سرمقاله 810 فامیل بازی، داماد سالاری گام دوم انقلاب رهبر ج. اسلامی |
صد روز پس از روی کار امدن دولت ابراهیم رئیسی فروپاشی همه امیدهایی که رای دهندگان به رئیسی و دولت او بسته شده بود آغاز شده. نه تنها از سوی مردم که از اول هم بخش بزرگ آنان امیدی بدان نداشتند، بلکه در خود حکومت. برنامه های "تحول صدروزه" توخالی از آب درآمدند و آشکار شده که اصلا برنامه ای وجود نداشته و در کار نبوده و تنها وعده هایی پوچ برای عوامفریبی و جلب نظر مردم بود که کسی را هم فریب نداد. درغیراینصورت باید از آن یک میلیون مسکنی که ساخت آن را درسال وعده می دادند تا امروز باید 250 هزار واحد آن ساخته شده باشد که یک مسکن هم ساخته نشده. شدت فروپاشی همه خیال پروری ها درباره دولت ابراهیم رئیسی وقتی ابعاد خود را نشان می دهد که پشتیبانی و حمایتی که بیت رهبر، مجلس، صدا و سیما، ائمه جمعه، فرماندهان سپاه از دولت می کنند و با کارشکنی و فحاشی که همین ها نسبت به دولت روحانی داشتند مقایسه شود. این دولت که قرار بود بقول رهبر "گام دوم انقلاب" را بردارد فعلا به دولت فامیل باز و داماد سالار تبدیل شده و "جوانگرایی" که رهبر از آن دم می زد تبدیل شده به سپردن کارها به آقازاده های تازه به دوران رسیده که سهم خود را از غارت ثروت ملی می طلبند. معلوم شده که بخش مهمی از مخالفت ها با دولت روحانی فقط بر سر این بوده که چرا اقوام آنها را بر سر کار نگمارده است. این "جوان"ها از پدرانشان خطرناک تر و مخرب ترند برای اینکه آمده اند که از فرصت محدودی که در اختیار دارند برای پر کردن جیب خود استفاده کنند و فرار کنند. اکنون درست مانند دوران احمدی نژاد همه چیز معکوس شد. دولت رئیسی به دولت امام زمان تبدیل شده که فقط در حال کار و کوشش و خدمت رسانی به مردم است. مشکلات هم اصلا از خود مردم و قدرنشناسی و آلودگی آنها به گناه است. نمونه آن سخنان هفته گذشته کاظم صدیقی امام جمعه تهران در واکنش به تظاهرات کشاورزان اصفهانی به بی آبی است که گفت: "اگر اهل کشور در وظایف شرعی و مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی خدا را در نظر میگرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کم آبی نمیشدند." سخنان حجت الاسلام علم الهدی نیز که در تمام دوران دولت روحانی، در مشهد در راس توطئه گران قرار گرفته و جرقه شورش های سال 96 را در آن شهر زد در نماز جمعه نیز نشانه دیگری از اوضاع دولت در افکار عمومی و حکومتی است. به گفته وی: "تحول در دولت تنها تحول گفتمانی نیست و تحول عملیاتی و اجرایی نیز هست و باید زندگی مردم و جریان معیشت مردم متحول شود، اما متاسفانه این تحول عملیاتی در این ۱۰۰ روز انجام نشده ... کار با ۱۰۰ روز و سه ماه درست نمیشود. اما چرا در عرض این تحول گفتمانی صورت نگرفته است؟ عامل این مسئله، بدنه سنگین به زمین افتاده است که پا به پای مسئولان جهادی نرفته است و مردم و مسئولان میانی ما باید به این مسئله توجه کنند." با این حساب گناه یا از خود مردم است که باید تقاص آن را با گرسنگی و بی آبی پس بدهند یا از کارمندان و بدنه دولت که مثل آقای رئیسی "جهادی" عمل نمی کنند که باید برکنار شوند و اقوام مدیران جدید بجای آن سر کار بیایند. ولی فروپاشی خیال پروری ها در درون حکومت هم هست. امروز اگر هم نمی دانستند می دانند که مشکلات کشور عمیق تر از آن است که بتوان با اراده آقا مجتبی یا تمرکز تصمیم گیری ها در بیت رهبر آن را حل کرد. این توهمی است که بیت رهبری در این سه دهه داشته که اگر مردم کنار می رفتند، روشنفکران سکوت می کردند، همه احزاب و گروه ها یکپارچه منویات مقام معظم را می پذیرفتند مشکلات حل می شد. با همین توهم احمدی نژاد را سر کار آوردند و درسی که از شکست احمدی نژاد گرفتند این بود که فردی بی بخارتر و بی خاصیت تر مانند ابراهیم رئیسی را بجای او بگذارند. اکنون همه امور در دست بیت قرار گرفته و در همه عرصه های داخلی و خارجی در گل فرو رفته اند. دولت یکدست کنونی می تواند بطور متضاد پایان توهم ها و پندارهای مدیریت یکدست بیت رهبر و آقا مجتبی نیز باشد. در شکست سنگین و دیر یا زود این توهم که هیچ تردید نیست، اگر همراه خود ایران را به سمت فاجعه و فروپاشی نکشاند!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 810 - 26 آبان 1400