با تحریم شریک توطئه حذف جمهوریت نشویم! |
این نکته مدتهاست روشن و در راه توده بارها تکرار شده که موضوع انتخابات کنونی ریاست جمهوری نه فقط تعیین یک رئیس جمهور تازه، بلکه به میزان زیادی تعیین تکلیف رهبری آینده کشور نیز هست. در این گذار به نوعی تکلیف ماهیت جمهوری اسلامی هم روشن می شود. یعنی یا در نهایت یک شورای رهبری شکل می گیرد و ناگزیر بساط ولایت مطلقه و غیرمطلقه فقیه بتدریج جمع می شود و نهادهای کشور به سوی قانونمند شدن پیش می روند. یا جمهوری اسلامی تبدیل می شود به یک حکومت اسلامی و خلیفه گری و نظام موروثی یعنی بازگشت به همان نظام شاهنشاهی زیر لفافه دینی. در این زمینه اگر تردیدی هم وجود داشت خود آقای خامنهای آن را در سخنان هفته گذشته خود خطاب به شورای نگهبان بر طرف کرد. ایشان گفت: "جمهوری اسلامی همان مردمسالاری دینی ست که نماد و تجلی جمهوریت آن فعلا در انتخابات می باشد که در آینده ممکن است انتخابات نداشته باشیم ولی در شکل دیگری مردمسالاری و انتخابات و جمهوریت متجلی گردد." این سخنان درست خلاف همه سخنرانی هایی است که ایشان در آستانه انتخابات ها انجام می داد و بر اهمیت انتخابات تاکید می کرد. مثلا در سخنرانی نوروزی آستانه انتخابات 88 آقای خامنه ای چنین گفت: "انتخابات در كشور ما يك حركت نمايشى نيست. پايهى نظام ما همين انتخابات است. يكى از پايهها، انتخابات است. مردمسالارى دينى با حرف نمیشود؛ مردمسالارى دينى با شركت مردم، حضور مردم، ارادهى مردم، ارتباط فكرى و عقلانى و عاطفى مردم با تحولات كشور صورت میگيرد؛ اين هم جز با يك انتخابات صحيح و همگانى و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست." (در جمع زائران امام رضا 01/01/1388) امروز ایشان درست عکس سخنان قبلی خود را می گوید و این بار در آستانه انتخابات 1400 در نفی انتخابات سخن میگوید. اکنون نه تنها انتخابات دیگر "پایه نظام" نیست، نه تنها صحبت از این نیست که "مردمسالاری دینی ... جز با یک انتخابات صحیح ممکن نیست" بلکه نظام جمهوری اسلامی می تواند بدون انتخابات باشد! بدیهی است وقتی انتخابات حذف شد، جانشینی رهبری شکلی غیر از موروثی و خلافت اسلامی نمی تواند بخود بگیرد. ولی حذف انتخابات به چه معناست؟ به معنای آن است که دیگر به مجلس شورا هم نیاز نیست، به ریاست جمهوری هم نیاز نیست، به شوراهای شهرها هم نیاز نیست، به مجلس خبرگان و بالاخره شورای نگهبان هم نیازی نخواهد بود. و بنابراین احزاب و گروهها و سازمانهای سیاسی که کارکرد اصلی آنها حضور در انتخابات و نهادهای انتخابی است نیز زاید و مزاحم خواهند بود. و این نکته ایست که ما در راه توده بارها بر آن تاکید کرده ایم: آن جریانی که می رود زیر پوشش آقای مجتبی خامنهای در کشور رهبری را بدست بگیرد همه نهادها، همه احزاب، همه شخصیتها و چهرههای قبلی نظام را می خواهد حذف کند، چه اصولگرا و چه اصلاح طلب، نظامی یا غیرنظامی، روحانی یا غیرروحانی. هرچه آن مقام بالاتر و سابقه دارتر و جایگاه مذهبی یا سیاسی اش محکمتر، حذفش ضروری تر. بقیه چهره های سیاسی و مذهبی نظام که بالاتر و مهمتر از هاشمی رفسنجانی نیستند. هرکس تسلیم شد که شد، هر کس نشد سرنوشت هاشمی در انتظار اوست. بنابراین، مسئله را از این پس فقط در چارچوب اصولگرا و اصلاح طلب نباید دید. نه رفسنجانی دیروز اصلاح طلب بود و نه علی لاریجانی امروز. ولی هر دو در مقام خود یک وزنه محسوب می شدند بنابراین باید به شکلی با آنها رفتار میشد که حساب کار دست بقیه بیاید. به همین دلیل مثلا هدف از مجلس شورایی را که سال گذشته تشکیل شد این نباید دانست که عده ای اصولگرا نماینده مجلس شوند، هدف بی اعتبار کردن و نابود کردن نهادی بنام مجلس شورا در کشور بود. هدف این بود که مجلسی ایجاد شود که اگر روزی گفتند این مجلس را می خواهیم جمع کنیم مردم خوشحال شوند. این همان کاریست که اکنون می خواهند با ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی انجام دهند. وضع را به جایی بکشانند که مردم آرزو کنند که اصلا رئیس جمهور در کشور نداشته باشیم. نتیجه این میشود اجرای طرح و اندیشه آقای خامنهای و بیت رهبری: جمهوری اسلامی بدون انتخابات یعنی همان خلافت اسلامی. یک چیزی مثل حکومت داعش و طالبان. انتخابات در جمهوری اسلامی با همه مشکلات و ضعف ها و کاستی هایی که دارد تنها دستاورد باقیمانده از انقلاب 57 است. در اهمیت انتخابات همین بس که همه بحران های سه دهه اخیر در جمهوری اسلامی در ارتباط با انتخابات ها بوده؛ همین بس که هر روز نقشهای تازه برای جمع کردن بساط انتخابات می کشند و اکنون به طرح احیای خلافت اسلامی روی آورده اند. بنابراین اهمیت و ضرورت انتخابات را نباید دست کم گرفت. کسانی که گمان می کنند با عدم شرکت در انتخابات به "جمهوری اسلامی" ضربه ای سخت خواهد خورد اصلا اشتباه نمی کنند. آنها به طرفداران "خلافت اسلامی" کمک زیادی می کنند. برای طرفداران خلافت اسلامی عدم شرکت مردم در انتخابات خود یک سند است به اینکه انتخابات چیزی بی فایده و بیمورد است. آنها خود می خواهند مردم در انتخابات شرکت نکنند، همه تمهیدات را چیده اند که بگویند مردم نشان داده اند که انتخابات برایشان موضوعی بی اهمیت است و بنابراین می شود بساط آن را جمع کرد و خلافت اسلامی را جایگزین جمهوری اسلامی کرد. آنها از عدم شرکت مردم در انتخابات بی فایده و حتی مضر بودن سازوکاری بنام "انتخابات" را می خواهند نتیجه بگیرند، نه عدم مشروعیت نظام را چنانکه مخالفان شرکت در انتخابات خوش خیالانه بخود وعده می دهند. همانطور که از به ریاست جمهوری رساندن فردی بی عرضه و بدسابقه مانند ابراهیم رئیسی نیز همین هدف را دارند. بنابراین، امروز شرکت در انتخابات یک موضوع حیاتی برای آینده ایران است، حتی اگر نتیجه بسود ابراهیم رئیسی اعلام شود. کسانی که می گویند اگر ما در انتخابات شرکت کنیم انوقت حکومت مشروعیت پیدا می کند اصلا جهت و سمت حوادث را درک نکرده اند. حکومت بنا به اظهارت صریح آقای خامنه ای دیگر نمی خواهد مشروعیت خود را از انتخابات بگیرد که شرکت یا عدم شرکت مردم اهمیتی برای آن داشته باشد. برعکس می خواهد با عدم شرکت مردم در انتخابات نفس وجود و فایده نهادهای انتخابی را زیر سوال ببرد. از این نظر عدم شرکت مردم در انتخابات و برکشیدن ابراهیم رئیسی تمهیدی برای پایان دادن به نهادی بنام ریاست جمهوری در ایران است. در این صحنه آرایی حکومتی نمی توان و نباید شریک بود.
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 790 - 19 خرداد 1400