سرمقاله 773 نسیمی می وزد که می تواند توفانی علیه راستگرایان مرتجع شود |
اصولگرایان نه اینکه با این گفتگو به کل مخالف باشند بلکه می خواهند آن را به حساب خود بنویسند و میوه آن را خود بچینند. در واقع می خواهند به مردم پیام دهند که مبارزه و مقاومت شما بی فایده است، تنها زمانی که تسلیم ما شوید می توانید امیدوار باشید که آب خوشی از گلویتان پایین رود. تمام فکر و سیاست دو یا سه دهه گذشته جریان اصولگرا که زیر نامهای تازه به تازه آبادگران و جهادگران و ایثارگران و سرانجام جبهه پایداری جمع شدهاند در مقابله با دولتهای منتخب جز رساندن این پیام به مردم چیزی دیگر نبوده است. اکنون فضای مانور اصولگرایان راست که چشم به انتخابات آینده دوختهاند در مجلس و نهادهای نظامی و تریبونهای نماز جمعه و صدا و سیما روزبروز محدودتر می شود. اگر بخواهند همچنان چوب لای چرخ دولت و برجام بگذارند که بهای وخامت بیشتر اقتصادی را خود در انتخابات باید بپردازند و اگر بخواهند اجازه دهند که سیاستهای دولت روحانی در جهت گفتگو تحقق پیدا کند که در اینصورت زیر آوار سنگین امیدواری مردم به ایجاد گشایش اقتصادی و سیاسی له خواهند شد. بهترین حالت برای آنها کارشکنی از پشت صحنه است که فضای سیاسی و رسانهای کشور اجازه آن را نمی دهد. همین ماجرای سیلی زدن نماینده مجلس استصوابی به یک سرباز وظیفه و بازتاب رسانهای آن که سرانجام به عذرخواهی نماینده منجر گردید نشان داد که فضای رسانهای را نمی شود بست، چنانکه احضار وزیر ارتباطات به اتهام عدم فیلترینگ اینستاگرام بیشتر بر اعتبار وزیر افزود تا اینکه امکان فیلترینگ بیشتر را فراهم کند. سخنان و ابتکارهای روحانی و دولت وی نیز هر روز بیشتر جنبه آشکار و تهاجمی به خود می گیرد. پایان تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام شرایط را برای فروش دوباره نفت فراهم می کند که اگر بدرستی از درآمد آن بهره گیری شود می تواند امکان رشد صنعتی کشور را با واردات کمتر کالا و سرمایه گذاری بیشتر در طرحهای عمرانی و توسعه بگشاید. بخصوص که پایان تحریمها دست کشورهایی مانند چین را که هم امکان و هم علاقه و هم منافع در سرمایه گذاریهای عمرانی و توسعهای در ایران دارند در همکاری با ایران بیشتر باز خواهد کرد. اگر این گرایش بتواند بر گرایشی دیگر و بسیار قوی در حکومت که خواهان هزینه کردن درآمد نفتی در سودآوری تجاری و واردات کالاهای لوکس از اروپا برای رضایت یک قشر کوچک و فوقانی جامعه است غلبه کند، بی گمان پایان تحریمها می تواند علاوه بر گشایش اقتصادی موقت و بهبود وضع مردم احتمال تغییر سمتگیری مثبت و درازمدتی را در کشور ایجاد کند. طرح صلح هرمز که توسط جواد ظریف وزیر خارجه دولت روحانی برای کشورهای منطقه خلیج فارس اعلام شده خود ابتکار مثبت دیگری در همین جهت است چرا که هم می تواند موجب کمک به کاهش وابستگی کشورهای منطقه به قدرتهای فرامنطقهای شود، هم هزینه تسلیحاتی را در منطقه که به همه کشورها فشار می آورد کاهش دهد و هم موجب کاهش فشار بر روی کشورهایی مانند چین و روسیه شود که می خواهند با ایران همکاری کنند و نگران واکنش عربستان و دیگر کشورهای عرب خلیج فارس هستند. بدین ترتیب دولت روحانی در چند جبهه ابتکار را بدست گرفته و می کوشد شرایط پس از برجام را برای کمک به احیای اقتصاد کشور فراهم کند. این تغییرات نمی تواند بدون تحولات اجتماعی، سیاسی، قضایی، فرهنگی متناسب با آن به ثمر رسد و اگر گشایش اقتصادی در خطوط کلی خود موفق شود این تحولات نیز بسرعت ناگزیر خواهد شد. زیرا همه اینها موجب پایان ناامیدی جامعه و مردم نسبت به تحولات می شود و این خود یک جریان عظیم اجتماعی را ایجاد خواهد کرد که این بار با شدتی سهمگین تر از گذشته سر بر خواهد آورد. انتخاباتی که قرار بود سه قوه مقننه و قضاییه و اجرایی را در اختیار جبهه پایداری قرار دهد شاید به چکشی بر میخهای تابوت آنها تبدیل شود. همه اینها به میزان زیادی بستگی به این دارد که شرایط جهانی به چه شکل پیش رود و آمریکا و اروپا تا چهاندازه درگیر بحرانهای داخلی خود و رقابت با چین و روسیه شوند که نتوانند درگیر فشار سنگین تر بر روی دیگر کشورها گردند. ظاهرا این احتمالی است که دولت روحانی روی آن سرمایه گذاری کرده و احتمالا کل حاکمیت می داند که باید بدان تن دهد!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 773 - 8 بهمن یماه 1399