دو راهی مردم و حکومت در انتخابات 1400 نامزدی که بتواند مردم را از وضع کنونی نجات بدهد و یا نامزدی که قدرت بتواند او را بگرداند |
چه سردار سعید محمد - فرمانده سابق قرارگاه خاتم الانبیا – چنان که خود و هوادارنش می خواهند نشان دهند، نامزد سپاه پاسداران باشد، چه آنگونه که مخالفانش می گویند نامزدی پوششی برای پنهان کردن نامزد اصلی، ورود وی به عرصه انتخابات از هم اکنون اختلاف ها و رقابت ها را به درون سپاه پاسداران و فراتر از آن، اردوگاه راستگرایان کشاند. در آخرین هفته سال 99 فاش شد که سعید محمد کارشناس فنی پرونده عیسی شریفی متهم پرونده هولدینگ یاس و قائم مقام سردار قالیباف در زمان شهرداری تهران بوده است. شریفی به میلیارد ها تومان اختلاس (و حتی جاسوسی) متهم و محکوم شده است در حالیکه رئیس وی بر کرسی ریاست مجلس تکیه زده و خواب ریاست جمهوری در سر می پروراند. متقابلا هواداران قالیباف افشا کردند که سردار سعید محمد خود مدیر هولدینگ ایرانیان اطلس بوده که پروژه "اطلس مال" در نیاوران را ساخته و دلیل مخالفتش با عیسی شریفی رقابت میان دو هولدینگ یاس و ایرانیان اطلس است. سعید محمد شعار تولید داخلی می دهد و معلوم نیست ساخت پاساژ و مال در نیاوران که قاعدتا محل فروش کالاهای لوکس وارداتی است چه ربطی به تولید داخلی دارد؟ شاید می خواهند با تجربه امثال سعید محمد در پاساژسازی، فروش "تولید داخلی" را راه بیاندازد! و سیاست خارجی و امنیتی را برای رهبر باقی بگذارند. برنامه ای که اگر در این سه دهه موفق بود کار کشور به اینجا نمی کشید که کشیده است. نتیجه این نیز یقینا همان می شود که با احمدی نژاد شد و او احیا کننده شعارهای انقلاب معرفی شد و با همین شعار علیه میرحسین موسوی کودتا شد. کودتایی که اکنون احمدی نژاد با داشتن اسناد و مدارک آن عملا کل نظام را به گروگان گرفته و برای هیچکس تره هم خرد نمی کند. برخی بخت سعید محمد را در انتخابات زیاد می دانند چون سیاست نظام در سه دهه اخیر بر بر کشیدن افراد ضعیف و بی پایگاه مردمی استوار بوده است. هرکس که سرش به تنش بیارزد باید حذف شود چون هم زیر بار نظرات "آقا" و پسرش نمی رود و هم ممکن است که معلوم شود از آنها صلاحیت و لیاقت بیشتری دارد. با همین سیاست 8 سال احمدی نژاد را بر کشور تحمیل کردند و صدها میلیارد دلار به کشور خسارت زدند. براساس همین سیاست به یک نفر 30 شغل می دهند. حتی قاسم سلیمانی را هم نتوانستند تحمل کنند و ترتیبی دادند که از دست او خلاص شوند. یکی از دلایلی که هر دولتی بر سر کار می آید باید فلج شود همین است تا از تکرار تجربه محمد خاتمی جلوگیری شود. باید کاری کرد که هرکس رئیس جمهور می شود و می رود سکه یک پول شود. نتیجه این کوتوله پروری این شده که اکنون هیچ فرد لایق و کارآمدی برای نامزدی انتخابات نیست و آنها هم که هستند جرات ورود در این صحنه را ندارند. چون اولا معلوم نیست که تایید صلاحیت شوند، دوم معلوم نیست اگر تایید صلاحیت شدند رای بیاورند، سوم معلوم نیست اگر رای بیاورند علیه آن رای تقلب و حتی کودتا نشود و چهارم معلوم نیست اگر انتخاب شدند به سرنوشت دیگر روسای جمهور دچار نشوند و هر روز یک بحران بر سر راهشان قرار نگیرد. از آنطرف مردم هم بر اثر فلج کردن دولت ها فعلا اهل انتخاب و انتخابات نیستند. این منطق، البته منطق قدرت است ولی حفظ قدرت از موضع ضعف. به همین دلیل هربار کسی را جلو می فرستند و خود پشت سر او پنهان می شوند. دوراهی مهندسی انتخابات 1400 نیز از همین زاویه مطرح است: پنهان شدن پشت سر رئیس جمهوری قوی تر، یا رئیس جمهوری ضعیف تر؛ کسی که بهتر بتواند جامعه و اقتصاد را بگرداند، یا کسی که بهتر بتوان او را گرداند. از هم اکنون تا روز برگزاری انتخابات برای رسیدن به این نتیجه وقت هست، همانطور که برای مردم در برهم زدن این نتیجه!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 780 - 27 اسفند ماه 1399