تفسیر دو پیام انتخاباتی موسوی و خاتمی خوش باوری پنهان در پشت سیاست تحریم |
هفته گذشته به فاصله یک روز دو بیانیه منتسب به میرحسین موسوی و محمد خاتمی در زمینه انتخابات 1400 منتشر شد. با آنکه در بیانیه منتسب به موسوی هیچ صحبتی از "تحریم" انتخابات در میان نبوده و حتی بر ضروت تسلیم نشدن "به تصمیمات پشت پرده برای آینده کشور" اشاره شده، برخی رسانه های پرقدرت که در بسیاری موارد با راست ترین محافل حاکمه ایران هم زدو بند دارند آن را به تحریم انتخابات توسط موسوی تعبیر کردند. مثلا بی بی سی فارسی صاف و ساده در تیتر خود مدعی شد: "میرحسین موسوی از حصر خانگی انتخابات ۱۴۰۰ را 'تحقیرآمیز' خواند و تحریم کرد." آنها که مدعی هستند میرحسین موسوی انتخابات 1400 را تحریم کرده خیلی خوب می دانند با او چه می کنند. به حساب آنها حداقل 40 تا 50 درصد مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد. اگر درصد بیشتری شرکت کنند و مثلا همتی انتخاب شود مدعی می شوند که حداقل 50 درصد و حتی اکثریت مردم دست رد به سینه موسوی زده اند. اگر رئیسی به ریاست جمهوری برسد و آوار ویرانی ها بر سر کشور خراب شود آن را به گردن توصیه به "تحریم" موسوی می اندازند. خلاصه با ادعای تحریم انتخابات توسط موسوی آینده سیاسی او را خراب می کنند. بی گمان و بلافاصله پس از پایان انتخابات هجوم جریان های راستگرا و ارتجاعی به موسوی و ادعای بی پایگاهی وی بر مبنای زمینه ای که امثال بی بی سی فارسی برای آنها فراهم کرده آغاز خواهد شد. برخی نیز بیانیه محمد خاتمی را که در آن از اینکه جامعه ما "نیاز به نشاط و امید و اشتیاق به شرکت در عرصه سرنوشت دارد" به میان آمده را در برابر بیانیه منتسب به میرحسین موسوی قرار میدهند. در حالیکه دقت در این دو بیانیه نشان می دهد که هر دو آنها دعوت به امید و مشارکت در سرنوشت است. با این تفاوت که مخاطبان بیانیه موسوی آنهایی هستند که تصور می کنند مشارکت در انتخابات به معنای ادامه وضع موجود است که شمار آنها هم کم نیست. یعنی کم نیستند کسانی که می دانند که انتخاب ابراهیم رئیسی یک خطر برای آینده کشور است. می دانند که پیروزی نامزدی نظیر ناصر همتی قطعا برای آینده کشور مفیدتر یا حداقل کم زیان تر است ولی گمان می کنند که با شرکت در انتخابات و رای دادن به همتی وضع فرسایشی موجود که همه از آن خسته شده اند ادامه خواهد یافت. هدف بیانیه موسوی در واقع ایجاد امید در این جریان وسیع اجتماعی است. اینکه در فردای این انتخابات صرفنظر از اینکه همتی انتخاب شود یا رئیسی، موضوع عمده سیاسی در کشور برهم زدن بساط انتخابات های فرمایشی و تصمیمات پشت پرده خواهد بود و نه حمایت از همتی یا مخالفت با رئیسی. این وعده و امیدی است که موسوی به مردم خسته از وضع فرسایشی کنونی می دهد. اینجاست که هرکس می تواند از خود بپرسد: آیا با برهم زدن امروز تصمیمات پشت پرده برای پیروز کردن رئیسی امید برای آنکه بتوان در فردای این انتخابات بساط کلیت انتخاباتهای فرمایشی را برهم زد بیشتر نخواهد شد؟ بنظر ما کمتر کسی است که پاسخ مثبت به این پرسش ندهد. برخلاف تبلیغات ناسالمی که می کوشد تحریم انتخابات را به حساب موسوی بگذارد، ما به هیچوجه بیانیه مرحسین موسوی را در جهت تحریم انتخابات نمی دانیم. این بیانیه دعوتی است به تفکر، امید و مشارکت. چگونه می توان در یک انتخابات که در پشت پرده مهندسی شده شرکت کرد با این هدف که بساط انتخابات های مهندسی شده پشت پرده را برای همیشه برهم زد؟ این یک تضاد است که بیانیه موسوی دعوت به اندیشه و تصمیم گیری درباره آن است. ما بنوبه خود معتقدیم که با بر هم زدن تصمیمات پشت پرده در این انتخابات برای پیروزی ابراهیم رئیسی است که راه باز می شود تا بتوان بساط تصمیمات پشت پرده برای انتخابات های بعدی را نیز بر هم زد و نه آنکه اجازه دهیم که این تصمیمات امروز موفق شود به این خیال و پندار که فردا خواهیم توانست کاری کنیم کارستان. مردمی که امروز نتوانند مانع پیروزی مهندسی شده ابراهیم رئیسی شوند با چه امیدی خواهند توانست، در آینده بساط انتخاباتهای مهندسی شده را برهم بزنند ؟ نتیجه فقط میتواند نشستن به امید یک ترامپ دیگر باشد که بیشتر از او ایران را تحریم کند یا شاید با حمله نظامی کلک "انتخاباتهای فرمایشی" را برای همیشه بکند. پیروزی ابراهیم رئیسی در این انتخابات، اگر بدون مقاومت و مبارزه باشد، قطعا ایران را وارد یک دوران رکود و ناامیدی و انحطاط خواهد کرد که از درون آن نه پایان بساط انتخابات های فرمایشی بلکه پایان نهادی به نام انتخابات و پایان جمهوریت بیرون خواهد آمد، اگر آن را وارد یک دوران دوباره تحریم و خطر حمله نظامی و امید بستن به حمله نظامی نکند!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 791 - 26 خرداد 1400