راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

هدایت درشکه

6 اسبه از ترامپ

به بایدن رسیده!

"فرزاد فروزنده"

 

 

پیرامون ورود بایدن به کاخ سفید و تغییر سیاست خارجی دولت او تحلیل ها و تفسیرهای گوناگون نوشته اند. برخی آنرا استثنایی بر قاعده دانسته اند و پدیده یی گذرا، به عبارتی وقفه یی در روند نظم نولیبرال. اما دیگرانی هم آنرا نشانه یی از آغاز تغییر توازن قوا در جهان و حرکت به دوره یی از رقابت میان قدرتهای بزرگ دانسته اند، رقابتی از آن گونه که در سده های پیشین میان دول استعماری وجود داشت.

اگر سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ دوم جهانی حول تشکیل نظم لیبرال و ایجاد نهادها و موسسات بین المللی (بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و ...) و نیز بنیاد اتحادها و توافقهای بین المللی با کشورهای دوست بویژه در برابر کمونیسم متمرکز بود، و در دوره ی پس از جنگ سرد و در نبود قدرتی همپا، آمریکا یکه تاز میدان سیاست بود و نفوذ در خاورمیانه بخش مهمی از سیاست خارجی اش، این روند در دولت جدید ایالات متحده دیگرگون شده است. دولت بایدن نیز همسو با دو سند استراتٰژی امنیت ملی سال ۲۰۱۷ و استراتژی دفاع ملی سال ۲۰۱۸ زمان ترامپ چین و روسیه را رقیب و برتری نسبت به آنها را استراتژی نوین سیاست خارجی خود اعلام کرده است، اما به شیوه ای متفاوت با ترامپ.

چرا این استراتژی در دولت بایدن نیز دنبال می شود؟

پیشرفت های نظامی روسیه یکی از دلایل پافشاری بر سیاست خارجی دولت ترامپ است. در سالهای اخیر در روسیه از تسلیحات و آلات جنگی پیشرفته یی رونمایی شده که هنوز ایالات متحده به نمونه ی مشابه یا همپای آن دست نیافته است. آندری مارتیانف در کتاب خود به نام «انقلاب (واقعی) در عرصه ی نظامی» می نویسد که جنگ افزارهای جدید روسیه افسانه ی ضربه ناپذیری آمریکا را زیر سوال برده و آمریکا سالها در این زمینه از روسیه عقب افتاده است.{۱} بر هم خوردن توازن نظامی به سود روسیه برتری ژئوپولتیک این کشور را هم به همراه داشته است. رویدادهای سوریه، اوکراین، آمریکای لاتین و ... و عقب افتادن های ایالات متحده گویای این امر است. قانون تاسیس یک نیروی جدید با نام نیروی فضایی آمریکا که ترامپ مبتکر آن بود و بایدن دنبال کننده آن تلاشی است در مسیر بازتعریف دکترین نظامی و مقابله با قدرت فزاینده ی نظامی روسیه و چین، بویژه در فضا.

در پهنه ی اقتصاد نیز چین به قدرتی بزرگ و رقیب جدی آمریکا بدل شده است. نفوذ چین در آسیا و اقیانوسیه انکار ناپذیر است. پروژه ی عظیم و بلند پروازانه ی «راه ابریشم نوین» و سرمایه گذاری در دهها کشور آسیایی، اروپایی و آفریقایی برنامه یی است که چین برای رشد اقتصادی اش به دنبال آن است. آمریکای دوران ترامپ با اجرای قوانین تجاری برای محدود کردن دسترسی چین به بازارهایش (وضع تعرفه ها) و فن آوریها و اسرار تجاری (حمایت از مالکیت فکری) در پی ضربه زدن به چین و حفظ برتری اقتصادی خویش بود و همان سیاست اکنون نیز توسط بایدن دنبال می شود. درحقیقت درشکه 6 اسبه ای که ترامپ آن را می راند، اکنون توسط بایدن هدایت می شود اما با اندکی تغییر آرایش و جابجائی اولویت های جهانی و داخلی.

 

و بالاخره در عرصه ی سیاسی و دیپلماتیک، ایالات متحده بجای خاورمیانه به آسیای جنوب شرق و اروپا روی آورده است. حمایت سیاسی از تایوان و تقویت روابط با هند و ویتنام برای جلوگیری از نفوذ چین در این مناطق است. همچنین است نزدیکی بیشتر به ژاپن و تلاش برای توافق با کره ی شمالی و دور کردن این کشور از چین. در اروپا نیز، فشار سیاسی به کشورهای اروپایی برای اختصاص بودجه ی بیشتر به ناتو برای تقویت بیشتر این پیمان نظامی بویژه برای دفاع از کشورهای بالتیک در برابر روسیه است.

 

سردرگمی در سیاست خارجی ایالات متحده که بسیار هم مورد انتقاد مخالفان دولت کنونی در داخل آمریکاست تا حدی به سبب این تغییر استراتژی نظامی، اقتصادی و سیاسی آمریکا و اتخاذ رویه یی رقابتی در برابر دیگر دولتهای بزرگ است. مارتیانف معتقد است جهان بسوی نظامی چند قطبی پیش میرود. آیا روندی که با بر سر کار آمدن دولت ترامپ آغاز شده به سیاست عمده ی این کشور طی دهه های آینده بدل میشود؟ تضاد میان دول استعماری در سده های پیشین در نهایت با جنگ و پیروزی قدرت برتر حل شد. از نگاه تحلیلگران اما، سیاست خارجی نوین آمریکا باید «کسب ظرفیت دفع تهاجم احتمالی به متحدان و شرکای آمریکا»{۲} باشد.

 

در چنین زمینه یی، سیاست ایالات متحده تغییر رژیم سیاسی ایران نیست اما کوتاه کردن دست ایران از خلیج فارس میتواند جزیی از این سیاست باشد. دولت ترامپ آغازگر تغییر استراتژی آمریکا شده است و طبیعی است مادامیکه این تغییر به رویه بدل نشده دولت او و حتی دولتهای آینده هم یکدست نباشند و جناحی که خواستار ادامه ی حضور آمریکا در خاورمیانه است مشوق جنگ با ایران خواهد بود. کسانی مانند بولتون و پومپئو و لابی اسرائیل در این جناح جای میگیرند. بنابراین در این مرحله و در میدان رقابت قدرتهای بزرگ تکیه ایران به کشوری خاص ضد امنیت و منافع ملی ماست. برقراری توازن در رابطه با چین، روسیه، آمریکا و اروپا اولویت مهمی است. مذاکره و گفتگو با آمریکا در فرصت مناسب در این چارچوب معنا می یابد.

 

{۱} انقلاب (واقعی) در عرصه ی نظامی، آندره ی مارتیانف، سپتامبر ۲۰۱۹.

 

{۲} نشریه فارن افرز، شماره ژانویه و فوریه ۲۰۲۰.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 786  -  22 اردیبهشت 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت