استراتژی آمریکا برای ادامه حضور نظامی در افغانستان سرگیی کاژمیاکین- روزنامه پراودا گزینش و ترجمه- آزاده اسفندیاری |
اعلام خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان توسط جو بایدن، بیانگر یک باخت آشکار است. با این حال واشنگتن قصد ندارد کنترل این کشور و منطقه را از دست بدهد. به همین مناسبت سیاستهای چند جانبه ای را در پیش گرفته است. کاخ سفید «پایان طولانی ترین جنگ آمریکا» را خروج پر شکوه نیروهای نظامی خود عنوان می کند. درحالی که پشت پرده، بازی پیچیده ای پر از دسیسه ها و ماجراها نهفته است و برای پایان دادن آن نیز برنامه ریزی نشده است. به عنوان مثال سال گذشته ایالات متحده توافقنامه ای را با طالبان امضا کرد. نکته اصلی آن پایان دادن به حضور نظامی امریکا در افغانستان تا اول ماه مه 2021 بود. عمل واشنگتن کاملاً فرصت طلبانه بود: دونالد ترامپ، با این ورق در مبارزات انتخاباتی خود بازی کرد و تمایل خود را برای پایان دادن به «جنگ های غیرضروری» اعلام کرد. در یکی از مواد قرار داد شرایط مبهمی منظور شده بود. مانند امتناع طالبان از همکاری با تروریست ها که هر لحظه امکان متهم کردن آنها به خیانت را امکان پذیرمی کرد. این ترفند کمکی به انتخاب مجدد ترامپ نکرد و سرانجام ارثیه خروج نیروها از افغانستان به بایدن رسید. بایدن در ابتدا از ترامپ به دلیل بر داشتن «یک گام غیرمسئولانه» انتقاد کرد و در حرف از عقب نشینی نیروها، به صورت مرحله ای با همکاری متحدان سخن به میان آورد. تمایل به مذاکره مجدد در باره توافق بلافاصله پس از مراسم تحلیف آشکار شد. لوید آستین، وزیر دفاع جدید نیز گفت خروج ایالات متحده از افغانستان به شکل عجولانه و بی نظم نخواهد بود. با این حال دولت جدید نمی توانست ایده محبوب پایان دادن به جنگ در میان رای دهندگان آمریکایی را نادیده بگیرد و در نهایت طفره رفت. از یک طرف طالبان به نقض تفاهم نامه، از جمله ادامه روابط با القاعده متهم شد و حملات نیروی هوایی ایالات متحده به مواضع ستیزه جویان، به ویژه در نزدیکی قندهار شدت گرفت. از سوی دیگر، کاخ سفید سعی کرد خود را در نقش نیروهای حافظ صلح نشان دهد و مجموعه ای از ابتکارات را پیشنهاد داد که قطعا بلند پروازانه است و اجرای آنها دشوار. از آن جمله طرح آشتی ملی تحت نظارت سازمان ملل که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده به مقامات افغانستان ارائه کرده است. طی سه ماه گذشته، ایده ها و پیشنهادات مختلف با شکوهی ارائه شده است. تیم بایدن مایل نیست پرستیژ خود را از دست بدهد و به عنوان یک مدافع درگیری غیر مردمی مطرح شود. ضمن این که از رها کردن افغانستان نیز هراس دارد. بنابراین یک دوره نسبتاً طولانی برای خروج نیروها در نظر گرفته شده است و طی آن هر اتفاقی می تواند رخ دهد. به عنوان مثال سازمان دادن یک حمله تروریستی بزرگ تا دلیلی برای تجدید نظر در تصمیم گیری برای ماندن باشد. واشنگتن در سازماندهی تحریکات و عملیاتی که برای خود سود آور باشد هیچ تردیدی نمی کند! (به انفجار جنایتکارانه مدرسه دخترانه با 80 دانش آموز قربانی در افغانستان و متعاقب آن انفجار یک مینی بوس با 10 کشته در روزهای اخیر توجه کنید- م) همه علائم نشان می دهد آمریکایی ها برای پایان دادن به جنگ مصمم نیستند و حتی سودای افزایش نیرو را در سر دارند. اخیرا بایدن، خاطرنشان کرد، «ایالات متحده به نظارت بر تهدیدات افغانستان ادامه می دهد و توانایی های ضد تروریسم خود را تقویت می کند». ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا، درمجلس سنا، از تقویت توانایی ها در افغانستان خبر داد. بلینکن، وزیر امور خارجه صریح ترین حرف را به زبان آورد. به گفته وی، اگر نشانه هایی از تهدید دیده شود، واشنگتن قطعاً نیروهای بیشتری را به آنجا اعزام خواهد کرد. حیله گری «صلحبانان» آمریکایی به همین جا ختم نمی شود. اخیراً معلوم شد، تعداد اعلام شده نیروهای آمریکایی در افغانستان فقط 2.500 هزار نظامی شامل واحدهای نیروهای ویژه نیست بلکه حداقل 1000 نفر دیگر را نیز در بر می گیرد. اضافه بر آن جنگجویان شرکت های نظامی خصوصی، بر اساس داده ها تا رقم 18 هزار نفر را نشان می دهد. ضمن اینکه بمب افکن های استراتژیک B-52 آمریکا نیز قبلاً در افغانستان مستقر شده اند. (بر اساس گزارش های منابع روسی ایالات متحده در سالهای اخیر بیش از 30 هزار نفر از تروریست های داعش را از سوریه و عراق به شمال افغانستان منتقل کرده است.م) چندی پیش برنامه های واشنگتن توسط نشریه آمریکایی «هیل» فاش شد. این نشریه خاطرنشان می کند، هدف اصلی بایدن، از متقاعد کردن مردم آمریکا این است که ایالات متحده هرگز افغانستان را ترک نخواهد کرد اما تنها سؤال این است که حضور در این کشور به چه شکلی حفظ خواهد شد. این نشریه تقویت نقش متحدان ناتو از جمله نقش ترکیه را پیش بینی می کند. این امر را میتوان با انتخاب استانبول به عنوان محل برگزاری کنفرانس صلح و فعالیت تبلیغاتی در داخل افغانستان نشان داد. در همین رابطه حامد کرزای، رئیس جمهور سابق این کشور سیستم سیاسی، اجتماعی ترکیه را به عنوان بهترین نمونه اداره کشور مثال آورد. موضوع دیگر عنوان شده در این نشریه از اهمیت کمتری برخوردار نیست. یعنی موقعیت افغانستان از منظر مقابله با پکن و نقش جغرافیایی این کشور در رقابت ژئوپلیتیک آمریکا با چین. همینطور ذخایر فلزی کمیاب افغانستان که به 3 تریلیون دلار تخمین زده می شود و تولید آنها توسط ایالات متحده صورت میگیرد و دل کندن از آن امکان پذیر نیست. واشنگتن در سیاست ضد چینی خود، همواره اتهامات سرکوب جمعیت مسلمان منطقه خود مختارسین کیانگ را تکرار می کند. با توسل به اتهامات، مجموعه ای از تحریم ها اعمال می شود. حتی واشنگتن پکن را تهدید به تحریم بازی های المپیک زمستانی سال 2022 می کند. با حذف «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» از لیست سازمان های تروریستی، ایالات متحده اذعان کرد، تنها فشار، محدود به اقدامات دیپلماتیک نخواهد بود. به نوشته نشریه فرانسوی آتلانتیکو، با وجود داشتن پایگاه در افغانستان، این گروه توسط سرویس های اطلاعاتی آمریکا و ترکیه پشتیبانی می شود و سفارت آمریکا در آنکارا از افراد نزدیک به آنان به گرمی پذیرایی می کند. تاریخ نه چندان دور، موارد بسیاری از چگونگی به وجود آوردن سازمان های «ترقی خواه اسلامی» با وظایف تعیین شده توسط کشورهای غربی را نشان می دهد. سازماندهی و حمایت مجاهدین افغان در دهه 1980، سرنگونی معمر قذافی و جنگ داخلی سوریه با هیولای «دولت اسلامی» (داعش) در حافظه ها نقش بسته اند. با خروج نیروهای امریکایی از افغانستان می تواند روند مشابه دیگری آغاز شود. خصوصاً از آنجا که تمرکز گروههای تروریستی مانند داعش و «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» سینگ کیانگ که دقیقاً در استانهای شمال شرقی نزدیک به چین، بدخشان ، کناره و غیره صورت می گیرد. تحلیلگران چینی از جمله یانگ وی، استاد انستیتوی مطالعات خاورمیانه در دانشگاه نورث وسترن، تحرکات در شرق افغانستان را مورد توجه قرار داده اند. به نظر این تحلیلگران، حضور فزاینده اسلام گرایان تندرو در این کشور تهدیدی واقعی برای امنیت ملی جمهوری خلق چین است و امکان دارد به وضعیت متشنجی در سین کیانگ منجر شود. فرض بر این است که استراتژیست های آمریکایی می خواهند با دامن زدن به فعالیت افراط گرایی با یک تیر به دو هدف بزنند: ابتدا یک کانون آشوب وتنش نزدیکی مرزهای چین ایجاد کنند. دوم، آن را بهانه ای برای ادامه حضور در افغانستان قرار دهند اما به دلایل متعدد، وقتی دیو از بطری بدر آید مشکلات زیادی ایجاد خواهد کرد. ایالات متحده با ماجراجویی های خود شروع به یک واکنش غیرقابل کنترل و منفجر کردن کل منطقه دست خواهد زد. نشانه ها بیانگر یک دور باطل چرخش خشونت آمیز است. فقط از 17 تا 30 آوریل حدود 200 مقام امنیتی و تقریباً 100 غیرنظامی در افغانستان کشته شده اند. درگیری های شدید در سراسر کشور در جریان است. در عمل نیز طالبان از روند مذاکره خارج شد. این روند هم در قالب بین افغانی و هم در گفتگو با مشارکت واسطه های خارجی اعمال می شود. طالبان عقب نشینی کامل نیروهای اشغالگر، آزادی همه همرزمان خود از زندان ها و حذف رهبری جنبش از«لیست سیاه» تروریست های شورای امنیت سازمان ملل را شرط ادامه تماس ها گذاشته اند. بر بستر چنین زمینه ای بین نخبگان حاکم هم شکاف ایجاد شده است. مقدمات کنفرانس استانبول به خوبی این شکاف را نشان داد. شورای عالی آشتی ملی، به ریاست عبدالله عبدالله رقیب دیرینه رئیس جمهور، یک طرح صلح تهیه کرده است که انتقاد شدید تیم رئیس دولت را به دنبال داشت. همزمان یکی از قدیمی ترین و تأثیرگذارترین احزاب کشور، یعنی "جامعه اسلامی افغانستان" از هم گسیخت. کنگره این حزب با تیراندازی بین محافظان و تعدادی از رهبران همراه شد و اعضای رهبری صلاح الدین ربانی، اسماعیل خان و احمد ضیا مسعود، همکار سابق عطا محمد نور متهم به کسب قدرت شدند. در عین حال شبه نظامیان از اطاعت حکومت سر پیچی کردند و اداره چندین شهرستان را بر عهده گرفتند. از جمله مناطق آشفته استان وردک بود که عمدتاً هزاره های شیعه در آن زندگی می کنند. چند سال پیش، آنها یک جریان شبه نظامی به رهبری عبدالغنی علیپور تشکیل دادند تا در برابر ناتوانی دولت مرکزی ضعیف با اسلامگرایان مبارزه کنند. محبوبیت این فرمانده خاری بود در چشم حکومت. در سال 2018، وی را دستگیر کردند و تنها پس از اعتراضات گسترده و مداخله سیاستمداران هزاره آزاد شد. با این حال در پایان ژانویه امسال، تلاش جدیدی برای محدود کردن علیپور به کار گرفته شد. اخیراً نیز درگیری های گسترده ای آغاز گردید و طی آن یک فروند بالگرد حمل و نقل نظامی Mi-17 سرنگون شد. رسانه های طرفدار دولت، ایران را به حمایت از علیپور متهم کردند. نشریات غربی و اندیشکده های تأثیرگذار از جمله بنیاد جیمز تاون آمریکا نیز با آنان همصدا شدند. به گفته آنها، تهران جنگجویانی را از تیپ فاطمیون که در سوریه علیه داعش جنگیده اند به افغانستان می فرستد. اخیراً نیز اشرف غنی نظریات ضد ایرانی خود را علناً بر زبان آورد. وی هنگام افتتاح سد در استان نیمروز گفت: از این پس ایران نمی تواند از آب رودخانه ای فرامرزی به صورت رایگان استفاده کند. در واقع هدف غیرمستقیم چنین حملاتی چین را نشانه گرفته است. درست در زمانی که ایران و جمهوری خلق چین خواهان عملی کردن قرارداد همکاریهای استراتژیک با یک دیگر می باشند. نتیجه این که، افغانستان غرق در آشوب هنوز با صلح فاصله بسیار زیادی دارد. https://gazeta-pravda.ru/issue/47-31107-7-maya-2021-goda/dvoynaya-bukhgalteriya-interventov تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 786 - 22 اردیبهشت 1400