راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

شرایط برای
اعتصاب عمومی
در فرانسه فراهم است

یونگه ولت- ترجمه عسگر داوودی


گفتگوی روزنامه چپگرای «یونگه ولت» آلمان با «لورن برون» عضو «حزب کمونیست» و دبیر کل «کنفدراسیون کارگران راه آهن فرانسه».
یونگه ولت: شما عضو «کنفدراسیون کارگران راه آهن» از زیر مجموعه «اتحادیه عمومی کارگری فرانسه»، «ث.ت.ژ» می باشید. در سال 2017 تعداد اعضاء «ث.ت.ژ» 676,165 تن برآورد شده است.این اتحادیه کارگری در فرانسه به محافل حزب کمونیست نزدیک است.موجودیت این سندیکا در سیاست امروز فرانسه دارای چه اهمیتی است؟
لورن برون: بنا به آمار رسمی، ما دیگر از نظر تعداد اعضاء، اولین اتحادیه کارگری فرانسه نیستیم. در آخرین انتخابات عمومی، «کنفدراسیون اتحادیه کارگری دموکراتیک فرانسه»، «ث.اف.د.ت» که یک جریان فرصت طلب می باشد، تعداد بیشتری عضو داشته است. با وجود این از نظر تحرک و فعالیت اجتماعی ما هنوز هم پیشروترین سازمان کارگری فرانسه هستیم. این ما هستیم که حریف شماره یک دولت فرانسه محسوب می شویم. فعالیت کارگران عضو اتحادیه ما علیه اقدامات منفی «دولت ماکرون» علیه تغییرات در قانون بازنشستگی این موضوع را ثابت کرد. ما نیروی پیشروی جنبش کارگری فرانسه هستیم.
س: دستاوردهای اصلی «ث.ت.ژ» در سالهای اخیر چه بوده است؟
ج: ما بین سالهای 1977 تا 2002 سهم کوچکی در دولت ائتلافی سوسیالیستی «ژوسپین» داشتیم و کوشش ناموفقی داشتیم تا ساعات کار را به 36 ساعت در هفته تقلیل بدهیم البته این طرح ما با اقبال عمومی مواجه شد. در عین حال چندین نوبت توانستیم کارگران را برای اقدامات اجتماعی بسیج کنیم. در سال 2005 «ث.ت.ژ» نقش عمده ای در بسیج کارگران علیه تائید قانون اساسی اتحادیه اروپا داشت که به شکست در تائید همه پرسی منجر شد اما قدرتمنداران حاکم بالاخره با انواع سفسطه ها این موضوع را به تصویب رساندند .اگر چه خشم عمومی علیه سیاست های فعلی در جامعه خود را نشان می دهد اما در سالهای اخیر جنبش و مردم پیروزی های بزرگی نداشته است. سرمایه داری می کوشد تا کوچکترین اعتصاب در بخش های صنعتی را بلافاصله بشکند. البته ما نیز خستگی ناپذیر هستیم و از تحرک باز نمی مانیم و از حقوق اجتماعی مردم دفاع می کنیم. بطور مثال اصلاحات بازنشستگی مورد نظر «دولت ماکرون» که یک برنامه ضد مردمی است را توانسته ایم مسکوت بگذاریم. البته «دولت مکرون» مدعی است که دیگر نمی خواهد آن را به اجرا بگذارد اما واقعیت این است که این ما بودیم که اجرای آنرا مسکوت گذاشتیم. اندکی پیش از این موفق شدیم مواردی را که در موقع بستن قراردادهای استخدامی به جوانان تحمیل می شد را نیز اصلاح و منسوخ کنیم.
س: بحران موجود در سیستم بهداشت و درمان بویژه در مرحله بروز «کرونا» نگرانی های اقتصادی برای آینده را به همراه دارد؟
ج: بروز«کرونا» عملکرد فاجعه بار دولت ایالتی و ولایتی را افشاء کرد.«دولت ماکرون» تقریبا در تمامی مراحل مبارزه با کرونا شکست خورده است. باور و وسواس نئولیبرالیستی «دولت ماکرون» را فقط به شکوه و گلایه از وضعیت سوق داده و عملا اجازه برنامه ریزی به دولت نمی دهد، آنها براین باورند که دولت نباید مسئولیت تولید ماسک، واکسن و آزمایش های مورد نیاز را به عهده بگیرد.شرکت ها نباید ملی شوند و خلاصه دائم شعار همیشگی نظام سرمایه داری را تکرار می کند: «بازار همه چیز را خودش تنظیم می کند».در نتیجه جامعه عملا شاهد یک بحران چند جانبه است: خانه های سالمندان، بیمارستان ها، آزمایشگاه ها با بیش از ظرفیت موجود مواجه هستند و اداره امور بویژه در بخش بهداشتی و درمانی بحرانی است. پیامدهای اقتصادی نیز به تدریج خود را نشان می دهند که اولین آن رکود اقتصادی در حال عمیق شدن است.نظام سرمایه داری نیز بنا به خاصیت خود همیشه دنبال منتظر است تا از هر اتفاق و بحرانی برای دزدیدن دسترنج مردم استفاده کند.به طور مثال اقدام به باز سازی ساختاری دربخش خرده فروشی و عمده فروشی که به بهانه تعطیلی های ناشی از همه گیری کرونا انجام می دهند، چند مدت دیگر عواقب ضد مردمی خود را به تدریج در عمل نشان خواهد داد. صنعت حمل و نقل هوائی فرصت طلبانه در حال باز سازی خود است و چنین ادعا می شود که این نوع باز سازی ها که اغلب با اخراج نیروی کار نیز توام است به دلیل فلج فعلی ترافیک هوائی است. سرمایه داری فرصت طلبانه از بحران کرونا نیز بمنظور به چنگ آوردن سود بیشتر سوءاستفاده می کند. کاهش هزینه ها و دستمزدها بعنوان بخشی از «اقدامات ریاضتی ضروری» توجیه می شوند. سودجوئی سیری ناپذیر است.
س: آیا سرکوب ها بخشی ازسیاست تهاجمی دولت و کارفرمایان در فرانسه است؟ در کشور همسایه بلژیک نیز 17 اتحادیه کارگری از جمله رئیس کنفدراسیون اتحادیه های کارگری بلژیک به دلیل مسدود کردن یک جاده در تظاهرات اعتراضی سال 2016، به تازگی به احکام تعلیقی و جرایم سنگین محکوم شده اند...
ج: متاسفانه این نوع سرکوب ها در فرانسه نیز از طریق تهدید به حبس و جریمه اعمال می شود. در «ث.ت.ژ» ما همکارانی در بین کارمندان دولتی داریم که به دلیل فعالیت های سندیکائی بارها به اخراج از کار تهدید شده اند. سرکوب فیزیکی از طریق کتک کاری وحشیانه توسط پلیس و ماموران ژاندارمری در خیابان ها اعمال می شود. شکستگی اندام و خونریزی بخشی از این سرکوب غیرقانونی است. تخریب نهادهائی مردمی مانند کمیته های کارگری و کمیته های ایمنی و بهداشت از جمله موارد دیگر است حتی تلاش می شود تا سازمان های کارگری را از انواع امکانات قانونی مثلا بخش آموزشی محروم کنند.
س: مناسبات حزب کمونیست فرانسه با سندیکا «ث.ت.ژ» چگونه است؟
ج: بنا به شرایط مدتی دو جریان نامبرده پس از ارتباط نزدیک، تمایل به جدا شدن را پیشه کردند اما در شرایط فعلی علاقمندی برای ارتباطات نزدیکتر در حال بررسی است. من خودم عضو حزب کمونیست هستم. اما لزومی نمی بینم که دیدگاه هایم را حتما در سندیکا عنوان کنم. معتقدم که حزب کمونیست فرانسه بهتر است از سندیکا ها در وحله اول حمایت آموزشی و سیاسی بکند. آموزش سیاسی در این مرحله مهم است. از طرفی تمرکز بیش از حد به کار پارلمانی روحیه درک واقعیت های اجتماعی بویژه درک زندگی زحمتکشان را تحت الشعاع قرار می دهد. ماه گذشته رفقای حزبی توانستند شبکه ای از کارگران راه آهن را احیاء کنند. پیش از این روابط فردی و تجریدی بود اکنون گروهی فعالیت می کنند. هدف بازآفرینی گروه ها، بخش ها، سازمان ها است.
س: رقبای اتحادیه کارگری«ث.ت.ژ» در سالهای اخیرکدام تجمع های کارگری بودند؟
ج: دوجریان همچنان با «ث.ت.ژ» رقابت می کنند. کنفدراسیون اتحادیه کارگری فرانسه «ث.اف.د.ت» که یک جریان فرصت طلب راست است که نظام سرمایه داری را حتی زیر سوال نمی برد و صرفا روش های مماشات گرایانه را پیشنهاد می کند.جریان دوم با نام «ث.گ.ت» یک جنبش خودمختار با تمایلات آنارشیستی است، مثلا این گروه بر این باور است که هر نوع «سازمان و سازماندهی» خود نوعی عمل غیردمکراتیک است! این بخشی از منطق خرده بورژوازی است.
س: استراتژی «ث.ت.ژ» برای نیفتادن در دام فعالیت های بی نتیجه وغیر ضروری چیست، رفتارهائی که می تواند باعث ایجاد نقطه ضعف برای سندیکا باشد؟
س: بحث های متعددی در رابطه با اتخاذ روش تهاجمی در اتحادیه انجام می شود.اتفاق نظر براین است که برنامه اصلی تقویت و گسترش ظرفیت تحرک در کارخانه ها باشد. بحث های متعدد و مرسومی که همیشه وجود دارد نیز دائما مطرح است.بحث برانگیز ترین موضوع این سوال است که باید به سازمان های سیاسی نزدیک بشویم یا نه. و یا مثلا راه اندازی یک اعتصاب عمومی تا چه حد نتیجه بخش است.من شخصا به یک اعتصاب عمومی معتقدم بطور کلی خشم و نارضایتی زیادی در جامعه فرانسه انباشته شده است که امکان بروز ناآرامی های بعد از کرونا را محتمل می کند.«دولت ماکرون» می کوشد توسعه نارضایتی را به نفع خود تا دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری محدود کند.
س: بحران حاصل از اقدامات نئولیبرالی سال 2018 در راه آهن عظیم فرانسه خود را به تدریج نشان می دهد. این اقدامات متضرر شدن صدها کارمند و کارگر ماهر را باعث شده حتی تعدادی از آنها این شرکت را داوطلبانه ترک کرده اند.
ج: بله استعفا دادن ها در حال انجام است. البته این اعمال قیمت شرکت را در بازار بورس تغییر نمی دهد. با کسر کردن مزایا از کارکنان، انگیزه کار در شرکت راه آهن به شدت کاهش یافته است. از طرفی ارتش بیکاران نیازمند نیز برای همین مواقع آماده شده است.البته همکاران جدید دیگر مزایای قبلی را که زمانی همه از آن لذت می برند. نمی توانند دریافت کنند. از بازنشستگی مطمئن و تامین اجتماعی مناسب برای کارگران راه آهن نیز دیگر خبری نیست، متوسط دستمزدها حتی زیر دستمزد یک شرکت خصوصی باقی مانده است. بخشی از استعفاء دهندگان در شرکت های بخش خصوصی ای که هیچ نوع مزایای کاری ندارند اما حقوق بسیار بالاتری می پردازند، استخدام شده اند.شرکت راه آهن فرانسه بسیار عظیم و دارای گردش مالی سالانه 33 میلیارد یورو می باشد و بیش از 1000شرکت تابعه دارد. اگرچه تعداد حدود 500 استعفاء این شرکت را بی ثبات نمی کند اما این نوع اتفاقات نشانه ی ناامنی اجتماعی موجود است. البته میزان نارضایتی در بین کارمندان فعلی شرکت بسیار بالا است.
س:جامعه فرانسه در سطح بین المللی جامعه ای با فرهنگ اجتماعی ـ سیاسی بالا شناخته می شود. دربرخی کشورها هر ده سال یکبار یک اعتصاب بوقوع می پیوندد.اما در فرانسه فرهنگ اعتراض و اعتصاب رایج تر است.راز این موفقیت در چیست؟
س: میراث انقلابی فرانسه دلیل اصلی این پدیده است. با وجود آنکه انقلاب فرانسه230 سال پیش بوقوع پیوست، اما فرهنگ اعتراض آن انقلاب هنوز در ذهن جامعه فرانسه باقی است.همچنین حزب کمونیست فرانسه در طول تاریخ نقشی عمیقا تعیین کننده در تاریخ و فرهنگ کشور داشته است. در دوران سخت مبارزه طبقاتی حزب کمونیست همیشه در کنار زحمتکشان و در صدر امور سیاسی قرار داشته است. به عنوان مثال در سال 1936 حزب کمونیست مبارزه سرسختانه ای را برای تحمیل قانون پرداخت حقوق در زمان مرخصی را به سرمایه داران و صاحبان ابزار تولید، رهبری کرده و پیروز شد. رهبری مبارزه پارتیزانی علیه اشغالگری فاشیسم آلمان عملا توسط حزب کمونیست فرانسه انجام می شد.برای ایجاد نظام تأمین اجتماعی سال 1946، کمونیست ها در صدر فعالیت های طبقه کارگر عمل می کردند ویا بطور مثال در فرانسه تأسیس شرکت راه آهن دولتی بخاطر بسیج نظامی برای جنگ جهانی دوم همراه نبوده است بلکه در اثر مطالبات مردمی شرکت خصوصی راه آهن در سال 1938 ملی اعلام شد. زیرا سرمایه گذاران شبکه راه آهن را با سودجوئی های خود به مرز ورشکستگی کشانده بودند.و از آنجا که در آن زمان یک جنبش کارگری سازمان یافته وجود داشت، مقامات دولتی باید ملی شدن را می پذیرفتند. در فرانسه آگاهی زیادی از «اجتماعی شدن ابزار تولید» وجود دارد. نه تنها انقلاب فرانسه، بلکه انقلاب اکتبر در روسیه نیز در رشد این شعور اجتماعی نقش داشته است. جنبش کارگری فرانسه بر اساس تجربیات این دو رویداد در تاریخ جهان شکل گرفته است.
مهم ترین چیز آگاهی طبقاتی ماست. انقلاب بزرگ فرانسه به لطف شخصیت منحصر به فرد خود درس خوبی در مبارزه طبقاتی به همه آموخته است!


تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 775  -  22 بهمن ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت