود!

همان طور که قبلا اشاره کردم آقای منتظری می گفت «متاسفانه بیت امام بنی صدر را تایید می کنند!» یعنی ایشان آن موقع نظر خوش نسبت به بنی صدر نداشت و اگر بنی صدر رای آورد، به لحاظ تاییدی بود که از طرف آقای خمینی و... انجام گرفت. آن موقع هم بنی صدر می دانست که تصمیم گرفته شده که او برود. این بود که به سیم آخر زد. منتها این به سیم آخر زدن، طبع بنی صدر نبود، در واقع مجاهدها به اینجا کشیدندش. چون مجاهدها برای خودشان برنامه داشتند، که از همان جا به خرداد 60 منجر شد! راهپیمایی مسلحانه، ناگهانی نبود. اینها می خواستند به این ترتیب برنامه ای انجام بدهند؛ چه بهتر رییس جمهور را پیش بیندازند. والا شما اگر پیشینه عملی و تاریخچه فعالیت های اجتماعی – سیاسی و منش و... بنی صدر را مطالعه کنید، پی می برید که او اصلا اهل تبدیل شدن به یک نارنجک و منفجر شدن و کلت و این حرف ها نبود. منتها از آن طرف اطمینان قاطع به او داده شده بود که «کارت تمام است و بایستی کنار بروی!» و این طرف می گفتند مقاومت می کنیم و جلوشان می ایستیم، آنها چیزی نیستند و ما نیرو داریم و...

بنابراین 14 اسفند، بله یک نقطه گرهی هست، اما در واقع حاصل جمع فعل و انفعالاتی بود که پیش از آن انجام گرفته بود و یکباره رو شد! باید یک روزی رو می شد. می توانست 14 اسفند نباشد، همان اول خرداد باشد. ولی به هر حال چیزی بود که دیگر باید علنی می شد. ما در تعجب بودیم که بنی صدر کارش تمام است و قرار گرفتنش در آن موضع، در واقع قرار گرفتن در موضع باختگان است. در واقع این دیگر «رضایت به حداقل فعالیت در مقابل هیچ» است!

برای مطالعه شماره های پیشین به لینک های زیر مراجعه نمایید:

1 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/janve/772/sabr.html

2- https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/janve/773/sabr2.html

3 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/febri/774/sabr3.htm

4 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/febri/775/sabr-4.html

5 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/febri/776/sabr5.html

6 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/febri/777/sabr.htm

7 -  https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/merts/778/sabr4.html

8 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/merts/779/sabr.html

9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/merts/780/sabre.html

10 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/epril/781/sabr.html

11 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/epril/782/sabr.html

12 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/epril/783/sabr.htm

13 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/mey/784/sabr.htm

14 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/mey/785/sabr.htm

15 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/mey/786/sabr.htm

16 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/mey/787/sabr.html

17 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/mey/788/sabr.html

18 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/jon/789/sabr.htm

19 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/jon/790/sabr.htm

20 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/jon/791/sabr.htm

21 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/jon/792/sabr.html

22 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/jon/793/sabr.html

23 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/jolay/794/sabr.html

24 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/jolay/795/sabr.html

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 796  - 6 مرداد 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت