راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

30 سال

از فروپاشی

اتحاد شوروی گذشت

ساویتسکایا راسیا

گزینش و ترجمه- آزاده اسفندیاری

 

بر اساس ارزیابی جامعه شناسان، بسیاری از مردم روسیه مناسبت تعطیلی روز 12 ژوئن «روز روسیه» را نمی دانند. چرا تعداد کثیری از مردم روسیه نمی‌دانند 31 سال پیش در کشورشان چه اتفاقی رخ داده است؟

اخیرا یکی از کانال های تلوویزیونی، برنامه روز 12 ژوئن سال گذشته را که یک برنامه خاصی بود نشان داد. بدین صورت که روزنامه‌ نگاری به گروهی از دختران جوانی که در میدان سرخ مسکو ایستاده بودند نزدیک شد و از آنها پرسید: «مناسبت تعطیلی 12 ژوئن چیست؟» جواب آنان یکپارچه سکوت بود. روزنامه نگار از دختران، مناسبت‌های مختلفی را از جمله « نبرد بورودینو» (حمله ناپلئون به روسیه و  نبرد سختی که در سال 1812 در این محل به وقوع پیوست.م) سوال کرد. یکی از حاضران در پاسخ فقط سر خود را تکان داد. خبرنگار «سوختن شهر مسکو در آتش سوزی» را مثال آورد و... سر انجام خبر نگار جواب درستی از گذشته تاریخی روسیه از کسی نشنید.

اگرچه طرح سؤال و نگرفتن جواب پرسش کننده، از بی سوادی و بی اطلاعی تاریخی جوانان امروز باعث تاسف شد اما شاید ندانستن چرایی تعطیلی 12 ژوئن، دختران را از یاد آوری حوادث تلخ پیشین رها ساخت. از آن گذشته، آنها باید در می یافتند و یا مطلع بودند، روزی‌هایی که مردان و زنان شجاع سرزمین آن ها از استقلال خود در برابر دشمنان خارجی با همه توان دفاع کردند، نه تنها یکی از آن مناسبت‌ها برای بزرگداشت روز روسیه انتخاب نشده است، بلکه روز 12 ژوئن، که گام نا مبارکی بود در جهت نابودی قدرت بزرگ کشور شوراها، برگزیده شده است.

اقدام به « نوسازی» میخائیل گورباچف، منجر به رشد نیروهای گریز از مرکز در جامعه اتحاد شوروی و همچنین باعث ظهور نیروهای جدایی طلب ملی شد. از اولین اقداماتی که با هدف تخریب اتحاد خلق ها صورت گرفت، در جمهوری های بالتیک آغاز گردید. مدت های زیادی بود که کشورهای غربی و دشمنان نظام اتحاد شوروی با هدف فعالیت های براندازانه در آن جمهوری ها خود را پنهان کرده بودند.

سر انجام، 16 نوامبر سال 1988 شورای عالی حکومت جمهوری شوروی استونی، اعلامیه ای را تصویب کرد و در آن اجرای قوانین جمهوری را جدا از قوانین اتحاد شوری اعلام کرد.

اگرچه به ظاهر، جمهوری سوسیالیستی شوروی استونی، بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی باقی مانده بود لذا در 16 نوامبر 1988 نهاد عالی قانونگذاری این کشور در واقع، سر پیچی خود از دولت مرکزی و استقلال جمهوری را با پایتختی شهر تالین، اعلام کرد.

اقدام استونی، سر مشقی شد برای دیگر جمهوری ها. روز 26  ماه مه 1989 اعلامیه ای توسط شورای عالی جمهوری شوروی لیتوانی، به تصویب رسید. یک ماه بعد اقدام مشابهی توسط شورای عالی جمهوری سوسیالیستی لتونی، مصوب گردید. روز 23 سپتامبر 1989 نیز شورای عالی جمهوری سوسیالیستی آذربایجان، بیانیه مشابه ای را با مضمون جدایی صادر کرد.

در تداوم جدایی از اتحاد شوروی، روز 11 مارس 1990 شورای عالی جمهوری لیتوانی قطعنامه ای را درباره بازگرداندن قانون اساسی لیتوانی که تحت سلطه دیکتاتور فاشیست، A. Smetona - کسی که ستایشگر موسیلینی، بود- و در سال 1938 تصویب شده بود لازم الاجرا دانست.

در این روزها، آن دسته از جوانانی که از نبرد های تاریخی، از آن جمله نبرد بورودینو، یا دیگر حوادث تاریخی کشور خود اطلاع دارند، گاهی می پرسند: «چگونه مردم اتحاد شوروی اجازه نابودی کشور قدرتمند خود را دادند؟» به نظر می رسد، مردم و بیش از همه رهبران کشور اتحاد شوروی، باید به اندازه کافی به اقدام ویرانگران در تخریب اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و در پیش گرفتن شیوه‌های فاشیستی پاسخ دهند. ضمن این که حرکت اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان اولین کنگره نمایندگان شورای عالی فدراسیون روسیه، نتوانست واکنش در خوری را نسبت به جدایی‌ها از خود نشان دهد. در پاسخ به اعلامیه هایی که توسط جدایی طلبان ملی‌گرا در برخی از جمهوری ها به تصویب رسیده بود، اعلامیه شورای عالی فدراسیون روسیه مبنی بر «حاکمیت روسیه» برای بحث در کنگره پیشنهاد شد. این عمل مانند آن بود که وقتی خانه های همسایه در آتش می سوزند تصمیم بگیرند خانه خود را نیز به آتش بکشند.

روز 12 ژوئن 1990 پیش نویس اعلامیه شورای فدراسیون روسیه شوروی، برای بررسی توسط کنگره ارائه شد. در این سند فدراسیون روسیه عملاً حساب خود را از دیگر جمهوری های اتحاد شوروی جدا کرد و دست جمهوری های باقی‌مانده را برای جدایی باز گذاشت.

همانطور که برخی از نمایندگان متفکر کنگره پیش بینی کردند، اعلامیه «حاکمیت روسیه» با پشتیبانی یلتسین، انگیزه ای برای جدایی نیروهای گریز از مرکز بود. روز 16 ژوئیه 1990 شورای عالی جمهوری سوسیالیستی اوکراین با انتشار اعلامیه ای حاکمیت خود را بر جمهوری اکراین تصویب کرد. روز 23 آگوست 1990 شورای عالی جمهوری شوروی ارمنستان طی اعلامیه ای استقلال خود را به تصویب رساند. ارمنستان اتحاد جماهیر شوروی و سوسیالیست را حذف کرد و فقط یک جمهوری بجا ماند. تا اواسط دسامبر 1990، تمام جمهوری ها و برخی جمهوری های خودمختار سوسیالیستی شوروی اعلامیه های مشابهی را از تصویب گذراندند. در پی گرفتن مسیر جنون جدایی جمهوری ها، راه  برای اجرای توطئه خائنانه استراحتگاه Bialowieza در بلاروس، با شرکت بوریس یلتسین، استانیسلاو شوشکویچ و لئونید کوچما، روسای جمهور روسیه، بلاروس و اکراین مبنی بر انحلال اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، در سال 1993 هموار شد.

متعاقب حوادث نا گوار و فاجعه آمیز گوناگون، 12 ژوئن سال 1994 توسط حکومت، به عنوان روز استقلال روسیه اعلام شد. سال 2002  این نامگذاری تغییر کرد و به روز روسیه تبدیل گردید. گرچه سرزمین مادری اقوام کثیرالمله، شایسته داشتن تعطیلات ملی خاص خود می باشد اما به سختی می توان این روز را که سالگرد شکست بزرگ ناشی از حماقت و بی مسئولیتی صاحبان قدرت آن زمان بود جشن گرفت. در مقابل تنها می‌توان، با انتخاب یک روز از مبارزه قهرمانانه نیاکان مردم این سرزمین را که از قرون گذشته از حاکمیت کشور خود دفاع کردند به عنوان روز ملی و یا روز میهن نام گذاری کرد.

اعلام «استقلال روسیه» و یا «روز روسیه» در روز 12 ژوئن داغ ننگی است بر پیشانی کسانی که به کشور شوراها خیانت کردند و عواقب وحشتناکی را برای میلیون‌ها نفر انسان رقم زدند!

 

https://www.sovross.ru/articles/2131/52370

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 791  -  26 خرداد 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت