شکار در مدرسه به سبک امریکائی تلویزیون حزب کمونیست روسیه ترجمه- آزاده اسفندیاری |
بررسی اخبار روزانه در کشورهای سرمایه داری، حکایت از حوادث تکان دهنده ناشی نا بسامانی های اجتماعی مانند تبهکاری، کشتار و خشونت در همه عرصه های زندگی دارد. یکی از نشانه های بارز بازگشت سیستم سرمایه داری به روسیه، وجود در گیری های جنایتکارانه و خشونت آمیز همه جانبه اجتماعی در این کشور است. در این رابطه نوشته دیمیتری نویکوف، از اعضای رهبری حزب کمونیست روسیه به مناسبت کشتار دانش آموزان در شهر کازان تاتارستان این کشور به شرح زیر در سایت تلویزیون حزب کمونیست منتشر شده است: برای چندمین بار درد و غم پا به خانههای ما گذاشت. سیستم سرمایه داری که 30 سال قبل در روسیه حاکم شد خشونت و خون ریزی را نیز برای شهروندان ما به ارمغان آورد. طبعا قربانیان اصلی ناهجاری های جاری، آسیب پذیرترین اقشار جامعه یعنی کودکان و سالمندان می باشند. این امر با کشتار دانش آموزان بی دفاع در کازان به روشنی عیان گشت. جوان 19 ساله به سبک حوادث مشابه در امریکا، با سلاح آتشین به مدرسه شماره 175 وارد شد و به سمت دانش آموزان و معلمان آتش گشود که منجر به کشته شدن عدهای از آنها گردید و بیش از 20 نفر نیز در بیمارستان بستری شدند و حال چند نفر از آنها وخیم گزارش شده است. مدرسه ای که خود چند سال قبل تحصیل را همانجا به اتمام رسانده بود. خوب! ظاهراً تحقیقات انگیزه جنایت را در اقدام مجرم روشن خواهد کرد. صرف نظر از این که چه افراد و یا چه کسانی قربانی شدند، زندگی آن ها قابل بازگشت نیست. ما برای قربانیان بیگناه عزاداری می کنیم و همراه با بستگان و دوستانشان به سوگ خواهیم نشست و برای زخمی ها بهبودی سریع آرزو خواهیم کرد. بنا بر روال عمومی، مقامات و شخصیت های اجتماعی (باز هم به سبک امریکائی) تلاش می کنند تا همه چیز را به دلایل وجود خصوصیات فرد مقصر جلوه دهند. به عنوان مثال الكساندر خینشتین، معاون دومای دولتی (مجلس)، وقوع جرم را با نبود سرویس امنیتی در مدرسه توضیح داد. عدهای دیگر از اظهار نظر کنندگان، مشکلات روانی فرد شلیک کننده را ملاک قرار می دهند. شاید تمامی این توضیحات درست باشد. با این حال با در نظر گرفتن این نوع قضاوتها اما جداگانه و بدون ارتباط با دلایل عمیق اجتماعی، پاسخ های دقیق به دست نخواهد آمد. رویکرد برای توضیح چنین پدیده های وحشتناکی و مبارزه با آنها بسیار پیچیده است. با توجه به مجموعه دلایل، مسایلی از این دست مستقیماً با دوره ای مرتبط می شود که «اصلاح طلبان دموکرات» 30 سال پیش کشور ما را به سمت و سوی دیگری کشاندند. با از بین بردن قدرت حکومتی و سوسیالیسم اتحاد شوروی، توسط میخائیل گورباچف، بوریس یلتسین، یاکوولف، گایدارس و... مانند شیاطین نشسته بر اسب لیبرالیسم، استدلال کردند که سیستم مورد نظر آنان روسیه را خود به خود به سمت «نعمت های سرمایه داری» سوق خواهد داد و فراوانی کالاها، رفاه اجتماعی و آزادی های نامحدود به وجود خواهد آمد. با الفاظ شیرین ندای پرسترویکا و« دموکراتیزه کردن» به معنای واقعی در باره اصلی ترین موضوع سکوت کردند. به عنوان نمونه، اینکه فراوانی کالاها به هیچ وجه به معنای دسترسی عامه به بودجه لازم برای خرید آنها نیست. یا این که رونق در سیستم سرمایه داری فقط برای تعداد اندکی از الیگارشی ها تضمین شده است به واقع سرقتی که از جیب زحمتکشان می شود. راجع به « آزادی» نیز در سیستم بازار به هیچ وجه آزادی توسعه، خلاقیت و تحقق آن برای همگان امکان پذیر نیست. با این حساب، به جای توجه به مزایای افسانه ای، ما باید وارد زخم های واقعی جامعه سرمایه داری شویم، یعنی فقدان معنویت که خشونت و فردگرایی وحشی را جایگزین می کند. هر آن چیزی که سود به همراه داشته باشد، حتی اگر روح و روان کودکان را فلج کند، به یک اولویت تبدیل شده است. به این ترتیب است که برنامه های تلویزیونی، سایت های اینترنتی و بازی های رایانه ای مخرب به اشکال مختلف ظاهر می شوند. چناچه جدا از جلوه های بیرونی به شعارهای میهن پرستانه نظر بیافکنیم بنیاد ماشین ایدئولوژیک حکومت بر اساس قانون سرمایه داری بنا شده است یعنی «انسان گرگ انسان است». در سنین جوانی موضوعی که گاهی اوقات به یک فرمول بیرحمانه ای تبدیل می شود«تو امروز می میری و من فردا خواهم مرد». این امر با عملکرد مقامات، همین طور بحران سیستم آموزشی توأم می گردد. از سوی دیگر، به کار بردن شکنجه و آزار توسط پلیس نسبت به منتقدان مقامات، بسیار آسان تر از انجام کار سخت گیرانه برای شناسایی تمایلات خطرناک در بین نسل جوان است!
حال نابرابری طبقاتی نیز مزید بر علت می شود. در چنین وضعیتی غالباً اختلاف
بر سر مالکیت انگیزه ای برای انواع جرایم رقم خواهد خورد. ضمن این که تحقیر
و کینه توزی با این تفاوت ها همراه است. بدین ترتیب پدیده های جوامع غربی
مانند تیراندازی در مدارس در کشور ما به یک امر عادی بدل شده است.
اکتبر سال 2018، یکی از دانشجویان کالج پلی تکنیک «کرچ» با گلوله، همکلاسی
های خود را هدف قرار داد و یک بمب دست ساز را نیز منفجر کرد. این فاجعه 20
کشته و 65 زخمی به جای گذاشت. با این حال در کشور ما اقدامات موثری برای مبارزه با چنین پدیده خطرناکی دیده نمی شود. همه اقدامها به تصمیم های محدود و غیر مؤثر مانند تقویت امنیت، مسدود کردن برخی منابع اینترنتی و غیره محدود می شود. این بدان معناست که کشتار در شهر کازان، آخرین فاجعه نخواهد بود و نمی توان از جلوه های جدید تروریسم جلوگیری کرد. شایان ذکر است که در سال 2020 تنها در تاتارستان، حدود 100 پرونده جنایی در این راستا تشکیل شده است. باید توجه داشت که نابرابری طبقاتی و بی عدالتی اجتماعی دلایل اساسی برای ایجاد هر نوع تبهکاری، خشم و نفرت ها است. برای غلبه بر ناملایمات اجتماعی، تنها با یک بازنگری عمیق و جامع در سیاست های فرهنگی و آموزشی کشور، تغییر عملکرد دستگاه های اجرای قانون و به کارگیری روشهای متعددی دیگر، می توان راه حلهای موثر ارائه داد. با وجود سیستم اقتصادی- اجتماعی حاکم مبتنی بر نابرابری و رقابت برای کسب سود بیشتر، نمی توان چرخش سالم و کاملی برای زندگی بهتر را مهیا کرد. نجات کشور و هر یک از شهروندان، در سیستم سوسیالیسی و یک حکومت واقعاً محبوب و مسئولیت پذیر امکان پذیر است.
https://www.rline.tv/news/2021-05-13-dmitriy-novikov-za-spinoy-u-shkolnykh- strelkov-chudovishche-kapitalizma/ تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 787 - 29 اردیبهشت 1400