فرماندهان سپاه چشم ندارند یکدیگر را ببینند! |
ورود نظامیان به عرصه انتخابات 1400 همانطور که پیش بینی می شد هم دسته بندی های سیاسی را به درون سپاه کشاند و هم دسته بندی های موجود را نشان داد. رقابت و افشاگری سعید محمد فرمانده سابق قرارگاه خاتم الانبیا علیه قالیباف، و کنایه های سردار همیشه نامزد محسن رضایی با هر دو و سردار دهقان با این سه و ورود دیگر نظامیان به طرفداری یکی از آنها وضع درونی آشفته سپاه و نیروهای مسلح را آشکار کرد. بویژه متهم کردن سعید محمد به تخلف از سوی سردار جوانی معاون سیاسی سپاه در این زمینه دارای اهمیت جدی است چرا که سعید محمد از یکسو بعنوان نامزد سپاه در انتخابات معرفی شده بود و از سوی دیگر سردار جوانی گرداننده روزنامه جوان است که بعنوان ارگان سپاه پاسداران شناخته می شود. همه این رقابت ها و چشم و همچشمی ها درون سپاه در شرایطی است که اساسا بخت یک نامزد نظامی روزبروز به سمت کاهش است و این احتمال که رهبر جمهوری اسلامی با استناد به سفارش ها و سخنان آیت الله خمینی در منع ورود نظامیان به عرصه سیاست از پشت صحنه بر مهار این آشفتگی وارد شود وجود دارد. بالا گرفتن اختلاف میان نظامیان شاید به خوش خیالی رهبر که با حذف اصلاح طلبان یا منتقدان میتواند کشور را بطور یکپارچه اداره کند نیز پایان دهد. بویژه که همین اختلاف ها درون مجلس استصوابی هم وجود دارد و بی گمان در آینده از درون همین مجلس بی ریشه هم انواع و اقسام مخالفت ها برخواهد خاست، که اتفاقا بدلیل همین بی ریشگی و بی شناسنامه بودن راه یافتگان این مجلس بیش از هر مجلس دیگر در تاریخ جمهوری اسلامی ظرفیت همراه شدن با موج ها و بادها را دارند. از سوی دیگر محمود احمدی نژاد بر بستر بحران و کارشکنی هایی که دربرابر دولت در هشت ساله اخیر شده و وضع ناگوار اقتصادی که صدا و سیما آن را می خواهد به گردن دولت حسن روحانی بگذارد و همچنین با سوار شدن روی موج نارضایتی عمیق مردم از مداخلات و یکه تازی رهبر جمهوری اسلامی با سرعت به پیش می رود و خود را بعنوان کسی معرفی می کند که می تواند رهبر را سر جایش بنشاند. برگ برنده احمدی نژاد 800 میلیارد دلاریست که در دوران ریاست جمهوری او بدست آورد و با آن از یکسو مافیاهای بزرگ اقتصادی را تحت پوشش دور زدن تحریم ها سازمان داد که اکنون بخشی از پشتوانه او در کشور هستند، از سوی دیگر با توزیع یارانه و کمک های کمیته امداد و بهزیستی در دهات بسیاری از روستانشینان را به سمت خود جلب کرد که اکنون هم آن کمک ها را بعنوان روستایی می گیرند و هم خود در حاشیه شهرها زندگی و کار می کنند. اینها هم با این موقعیت دوگانه بعنوان پایگاه داخلی او عمل می کنند. از طرف دیگر با در اختیار داشتن اسناد کودتای حکومت علیه میرحسین موسوی دهان بیت رهبری را هم بسته و برای خود حاشیه امن ایجاد کرده است. در این میان و در قحط الرجالی که در جمهوری اسلامی ایجاد شده و همه شخصیت های پاکدست و استخواندار و قدیمی به حاشیه رانده شده اند و سیاست پیش کشیدن افراد بی ریشه تحت عنوان جوانگرایی عملا جمهوری اسلامی با یک خلا پس از حسن روحانی مواجه است. رفتارهای باقر قالیباف و ابراهیم رئیسی هم که روی آنها حساب می شد، به غیر از همه مشکلات دیگری که دارند، نشان داد که اصلا ظرفیت ریاست جمهوری و سنجیده گویی و خونسردی لازم برای آن را ندارند. فعلا نظام شخصیت معتبرتری از علی لاریجانی ندارد که جایگزین حسن روحانی کند مگر اینکه راه را برای کسانی نظیر اسحاق جهانگیری باز کند که در اینصورت امکان دارد که ائتلافی میان آنها شکل گیرد یعنی به شکلی عملا کابینه کنونی در بخش مهمی از آن ادامه پیدا کند و خود حسن روحانی نیز جایگاه مهمتری را در جمهوری اسلامی اشغال کند. همه اینها ضمنا به نتیجه مذاکرات کنونی میان ایران و آمریکا و سرنوشت برجام وابسته است که مخالفان دولت با نگرانی آن را دنبال می کنند و می ترسند که بسود طرفداران دولت یا طرفداران همکاری با آن تمام شود. همه چیز نشان می دهد که زمان اندک باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری دورانی پرحادثه و تعیین کننده برای این مرحله خواهد بود.
|
راه توده شماره 781 - 18 فروردین 1400