راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مقاله پوتین

وحدت تاریخی
روسها و اوکراینی ها
خدشه ناپذیراست!

 
این خلاصه ای از رئوس مقاله ایست که پوتین به گفته خود وی، پس از 4 ماه تحقیق و صرف وقت نوشته و منتشر کرده است. مقاله به زبان روسی در سایت ریاست جمهوری روسیه منتشر شده و ما به کمک برنامه "ویندوس" آن را به فارسی برگردانده و پس از تطبق با ترجمه های پراکنده ای که از این مقاله در نشریات داخل کشور منتشر شده، بصورت زیر تنظیم و تدوین کرده ایم که می خوانید:

«دوری روسیه و اوکراین در سال های اخیر در واقع موضوعی تاریخی است که می توان آن را به عنوان یک فاجعه بزرگ مشترک، یک تراژدی درک کرد. دلیل وجودی و اولیه این پدیده نتیجه اشتباهات تاریخی خودمان در زمان های مختلف است اما اختلافات فعلی نتیجه کار هدفمند آن دسته از نیروهایی است که به دنبال تضعیف وحدت روسیه و اوکراین هستند. برنامه همان اصطلاح «تفرقه بیانداز حکومت کن» است. هدف نهایی تقسیم و در نتیجه رسیدن به فروپاشی داخلی کل یک ملت است. در دوران شوروی ساکنان بومی اوکراین مهم ترین و بالاترین سمت های رهبری را در اختیار داشتند. در مجموع، خروشچف و برژنف تقریباً 30 سال رهبری حزب کمونیست شوروی را در اختیار داشتند، دوره ای که زندگی نامه های حزبی شواهدی از روابط نزدیک با اوکراین را نشان می دهد.
روس ها، اوکراینی ها و بلاروس ها همگی از نوادگان گوروس، بزرگترین کشور اروپا هستند.
در نیمه دوم قرن 18، پس از جنگ با امپراتوری عثمانی، کریمه و منطقه دریای سیاه به روسیه ضمیمه شد مردم را از در تمام ایالت های روسیه به آنجا نقل مکان کردند.
فدراسیون روسیه واقعیت های جدید ژئوپلیتیک را به رسمیت می شناسد. و فعالانه اوکراین را به عنوان یک دولت مستقل و مستقل ارزیابی کرده است. ما هم در دهه 1990 و هم در هزاره جدید حمایت شدیدی از اوکراین به عمل آورده ایم. با عملکرد های روسیه، در سال های 1991 تا 2013 اوکراین تنها بیش از 82 میلیارد دلار در بودجه خود بر قیمت گاز ارزان قیمت صرفه جویی کرد و هم اکنون متکی به هزینه ترانزیت گاز 1,5٫ میلیارد دلاری روسیه است. اما اگر دو کشور روابط اقتصادی خود را حفظ کنند، ده ها میلیارد دلار منافع اقتصادی را برای اوکراین به ارمغان خواهد آورد.
اتحاد اقتصادی بین اوکراین و روسیه به قرن ها پیش برمی گردد. همکاری عمیق ما 30سال پیش مورد علاقه اتحادیه اروپا نبود ما به طور طبیعی شرکای اقتصادی مکمل هستیم. این رابطه نزدیک مزیت رقابتی را افزایش می دهد و به رشد پتانسیل هر دو کشور کمک می کند.
اوکراین دارای زیرساخت های قوی، سیستم های حمل و نقل گاز طبیعی، فناوری کشتی سازی پیشرفته، ساخت هوانوردی، ساخت موشک، ساخت ابزار، و یک مدرسه مهندسی و طراحی علمی در سطح جهانی است. با این امکانات رهبران اوکراین در زمان اعلام استقلال قول دادند که اقتصاد اوکراین به یکی از اقتصادهای پیشرو در اروپا تبدیل خواهد شد.
امروزه غول های فناوری صنعتی اوکراین که زمانی پرافتخار بودند عملا به تعطیلی کشیده شده اند. تولید در صنعت ماشین آلات در دهه گذشته 42 درصد کاهش یافته است. شاخص هایی مانند برق اوکراین در 30 ساله گذشته تقریباً نصف شده است. در نهایت به گفته صندوق بین المللی پول، سرانه تولید ناخالص داخلی اوکراین در سال 2019 حتی پیش از شیوع ویروس کرونا کمتر از 40 دلار بود.این میزان حتی پایین تر از جمهوری های آلبانی، مولداوی و کوزوو است. اوکراین هم اکنون فقیرترین کشور اروپا ست.
مقصر کيست؟ آیا مردم اوکراین هستند؟ البته که نه. این مقامات اوکراینی هستند که اجازه داده اند حاصل زحمات و تلاش های چند نسل گذشته نسل ها به هدر برود. ما می دانیم که میلیون ها مردم در اوکراین علاقمند دوستی و روابط صمیمی بین دوکشور می باشند.، همان طور که در مردم روسیه نیز چنین روحیه ای وجود دارد.
تا سال 2014 (زمان کودتای علیه «ویکتور یانوکویچ» رئیس جمهور) صدها توافق نامه و پروژه مشترک برای توسعه پیوندهای اقتصادی، تجاری و فرهنگی ما، تقویت امنیت و حل مشکلات مشترک اجتماعی و اکولوژیکی اجرا شد. این امر مزایای فوق العاده ای را برای مردم روسیه و اوکراین به ارمغان آورده است.
حتی پس از اتفاقات معروف در کیف در سال 2014، باز هم امیدوارم بوده ایم که دولت روسیه حفاظت و حمایت از روابط اقتصادی ما را از طریق کانال ها و نهادها حفظ کند. اما حتی در حال حاضر هیچ تمایلی از طرف اوکراین مشاهده نمی شود. با اين حال روسيه همچنان يکی از سه شريک تجاری بزرگ اوکراين است. هزاران اوکراینی برای کسب درآمد به روسیه آمده اند و در اینجا مورد استقبال و حمایت قرار می گیرند.
هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، بسیاری از مردم روسیه و اوکراین صمیمانه بر این باور بودند که روابط نزدیک فرهنگی، معنوی و اقتصادی ما مانند یک ملت متحد ادامه خواهد داشت و ما همیشه یکدیگر را احساس خواهیم کرد. با این حال، متاسفانه روابط روزبروز سردتر می شود.
به اختلاف افکنی با ایجاد فضای ترس از روسیه، خطابه های تهاجمی، حتی توسط نئونازی ها و از طریق نظامی کردن جامعه اوکراین دامن زده می شود. مدیریت خارجی ایجاد اختلافات از طریق تلقین به مقامات اوکراینی، نیروهای ویژه و نیروهای مسلح توسط مشاوران خارجی اعمال می شود، کنترل نظامی اوکراین و استقرار زیرساخت های ناتو بتدریج به کشور تحمیل می شود.
بقایای اقتصاد اوکراین در مرحله فروش و غارت پولداران غربی است. روزهای فروش زمین های کشاورزی چندان دور نیست و خریداران آشکار هستند. وام های دریافتی از خارج بر اساس تحمیلات و شرایط مراکز سرمایه داری غرب است. این بدهی ها از جیب چه کسانی باید باز پرداخت شود؟ بدیهی است که نه تنها اوکراینی های امروز، بلکه فرزندان، نوه ها و حتی نتیجه های آنها باید هزینه های امروزی را بردوش خود تحمل کنند!
مشاوران پیدا ونهان غربی طرح «ضد روسی» نظام سیاسی اوکراین را تنظیم می کنند، مواضع رئیس جمهور، نماینده های مجلس و وزرا را تغییر می دهند، و تفرقه افکنی.علیه روسیه را دامن می زنند.البته شعار اصلی کمپین رئیس جمهور صلح است او با همین شعار به قدرت رسید. اما در عمل ثابت شد که وعده هایش دروغ بوده است هیچ چیز تغییر نکرد. وضعیت اطراف اوکراین و دونباس نیز رو به وخامت است به کسانی که در مورد آشتی اجتماعی، گفتگو و به دنبال شکستن بن بست در اوکراین صحبت می کنند، برچسب عوامل «طرفدار روسیه» زده می شوند. میلیون ها تن از مردم ساکن اوکراین که علاقمند مناسبات حسنه ما بین دوکشور می باشند تقریبا از حق دفاع از دیدگاه های خود محروم شده اند. آن ها مرعوب شدند و بنوعی در خفا اظهار نظر می کنند.
در حال حاضردر اوکراین، تنها کسانی که از روسیه متنفر هستند به عنوان میهن پرستان تشویق و تمجید می شوند. بنظر می رسد در آینده موج روسیه ستیزی با هم افزایش خواهد داشت.
ما علیه برنامه «روسیه ستیزی» هوشیار هستیم و هرگز اجازه نمی دهیم خاک تاریخی خود و بستگانی که در آنجا زندگی می کنند علیه روسیه مورد سوء استفاده قرار گیرند.خطاب من به کسانی است که آب در آسیاب دشمنی ما بین دو کشور می ریزند.
دولت کنونی اوکراین دوست دارد از نمونه غربی پیروی کند. بیایید نگاهی به اطرافمان بیندازیم ببینید اتریش با وجود گذشته تاریخی خود چگونه با آلمان، آمریکا و کانادا زندگی می کند. آنها مرزهای نسبتاً استاندارد و شفافی دارند. و وقتی شهروندان از آنها عبور می کنند، احساس می کنند که در خانه خود هستند، خانواده تشکیل می دهند، تحصیل می کنند، کسب و کار می کنند. در مورد میلیون ها اوکراینی که اکنون در روسیه زندگی می کنند نیز همین طور است. برای ما آنها خانواده ما هستند.
باب گفتگو مابین روسیه با اوکراین باز است و ما مایلیم در مورد سخت ترین مسائل بحث کنیم. اما به شرطی که ثابت شود، اوکراین از منافع ملی خود دفاع می کند، نه اینکه به پاانداز کشور دیگری مبدل شده است. ما به سنت های اوکراینی احترام می گذاریم. مردم اوکراین می خواهند کشورشان را آزاد، امن و مرفه ببینند.
من معتقدم که دوستی و همکاری اوکراین با روسیه می تواند استقلال امنیت و نیرومندی پیوندهای معنوی، انسانی و تمدنی ما در طول قرن ها با هم بیشتر تقویت کند و عامل، دستاورد و پیروزی های مشترک شود. وقتی متحد باشیم قوی تر و موفق تر خواهیم بود چون یک تن هستیم.
بسیاری از مردم اوکراین صدای من را خواهند شنید. فشرده سخن من این است که روسیه هرگز دشمن اوکراین نخواهد بود چون ما دارای وجوه مشترک تاریخی هستیم.
فعالان راستگرا و نئونازی ها توسط مقامات رسمی و الیگارش های محلی که جیب مردم اوکراین را خالی می کنند ودزدی های خود را به بانک های غربی سپرده اند علیه روسیه بسیج می شوند. الیگارش ها حتی آماده فروش کشورشان برای حفظ سرمایه خود می باشند. نهادهای دولتی، الیگارش های محلی و نئونازی ها داوطلبانه به عروسک خیمه شب بازی ژئوپلیتیک کشورهای دیگر تبدیل شده اند.
به یاد داشته باشید که در اوایل سال 2014، ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا به طور سیستماتیک و مداوم اوکراین را تشویق به تعلیق یا محدود کردن همکاری های اقتصادی با روسیه کردند. ما به عنوان بزرگترین شریک تجاری و اقتصادی اوکراین پیشنهاد می کنیم در مورد مسائل نوظهور در قالب اوکراین و روسیه و اتحادیه اروپا بحث کنیم. اما غرب پیشنهادهای مکرر روسیه برای گفتگو را رد می کند.
تلاش‌های مداوم آمریکا و اتحادیه اروپا برای تحت فشار گذاشتن اوکراین به منظور محدود کردن همکاری اقتصادی‌اش با روسیه مدت‌ها پیش از سال 2014 میلادی آغاز شده بود و پای اوکراین را قدم به قدم در یک بازی ژئوپلتیکی خطرناک کشانده اند که هدف نهایی آن تبدیل کردن اوکراین به مانعی میان اروپا و روسیه است.
در فوریه 2014 دوباره منافع مردم اوکراین نادیده گرفته شد. نارضایتی مردم از مشکلات حاد اجتماعی و اقتصادی و اقدامات متناقض دولت در آن زمان مورد بهره برداری قرار گرفت. کشورهای غربی مستقیماً در امور داخلی اوکراین دخالت کردند و از کودتا علیه «ویکتور یانوکویچ» حمایت کردند. گروه های راستگرایان افراطی تحت حمایت مستقیم و غیر مستقیم غرب به شعار ها و اقدامات تحریک آمیز متوسل شدند.
علیه تمام مواردی که زمانی دو کشور را به هم متصل و متحد می کرد، ضربه وارد شد.
قانون سیاست ملی زبان مشترک را لغو و تاریخ مشترک دو کشور را از آموزش و پرورش حذف کردند.
سرانجام در ماه مه سال جاری رئیس جمهور فعلی لایحه «اقوام اصیل اوکراین» را به مجلس معرفی کرد که در آن روس‌های ساکن این کشور جایی ندارند.این لایحه تصویب شده است.
سوال این است چه تفاوتی بین روس ها، اوکراین ها و یا بلاروس ها است؟
البته وضعیت امروز اوکراین کاملا متفاوت است، چرا که ما در مورد یک تغییر هویت اجباری صحبت می کنیم.، روس ها در اوکراین نه تنها مجبور به دست کشیدن از ریشه خود، رها کردن اجداد نسلی خود می شوند، بلکه مجبورند بپذیرند که روسیه دشمن آنهاست. اغراق نیست که بگوییم هدف فقط و فقط ایجاد کشوری کاملا از قوم اوکراینی است. چنین تقسیم بندی وحشیانه و مصنوعی ما بین روس ها و اوکراینی ها می تواند حتی تعداد تعداد روسهای ساکن اوکراین را تا چندین میلیون کاهش دهد .
به وحدت معنوی ما هم ضربه ای وارد شده است. جدایی مذهبی از کلیساها نیز آغاز شده است مقامات در زندگی کلیسا دخالت کردند و باعث تقسیم آنها، اشکال معابد و ضرب و شتم کشیش ها و راهبان شدند. حتی مایلند کلیسای ارتدوکس اوکراین را به هر قیمتی از بین ببرند.

تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 797  - 13 مرداد 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت