اول ماه مه و دفاع پیوسته حزب توده ایران از جنبش سندیکائی |
سالي که گذشت را مي توان سال مقاومت و متشکل شدن صفوف پراکنده جنبش كارگری در شهرهای مهم کارگری ایران دانست. در دیگر كشورهای جهان نیز جنبش کارگری علیرغم فشاری که بیماری کووید 19 بر آن وارد کرد در حال انسجام و پیشروی است. حتی در امریکا نیز جرقه های این انسجام از درون شورش مربوط به انتخابات اخیر ریاست جمهوری بیرون زده است. در ايران وضع دو گانه ای حاكم است. حكومت ايران شايد بيش از هر حكومت ديگری در جهان در حرف سخن از محرومان و مستضعفان مي گويد و مدام بر سر آنها منت مي گذارد اما در عمل كمتر حكومتي اين چنين حقوق كارگران و زحمتكشان را پايمال و تلاش برای ويران ساختن تشکل های آنها كرده است. حق تشكل و آزادی سنديكايي وجود خارجي ندارد اما در یکسال گذشته شاهد بودیم که علیرغم همه مانع تراشی های حکومتی و دستگیری ها و به زندان بردن ها، جنبش کارگری ایران نیز شانه به شانه جنبش های مدنی (بازنشستگان، فرهنگیان، وکلا، استادان، پرستاران و...) و حتی مهاجم تر و منسجم تر از آنها پیش رفته است. این پیشروی را باید مقایسه کرد با تلاش دولت خاتمي برای دعوت از رئيس و معاون سازمان بين المللي كار در دولت اصلاحات که هدف از آن فراهم ساختن پذيرش مقاوله نامه های بين المللي مربوط به آزادی سنديكايي بود، که در دولت احمدی نژاد بکلی کنار گذاشته شد و حتي خانه كارگر و شوراهای اسلامي كار را هم ديگر به رسميت نشناخت چه رسد به سنديكاهای مستقل. با آنکه حق اعتصاب در جمهوری اسلامی وجود ندارد نمونه های گوناگونی از برخورد با اعتصاب ها و تحصن ها و تجمع های اعتراضی كارگران در یکسال گذشته داشته ایم، جنبش کارگری را نه تنها نتوانستند از حرکت باز دارند بلکه مجبور به عقب نشینی هائی موضعی در برابر آن شدند. برخي از فعالان اين اعتصاب ها و اعتراض ها همچنان در زندان بسر مي برند و برخي ديگر اخراج يا آواره شده اند، اما این نتایج نیز نتوانست مانع پیشروی جنبش کارگری شود. بحث های ادامه دار درباره حداقل دستمزد کارگران نیز نشان داد که عملا چيزی به نام قانون كار ديگر در جمهوری اسلامی وجود ندارد و یگانه قانون، همان جنبش اعتراضی است. تصميمات حکومتی مطابق منافع سرمایه داران تصويب مي شود. یک روی مهم سرکوب آزادی ها جلوگیری از متشکل شدن طبقه كارگر است. کسانی که بحث های دوران انقلاب 57 و سالهای اول و دوم جمهوری اسلامی درباره "سندیکا" و "شورا" را بخاطر دارند بخوبی میدانند که حزب توده ایران در اوج هیجان زدگی بحث درباره جانشین شدن "شورا" بجای "سندیکا" حزب توده ایران روی حفظ سندیکاها تاکید بسیار کرد. این تاکید حزب ما با مخالفت چپ روهائی که تصور کرده بودند انقلاب سوسیالیستی در ایران شده و حکومت مانند انقلاب اکتبر باید بدست شوراها اداره شود روبرو شد. نشریات این سازمان ها که وسیعا در آن دو سال منتشر می شد گواه بحث ها در همین مورد و پاسخ های مندرج در ارگان مرکزی حزب توده ایران "مردم" و سپس "نامه مردم" در همین ارتباط است. حزب ما با تشکیل شوراهای کارگری در واحدهای کارگری مخالف نبود، اما تاکید داشت که تشکیل این شوراها نباید نفی کننده ادامه حیات سندیکاها شود. حکومت خیلی زود روی موج شورا ستائی سوار شد و بتدریج نام آن را تبدیل به شوراهای اسلامی کار کرد و کمر به انحلال و نابودی سندیکاها بست و این همان نگرانی بود که حزب توده ایران داشت و معتقد بود «در سندیکاهای کارگری، تفتیش عقاید وجود ندارد و محور این تشکل ها امور صنفی و کارگری است. حکومت نمی تواند پسوند اسلامی به سندیکاها اضافه کند اما با شورا همین کار را کرد و در واحدهای کارگری نیز کارگران را به دو گروه خودی و غیر خودی تبدیل کرد. این ها نکات بسیار مهمی است که باید با بازخوانی فعالیت های سیاسی در سالهای اول تاسیس جمهوری اسلامی بار دیگر مرور کرد و به نسل کنونی جنبش کارگری حقانیت نظرات حزب توده ایران را نشان داد.» بزرگداشت اول ماه مه برای ما توده ای ها به معنای تکرار هر سال یکبار تاریخ پیدایش اول ماه مه نیست، بلکه نشان دادن درک عمیق و تاریخی حزب توده ایران از جنبش کارگری جهان و ایران با ذکر مثال و مرور رویدادها در مقاطع مهم است. یعنی همین نکاتی که در بالا به آن اشاره شد.
با اين حال همه چيز نشان مي دهد كه جنبش كارگری و جوان ايران نيز که از سطح سواد و دانش سياسي غير قابل مقايسه ای با گذشته برخوردار است، در آستانه يك تحول جديد قرار گرفته است و اين درك روزبروز بيشتر در ميان كارگران و فعالان سنديكايي نفوذ مي كند كه بدون وجود آزادی های سياسي و سنديكايي دفاع از حقوق طبقه كارگر خواب و خيالي بيش نيست.
عوامفريب هايي نظير احمدی نژاد اگر واقعا طرفدار محرومان و حقوق كارگران هستند در نخستين قدم بايد حق آزادی تشكل آن ها را به رسميت مي شناختند!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 784 - 8 اردیبهشت 1400