لنین در 21 ژانویهٔ 1924" چشم بر جهان فرو بست. لنین اولین رهبری بود که حاکمیت عدالت اجتماعی را نه در آسمانها بلکه روی زمین بر قرار کرد. حاکمیتی که در آن انسان را ارج می گذارد و کار، دوستی، احترام به کودکان،  زنان و افراد سالمند، اهمیت ویژه ای دارد.

لنین اولین رهبری بود که حزبی مردمی را بنیانگذاری کرد و توانست با ایجاد ارتش سرخ تجاوز ائتلاف کشور های غربی را دفع کند، سیستم برق رسانی سراسری روسیه را سامان دهد و برای احیای اقتصاد به هم ریخته روسیه، طرح اقتصادی "نپ" را ارائه کند. او توانست با درک درست شرایط، با شعار صلح برای مردم، نان برای همه، زمین برای دهقانان و کارخانه برای کارگران و با اجرای این شعار ها، در جنگ های داخلی، زحمتکشان کشور را پیروز میدان کند. او به درستی درک کرده بود که سیستم کاپیتالیستی نمی تواند روسیه را که در گیر چالش های زیادی است نجات دهد. در جنگ اول جهانی امپراتوری روسیه زمانی بر سر میز مذاکرات نشست که بانک داران لندن، پاریس و نیویورک بر سر تقسیم جهان در حال جنگ بودند. لنین نمی توانست روسیه در حال تجزیه را با شعارهای ناسیونالیستی و یا ایده امپراتوری به سامان برساند. به همین مناسبت با تمام توان و ابتکار از صلح در پایان جنگ اول دفاع کرد و با شعار عدالت اجتماعی، دوستی خلق ها و یگانگی زحمتکشان یکپارچگی دولت قدرتمند اتحاد شوروی را تاسیس کرد.

مدرنیزه کردن کشور در عرض 30 سال پس از انقلاب با چنین شتابی در تاریخ جهان بی سابقه بود. با اتکای به مدرنیزه کردن کشور بود که اتحاد شوروی با تکنیک پیشرفته، اهریمن فاشیسم را شکست داد، راه فضا را برای بشریت باز کرد و راکت هایی ساخت تا قادر باشند سلاح های اتمی حمل کنند که هنوز هم تضمینی برای امنیت ملی روسیه هستند.

 با اطمینان می توان گفت که پیروزی های تاریخ ساز لنین و استالین افتخاری هستند برای همه مردم جهان. امروزه مردم دنیا شاهد هستند که آمریکایی ها با جنگ و خون ریزی کشور یوگسلاوی را چند پاره کردند، عراق را به ویرانه تبدیل کردند و کشور لیبی را بمباران و غارت کردند و همچنان در جهان به قدرت طلبی های خود ادامه می دهند. روند تسخیر جهان توسط نئولیبرال های آمریکایی، قطعا دو باره با قدرت نیروهای مترقی جهانی مواجه خواهد شد.

اکنون در روسیه دو روند متفاوت در جریان هستند. یکی جریان حکومتی میهن گرا که کریمه را به میهن باز گرداند و خارج از مرز ها، شکست سختی که نیرو های نظامی ما در سوریه به تروریست های بین المللی وارد کردند. این روند می تواند به روسیه آن قدرتمندی را بدهد تا در مقابله با نیروهای متجاوز نظامی ناتو برای تامین امنیت خود دفاع نظامی لازمه را داشته باشد.

 روند دیگر وجود جریان لیبرالی سوداگرایانه  است که رندانه سعی بر آن دارد تا راه یلتسین و گایدار را در روسیه ادامه دهد. این جریان خواهان ادامه فروش هر چه بیشتر اموال عمومی، بالا بردن غیر واقعی قیمت ها و گرفتن هر چه بیشتر مالیات از مردم است. این روند لیبرالی را دولت کنونی روسیه نمایندگی می کند و در پی آن است تا کشور را به زمان یلتسین در سال 1991 برساند. 

در این رابطه موسسه ای را در منطقه اورال به نام "سنتر یلتسین" ساختند که در واقع از کاخ زمستانی تزار ها در سن پترزبورگ به مراتب عظیم تر است. حتی تزارها اگر از حجم پولی که در این موسسه بی خاصیت خرج شده اطلاع پیدا کنند، با عمق چنین خیانتی در گور خود خواهند لرزید. اورال از نظر استراتژیک منطقه ای است که هزار سال مرکز دفاع حکومت های روسیه است، مرکز مهمترین صنایع روسیه و مکانی که نقش تعین کننده درنجات کره زمین از شر فاشیسم  داشته است.

روسیه با روند لیبرالی به جایی نخواهد رسید. روسیه برای اعتلای خود و حفظ میهن پرستی و عدالت اجتماعی، راهی ندارد جز مسیری که لنین و استالین تعیین کردند و پیمودند. حزب کمونیست روسیه که خود را وارث راه و روشی می داند که بنا بر تجربه تاریخی صحت آن به اثبات رسیده است!

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده