سرمقاله 786 حاکمیت نخواهد توانست گریبان خود را از چنگال تغییرات رها کند |
تعمیق و گسترش جنبش اصلاحات در کشور ما، که با فراز و نشیب هائی مانند جنبش سبز 88 و حتی شورش های بی رهبری سالهای 96 و 98 همراه بوده، همچنان یک وظیفه ملی و مترقی، تا مرز یک وظیفه انقلابی است. این جنبش، با در نظر داشت کارنامه 40 و چند ساله جمهوری اسلامی همچنان در پی بازگشت به صدر آرمان های انقلاب 57 است. حتی اگر این را با صراحت اعلام نکند خواسته ها و شعارهای آن در ماهیت خود، همان خواسته های انقلاب 57 است. کسانی که نگران بازگشت دوباره بازندگان انتخابات ریاست جمهوری 92 به قوه مجریه و هر نهادی هستند که از آن رانده شده اند، آنها که پیشروی خزنده طرفداران اندیشه های حجتیه زیر لوای تشکل های گوناگونی مانند پایداری و مداحان، عماریون و ... هستند و آنها که از جنگ و ویرانی و حتی تکرار یک قتل عام دیگر سیاسی در کشور وحشت دارند، بیش و پیش از بیان وحشت و هراس و نگرانی، باید فکری برای تعمیق و گسترش اصلاحات در کشور بکنند. طبیعی است که این تلاش به مراتب دشوارتر از دادن یک اطلاعیه برای عقب نماندن از کاروان تحریم است. در سر هر پیچ حادثه در ایران و در جمهوری اسلامی، باید گذشته را مرور کرد، آن را در برابر دیدگان قرار داد و نسل جوان و پس از انقلاب 57 کشور را هوشیار کرد. البته در این مرور گذشته نباید از گفتن "سخن روز" غافل ماند. گذشته در خدمت امروز است و امروز است که فردا را میسازد. این شعار و مشی تودهایهاست! برخاسته از همین نگاه و مشی است که معتقدیم باید از تعمیق و گسترش جنبش اصلاحات و راههای آن سخن گفت. سخنی توام با پیشنهاد و نه سخنی برای سخن گفتن به امید مطرح شدن! برای پاسخگوئی به این وظیفه ملی، طبیعی است که هر حزب و سازمان و گروه و فردی مطابق نگاه و نگرش خود عمل میکند. آنچه ما درباره اصل انتخابات می گوئیم، همان نگاه تاریخی حزب توده ایران به رویدادهاست. بویژه که تجربه 40 سال گذشته، حتی به مخالفان ما نیز نشان داد، نظرات و ارزیابیهای حزب توده ایران نزدیک ترین ارزیابیها و تحلیلها نسبت به واقعیات جامعه ایران است. ما اعتقاد داریم، تعمیق جنبش اصلاحات با گسترش آن پیوند ارگانیک و تنگاتنگ دارد. یعنی شعارها و خواستهای جنبش اصلاحات هر اندازه به اعماق جامعه راه یابد، به همان اندازه بر گسترش جنبش افزوده میشود. جنبشی که در میهن ما جاری است، تنها در شعار "آزادی" و علیه "دیکتاتوری" نمیتواند و نباید خلاصه شود. این جنبش دارای خواستهای عمیق اقتصادی است، چرا که کشور، نه تنها در بحران سیاسی و حکومتی، بلکه در یک بحران عمیق اقتصادی غرق است. آنها که در سال 88 کودتا کردند و آنها که متحد کودتاچیها شدند، درمجموع کشور را در بحران فرو بردند. بحران همه جانبه امروز ایران حاصل حاکمیت آنهاست که گاه بعنوان دولت سایه، گاه قدرت غیر پاسخگو و ... از آن یاد می شود. این دولت سایه و این قدرت غیر پاسخگو بصورت مافیائی بر جامعه مسلط شده است. حاکمیت سرمایه داری تجاری و صنعتی- نظامی که با سیاست نظامی- اتمی در آمیخته، آخرین ضربات را به کشاورزی و تولید کشور ما زد. ما منتقد این ضربه و این در هم آمیخگی هستیم و نه مخالف فعالیت اتمی. نه تنها مخالف آن نیستیم بلکه از آن حمایت هم می کنیم. حاکمیت متکی به سیاست نظامی- اتمی، علیه تولید ملی، چه درعرصه صنعت و چه درعرصه کشاورزی عمل کرد و تاریخی ترین فساد اقتصادی، اختلاس حکومتی، چپاول ثروت ملی و ... را برای دهها میلیون مردم ایران بوجود آورد. آنچه که باید با انتخابات 1400 تغییر کند همین حاکمیت است. دو طبقه (کارگران و کشاورزان) که بیشترین ضربه را در 40 سال گذشته خورده اند و قشر متوسط اجتماعی (اقشار میانی و به اصطلاح رایج شده "طبقه متوسط") که در کنار دو طبقه یاد شده تصور می کنند اوضاع امروز ایران حاصل انقلاب است و نه محصول غفلت های تاریخی برای حفظ و گسترش دستآوردهای انقلاب 57، اکنون حداقل طی دو دهه گذشته تاثیر گذارترین نیروی اجتماعی برای هر تحولی اند. کارگران، کشاورزان و زحمتکشان نیروی مهم و بالقوه جنبش اصلاحات در میهن ما هستند که شانه به شانه اقشار میانی و متوسط جامعه نه تنها سرنوشت اصلاحات، نه تنها سرنوشت کشور، بلکه پاسدار و احیاء کننده ماهیت انقلاب 57 اند. میتوان نگران بی سازمانی و بی رهبر ماندن این جنبش بود، اما تجربه نشان داده که رهبران در عمل سر بر می آورند و مردم خود سازمانده می شوند. روی سخن ما نه تنها با مردم، بلکه با طرفداران اصلاحات و تغییرات درحکومت نیز هست، چرا که در هر جبهه ای که برای تغییرات و اصلاحات تشکیل شود از این طیف نیز می تواند و باید نیرو جذب کند. طبقات و اقشار غارت شده مملکت سپاه اصلاحات بنیادین اقتصادی و سیاسی اند. گریبان چپاولگران را باید گرفت، مردم را باید در جریان جزئیات چپاول کشور قرار داد، کارخانهها باید از چنگال خصوصی سازی ها رها شده و به چرخه تولید ملی باز گردند و واحدهای صنفی و تشکلهای کارگری باید تشکیل شوند. سیاست حمایت از کشاورزی و کشاورزان باید بصورت نهادینه پیش برده شود. امروز، برخلاف تصور بخش های نسبتا وسیعی از اصلاح طلبان، اصلاحات اقتصادی، پیشتاز جنبش اصلاحات است که بصورت طبیعی اصلاحات سیاسی و اجتماعی را بدنبال خود میکشد. با این سرمایه میتوان به استقبال انتخابات رفت. از تن حاکمیت، گام به گام باید تکهای جدا کرد و به جنبش اصلاحات وصل کرد تا پوست و استخوانی بیش از آن باقی بماند و دیگر توان مقابله با خواستههای مردم را نداشته باشد. این تلاش باید شامل نیروهای نظامی و سپاهی کشور نیز بشود تا هوای حاکمیت مطلق از سر شماری از فرماندهان آن بیرون برود. درک عمیق از این واقعیات که در تضاد با شعارهائی نظیر "عبور از جمهوری اسلامی"، جنبش نه به جمهوری اسلامی و طرد ولایت فقیه و جبهه تحریم انتخابات و .... است باید بتواند آگاهی و وظیفه روز نیروهای سیاسی خارج از حاکمیت را نیز کامل کند!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 786 - 22 اردیبهشت 1400