مصاحبه ای که به ابهامات درباره "جاده ابریشم" پاسخ میدهد! م. مرتضوی |
با سلام به رفقای راه توده- مصاحبه ای که "آرش رئیسی نیا" درباره جاده ابریشم با روزنامه دنیای اقتصاد انجام داد شاید طولانی باشد اما حتما خوانندگان پیگیر راه توده آن را خواهند خواند. روزنامه دنیای اقتصاد تیراژ چندانی در ایران ندارد و به همین دلیل و با توجه به شمار زیاد خوانندگان راه توده در ایران، باز انتشار آن را مفید میدانم. از نظر من تاکنو ن مطلبی در مورد راه ابریشم به این جامعی و دقیق در رسانه های فارسی منتشر نشده است. مصاحبه کننده تقریبا به تمام سئوالات پاسخ میدهد. برای من شخصا بسیار جالب بود که یک استاد دانشگاه در ایران اینگونه تسلط به موضوع داشته باشد. توضیحات یکه وی درباره قرار داده 25 ساله چین و ایران میدهد واقعا تحسین برانگیز است. با خواندن این مصاحبه تازه می توان متوجه شد که چرا امریکا تا این حد با چین دشمنی دارد و علیه توسعه و ترقی چین و علیه این طرح همکاری کارشکنی می کند. در این مصاحبه چندین جا از کوتاهی ایران در عدم پیوستن باین طرح (جاده ابریشم) انتقاد میشود و ایران را تنها کشوری میداند که تا کنون باین طرح نپیوسته و دلائلش را هم میگوید. از جمله ناتوانی مالی ایران. بسیاری از تحلیلگران راه ابریشم نوین چین را نقد کرده و آن را طرح مارشال چینی میخوانند. کلانپروژه راه ابریشم نوین مانند دیگر ابر پروژهها سویههای منفی بحث برانگیزی نیز داشته است. عدم شفافیت در مفاد قراردادها، برخی موارد فساد گزارش شده در بخشهای مالی و لیست پروژهها، همگی ابهام در اجرا و پیشبرد این کلان پروژه را دوچندان ساخته است. گذشته از این٬ بانک توسعه چین و بانک صادرات و واردات چین بیش از دو برابر دارایی بانکهای بزرگ توسعهای چند جانبه مورد حمایت غرب رشد کرده و بیشتر به کشورهای در حال توسعه وام میدهند. بیشتر پروژههای دریافت کننده وام پس از انتخاب پیمانکاران منتشر میشود و شرایط دریافت و پرداخت وام به ندرت منتشر میشود. برخلاف غربیها که شروط دشواری را - از جمله حاکمیت قانون، دادگستریهای مستقل و شفافیت - برای متقاضیان وامهای خود اعلان میکنند٬ پکن بدون تحمیل اصلاحات دشوار با شرکای خود همان گونه که هستند کار میکند. در نتیجه٬ پکن در مقایسه با غربیها با آزادی بیشتری میتواند در هرجایی که بخواهد سرمایهگذاری کند. به بیان دیگر، فرصتهای بیشتر و موانع کمتر برابر با نفوذ بیشتر است٬ بویژه در مناطقی همچون آسیای میانه که رقابت بر سر تزریق سرمایههای چینی تشدید شده است. پکن تنها میخواهد اطمینان حاصل کند که شرکتها و کارگران چینی از مزایای این سرمایهگذاریها بهرهمند میشوند. مهمتر اما عدم شفافیت در نحوه دقیق بازپرداخت بدهیهای سنگین از سوی کشورهای در مسیر راه ابریشم نوین به چین است. این مساله پیشدرآمد شکلگیری دیپلماسی «دام بدهی» شده است. این دیپلماسی به وضعیتی اشاره دارد که در آن کشورهای کمترتوسعه یافته و وام گیرنده از یک کشور ثروتمند، مانند چین٬ ناتوان از بازپرداخت وامهای بلندمدت خود باشند و در مقابل٬ مجبور به اجاره بخشی از سرزمین خود به کشور وامدهنده شوند. نتیجه چنین عملکردی از میان رفتن و دستکم خدشهدار شدن استقلال و حاکمیت این کشورهاست. نماد این دیپلماسی را میتوان در بندرهامبانتوتا٬ در سریلانکا٬ دید که مقامات کلمبو مجبور به واگذاری این بندر به شرکت دولتی چینی چاینا مرچنس طی یک قرارداد اجاره ۹۹ ساله شدند. در این شرایط این کلانپروژه از سوی بسیاری از کشورها بهعنوان «طرح مارشال» نوین متهم شده است. طرح مارشال که به ابتکار جورج مارشال وزیر خارجه وقت آمریکا شکل گرفت پیروزمندترین پروژه سیاست خارجی آمریکا بود که به گسترش و تسریع وابستگی کشورهای اروپایی به آمریکا پس از پایان جنگ دوم جهانی انجامید. با چنین پیشینهای است که چین بدنبال پرهیز از برداشت دیگر کشورهای جهان از کلانپروژه راه ابریشم نوین بهعنوان طرحی سلطه طلبانه است. آنان هدف راه ابریشم نوین را کشمکش برای قدرت بینالمللی نمی دانند و برعکس، آن را پیشدرآمد صلح جهانی از طریق همبستگی اقتصادی میبینند. به همین دلیل است که شی جین پینگ آن را اجتماعی با سرنوشت مشترک نامیده است.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 777 - 6 اسفند ماه 1399