راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مصر وترکیه

لیبی را میان

خود تقسیم می کنند؟

راشا تودی- روسیه امروز

ترجمه - آزاده اسفندیاری

 

 

پس از بهار عربی، خاور میانه و شمال آفریقا همچنان دستخوش آتش جنگ و خون ریزی است. در این مناطق حساس ژئو پلیتیک، قدرت‌های ورا منطقه ای نقش اساسی ایفا می کنند. اگر در سال 2020 منطقه کشاکش جنگی در سوریه و یمن بود، دامنه آن می‌تواند در سال 2021 بطور کامل به لیبی کشانده شود.

در پی شناسایی کشورهای مختلف از طرف‌های درگیر در لیبی، ترکیه با وارد کردن نیروهای  نظامی خود به این کشور و جانبداری از دولت«فیض سراج» در طرابلس، عملاً در تقابل نظامی با فلید مارشال «خلیفه حفتر» مستقر در بنغازی قرار گرفته است.

قدر مسلم این است که دولت ترکیه نیروهای نظامی برای امور خیریه به لیبی نفرستاده است، بلکه منافع طولانی مدت خود را در نظر دارد. ترکیه با وجود کش و قوس هایی که با اتحادیه اروپا دارد با حضور نظامی در کشور لیبی، فرصت های امیدوار کننده ای را به دست خواهد آورد.

اولا وجود منابع عظیم نفت و گاز در لیبی و سپس نیاز اروپا در تنوع بخشیدن به تأمین واردات منابع سوختی، اهرمی را در اختیار ترکیه برای بازی‌های سیاسی قرار می دهد.

 در شرایط حاضر لیبی فاقد دولت مرکزی و قدرتمندی است. بنابراین قبایل محلی می توانند به دلیل منافع قومی و رقابت، از تداوم کار پایانه های نفت و گاز این کشور جلوگیری کنند. به همین مناسبت سربازان ترک، می توانند به راحتی این مشکل را حل کنند. لیبیایی ها از یک نیروی متمرکز و قدرتمند اطاعت خواهند کرد. در این صورت، آنکارا با ایجاد یکپارچگی در این کشور از میادین نفتی نه تنها کسب درآمد می کند، بلکه شیرهای نفت و گاز را در صورت درخواست برای مصرف کنندگان اروپایی باز یا بسته نگه دارد. در هر صورت کنترل بر لیبی دستاوردهای نظامی و سیاسی مهمی به همراه خواهد داشت.

 هر چند یمن، در مسیر های اصلی حمل و نقل نفت و سوریه در مرکز خاورمیانه از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشند اما نقش لیبی از نظر ژئوپولیتیک بمراتب بیشتر است. این کشور سواحل طولانی دارد که در امتداد آن با ایجاد پایگاه های دریایی مناسب می‌ تواند سواحل کشورهای اروپایی را زیر نظر داشته باشد. علاوه بر این، ساخت پایگاه در این سواحل موجب میشود تا ترکیه بتواند توافق نامه ای را با «فیض سراج» در مورد تعیین محدوده مناطق انحصاری اقتصادی منعقد کند به گونه ای که این مناطق با کل شرق مدیترانه هم مرز و از غرب جدا شود. به این معنا که اگر قبرسی ها، مصری ها و یا اسرائیلی ها تصمیم بگیرند خط لوله را از زمین های دریایی خود از طریق دریا به بازارهای اروپا بکشند، آنها باید از طریق ترکیه یا لیبی عبور کنند.

از منظری دیگر، کنترل بر لیبی فرصت هایی را نیز برای مهاجرت فراهم می کند. شمال آفریقا دومین مکان پناهجویانی است که می خواهند از کنار خاورمیانه وارد اتحادیه اروپا شوند. لیبی نقطه عبوری برای آنهاست. پناهجویان در سواحل این کشور، در قایق های کوچک و خطرناک خود می نشینند و خوشبخت ترین آنها به سمت سواحل ایتالیا روانه می شوند. کنترل لیبی به اردوغان این امکان را می دهد تا بال های خود را به دروازه ای تبدیل کند و از آن برای سیاه نمایی از اتحادیه اروپا در مورد مسائل سیاسی و اقتصادی استفاده کند.

ارتش ترکیه با واحدهایی که تحت فرمان «فیض سراج» هستند تعامل فعال دارد و در عین حال به آموزش آنها مشغول است.

مانع اصلی در اجرای طرح ترکیه، قسمت شرقی لیبی است که توسط آنکارا کنترل نمی شود. یعنی بخشی که در کنترل «خلیفه حفتر» قرار دارد. به لطف وجود هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه، تلاش نیروهای وفادار به حفتر، برای تسخیر طرابلس به شکست انجامیده است. جایی که مارشال "میدانی" بیشتر مناطق دارای نفت و گاز کشور را تحت کنترل دارند.

اخیراً«هولوسی آکار» وزیر دفاع ترکیه که به لیبی سفر کرده، اظهارات عجیبی بر زبان آورده است. وی صریحاً گفت: حمله نیروهای حفتر به سربازان ترك ( با توجه به درگیری های مداوم و همکاری نیروهای مسلح تركیه با سربازان سراج ) عمل آن ها جنایت جنگی خواهد بود. به این معنی که نیروهای نظامی ترکیه، با پوشش هواپیماهای بدون سرنشین، این حق را برای از بین بردن «خلیفه حفتر» در هر زمان برای خود محفوظ می دارند!

از نظر نظامی، انجام چنین عملیاتی دشوار نیست. نیروهای حفتر، ابزارهای موثری برای مقابله با هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه در اختیار ندارند، ضمن این که نباید توانایی های سازمانی و مالی سرویس های اطلاعاتی آنکارا را برای کشف محل «خلیفه حفتر» دست کم گرفت. هر چند مشکلات سیاسی عدیده ای را در پی خواهد داشت. از این گذشته، در حمایت از مارشال نه تنها قبایل لیبی (وفاداری آنها غیرقابل اعتماد است) تعداد زیادی از کشورهای خارجی نیز وجود دارند.

زمانی که آنکارا در این فکر است که چه اقدامی باید انجام دهد، نقطه ضعف سیاست آن آشکار می شود یعنی فقدان گزینه دیگری جز عملیات نظامی. واقعیت این است که در لیبی، مانند سایر زمین هایی که اردوغان بازی می کند، می تواند فشار وارد کند اما در عین حال قادر به طراحی روند مذاکره نیست. دلیل آن مواضع بیش از حد تهاجمی، همچنین به این دلیل است که ترک ها تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار می دهند.

 باید توجه داشت که اکنون رقیب ترک ها در مبارزه برای کنترل لیبی مصری ها هستند. قاهره رسماً از «خلیفه حفتر» حمایت می کند اما برخلاف آنکارا، سراج و دولت وی را به حذف فیزیکی تهدید نمی کند. مقامات مصر در تلاش هستند تا نقش واسطه ها را ایفا کنند. بلافاصله پس از هلوسی آکار، یک هیئت عالی رتبه از ارتش مصر وارد طرابلس شد. ظاهراً مصری ها در تلاشند تا از یک توافق صلح بین طرابلس و بنغازی حمایت کنند. در ازای این کار می خواهند کنترل خود را بر قسمت شرقی کشور قانونی جلوه دهند و قسمت غربی را به ترکها بسپارند. تقسیم‌ بندی از این دست اردوغان و بلند پروازی های او را برآورده نخواهد کرد. سوال این است که وی در این شرایط چه کاری می تواند انجام دهد؟ سکوت و کارشکنی در روند کار از طریق مذاکرات مخفی، یا ادامه شطرنج از طریق اقدامات نظامی علیه «خلیفه حفتر»؟

https://russian.rt.com/opinion/817314-mirzayan-liviya-konflikt

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 



 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 770  - 17 دیماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت