سرمقاله راه توده 797 کارنامه 43 ساله ج. اسلامی ا ز زبان رئیسی در مراسم تحلیف! |
دوران ریاست جمهوری حسن روحانی پایان یافت و آقای رئیسی کار خود را آغاز کرد. تردید نیست به همان اندازه که در دوران هشت ساله حسن روحانی همه رسانه های حکومتی علیه دولت او بسیج شده و او را مسبب همه مشکلات کشور معرفی می کردند، در این دوران نیز همان رسانه ها به تمجید از ابراهیم رئیسی خواهند پرداخت و دشواری های دولت او را میراث دولت روحانی معرفی خواهند کرد. این روحانی ستیزی البته فقط به رسانه های رسمی حکومتی محدود نمی شد، بلکه رسانه های غیررسمی که گاه تحت پوشش اپوزیسیون توسط اطلاعات سپاه گردانندگی می شوند نیز در این کارزار سهیم بودند. دولت رئیسی هنوز تشکیل نشده سهم خواهی ها شروع شده تا جایی که علم الهدی حاکم خراسان و پدر زن رئیس جمهور جدید از اینکه هر کس در ستاد رئیسی بوده توقع پست و مقام دارد و اگر به او نرسد زبان به شکایت و حمله خواهد گشود ابراز نگرانی و نارضایتی کرده است. این سهم خواهی ها همراه است با پرونده سازی و باندبازی که اطلاعات سپاه هم در مرکز آن قرار دارد که باید صلاحیت نامزدهای وزارت و مدیریت آقای رئیسی را تائید کند. همین مقدار نشان می دهد که دولت رئیسی مانند خود او و مجلسی که در کنار دست اوست و قوه قضائیه کنونی همگی مجموعه ای بی اختیار هستند که سرنخ آنها دست بیت رهبری است که خود این بیت هم هیچ برنامه ای برای اداره کشور ندارد و پیش بینی نکرده و اساسا مردم و حتی حکومتیان هم نمیدانند در آن چه خبر است و سکان در اختیار کیست؟ رهبر و بیت رهبر زیر پوشش ادعای اینکه با جهان کاری ندارند و به غرب نباید اعتماد کرد و سرنوشت کشور را نباید به مسائل جهانی گره زد عملا بیش از هر کشور دیگر سرنوشت خود و مردم و ایران را به مسائل جهانی گره زده اند. هیچ کشوری در جهان به اندازه ایران امروز و آینده مردم خود را به مسائل جهانی وابسته نکرده و این دلیلی ندارد جز تصورات و خام اندیشی های رهبر که نمی خواهد سرجای واقعی خودش بنشیند و بپذیرد که نه ظرفیت های ایران و نه توانایی های شخصی او و مجموعه افراد ناکارآمدی که دور و بر خود جمع کرده اصلا در حد چنین بلندپروازی هایی نیستند. آیت الله خمینی زمانی خطاب به اطرافیان آقای خامنه ای که او را علیه موسوی تحریک و حمایت می کردند گفته بود شما عرضه اداره یک نانوایی را هم ندارید. آقای خامنه ای در سه دهه رهبری خود می خواست نادرستی این سخن را نشان دهد ولی وضعیت از همه سو رو به ویرانی کشور نشان می دهد که ظاهرا حق با آقای خمینی بود. این ادعای ما نیست، بلکه بخشی از اعتراف خود ابراهیم رئیسی در مراسم تحلیف اوست. ایشان است که پس از قرائت پیام تمجید و تکریم رهبر جمهوری اسلامی و پس از شروع سخنرانی اش به زبان عربی قرآنی و چاپلوسی از رهبر در حد ابراز نارضائی از اینکه بدلیل کرونا نتوانسته دست ایشان را ببوسد و پس از حماسه خواندن انتخاباتی که فقط 42 در صد واجدین حق رای در آن شرکت کردند گفت: «پیام انتخابات 28 خرداد عدالت خواهی بود، مبارزه با فساد بود، مبارزه با فقر بود، مبارزه با تبعیض بود، مبارزه علیه بیکاری بود، علیه بی مسکنی بود. اعتماد مردم به حکومت را باید برگردانیم، تورم و گرانی را باید کنترل کنیم، برای کسر بودجه فکری بکنیم، ثبات و امنیت سرمایه گذاری را باید تامین کنیم، مردم مشکل آب و برق دارند. برای کرونا باید فکری کرد، برای رفع تحریم ها باید بدنبال راه حل بود و در یک جمله تحول اجتناب ناپذیر است.» همین سخنان که عینا از قول ایشان نقل کردیم، به معنای آن نیست که کارنامه سیاه اقتصاد اسلامی و حکومت اسلامی و تقسیم مردم به خودی و غیر خودی و قلع و قمع کردن تمام احزاب و کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 که خود ایشان در آن نقش مستقیم داشت و سانسور رسانه ها و تبدیل صدا و سیما به بوق تبلیغاتی حکومت همین است که ایشان گفته؟ 43 سال پس از انقلاب 57 کارنامه جمهوری اسلامی همین است که ابراهیم رئیسی در مراسم تحلیف خود گفت و باید دید خود او چه کارنامه ای از خویش باقی خواهد گذاشت. آیا همه این مسیر و راه رفته را او می تواند بازگرداند؟ می تواند چرخ خصوصی سازی ویرانگر را از حرکت باز دارد؟ می تواند دست سرمایه داری تجاری و غارتگر را از حکومتی که در چنگال چند مافیای اقتصادی و امپراطوری های سیاسی- اقتصادی است کوتاه کند؟ می توانند دست آن چند ده نفری که 25 در صد پول کشور را (به گفته روحانی در اولین جلسه مجلس پس از آغاز دوره دوم ریاست جمهوری اش) دراختیار دارند از حکومت کوتاه کند؟ می تواند نظام اقتصادی کشور را با بازگرداندن اصل 44 قانون اساسی که با فرمان آقای خامنه ای دگرگون شد در مسیر اقتصاد دولتی- تعاونی- خصوصی قرار دهد؟ می تواند درهای زندان هایی که لبریز از زندانیان سیاسی و غیر سیاسی است باز کند؟ گلوی مردم را از زیر چنگال بانکها در آورد و موسسات اعتباری را منحل کند؟ تحول اساسی در جمهوری اسلامی از تغییر ریل قطار اقتصادی که حاصل آن همان کارنامه ایست که ابراهیم رئیسی در مراسم تحلیف خود گفت آغاز می شود. آیا او می تواند سوزن بان این تغییر ریل و مسیر قطار شود؟ زمان زیادی برای یافتن پاسخ این سئوال لازم نیست، بویژه که جامعه ملتهب و خشمگین ایران که تازه با ساختار نظام آشنائی بنیادین پیدا کرده منتظر سخنرانی ها و خطبه های نماز جمعه و شرح مصیبت ها نمی ماند. اکنون دولت رئیسی کار خود را آغاز کرده در شرایطی که بحران های سهمگین از داخل و بیرون کشور را محاصره کرده و هیچ برنامه روشنی هم برای حل و برون رفت از این بحران ها وجود ندارد. هم ترکیب کابینه و کسانی که از آنها بعنوان وزرای آینده نام برده می شود و هم ترکیب ناکارآمد مجلس نشاندهنده تمرکز بیشتر اداره امور در بیت رهبر است که خود عامل اصلی بحران در کشور است. کنار رفتن دولت حسن روحانی، حتی در همین حد دست و پا بسته و کارگزارانی که به او تحمیل شده بود، بی گمان ضربه سنگین و کاری به جریان اداره کشور وارد خواهد کرد که در نتیجه آن بحران و چنددستگی و اختلاف را در حکومت شدت خواهد داد. همه کسانی که شریک در نقد و متهم ساختن غیرمنصفانه این دولت شدند نتیجه را بزودی خواهند دید.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 797 - 13 مرداد 1400