راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله 811

مردم وحدت می خواهند

حکومت طالب تفرقه مردم است!

 

  

هر روز که می گذرد بر شمار کسانی که نگران سرانجام سیاست های کنونی بیت رهبری هستند افزوده می شود. امروز این نگرانی ها بیش از همه از داخل حکومت و روحانیان و شخصیت های سیاسی و مذهبی ابراز می شود که هم نگران آینده ایران و گاه نگران آینده خود نیز هستند. سخنان آیت الله صافی درباره ضرورت اشتی با جهان، نوشته های مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی که کینه و پرونده سازی روزنامه کیهان شریعتمداری را به دنبال داشته، انتقادهای محمد مهاجری روزنامه نگار "اصولگرا" از برنامه های دولت رئیسی و اصولگرایان یا نقدهای اخیر مهدی نصیری سردبیر سابق روزنامه کیهان و ... همه نشان می دهد که این نگرانی ها از چارچوب شخصیت های منتقد و مستقل و حتی اصلاح طلبان خارج شده و به مجموعه هواداران نظام هم کشیده شده است.

امروز دیگر کسی در این واقعیت تردید ندارد که نیاز عمده کشور ما قبل از هرچیز تن دادن حکومت به آشتی با مردم و کوشش در راه وحدت ملی است، در حالیکه سیاست های حاکم همچنان بر گسترش خودی و غیرخودی و کوبیدن بر طبل اختلاف و چندشقه کردن کشور استوار است. ادامه این سیاست ها بخصوص امروز با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و جبهه بندی جدید که ترکیه و اسراییل و اذربایجان با همراهی پاکستان و گرجستان بوجود آمده کل موجودیت کشور ایران را به خطر انداخته است. آیا آقای خامنه‌ای و بیت رهبری از این شرایط درکی عمیق و راه حلی ملی برای آن دارد؟ اگر واقعا چنین درک ریشه داری از خطرهایی که کشور ما را تهدید می‌کنند وجود داشت، در آنصورت باید در همه عرصه‌‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برنامه‌‌ها و تدبیرهایی درست خلاف امروز در پیش گرفته می‌شد. حداقل  بجای تفرقه افکنی پیاپی و تهمت زدن و کوبیدن داغ "فتنه گر" بر پیشانی چند ده میلیون مردم ایران باید راه برای مشارکت وسیع در زندگی سیاسی فراهم می‌شد تا یکپارچگی و وحدت ملی در صورت بروز خطر بتواند شکل بگیرد. آیا ایشان واقعا تصور می‌کند که این مردم فقیر و گرسنه، حاشیه نشینان شهرها، کسانی که کمرشان در زیر بار تورم خرد شده، آنها که در انتخابات های تقلبی و استصوابی نماینده مجلس و شورای شهر و رییس جمهور به آنها تحمیل شده یا آن بیست و چند میلیونی که به میرحسین موسوی رأی دادند، علیه رأی شان کودتا شد، در خیابان‌‌ها باتوم و چماق خوردند، روانه کهریزک شدند قرار است بیایند در جبهه‌‌ها از ولایت فقیه ایشان یا انتقال مقام معظم رهبری به آقا مجتبی دفاع کنند؟

آقای خامنه‌ای در گذشته و هر بار که مسئله آشتی ملی و وحدت ملی مطرح شده با عنوان این که "میان مردم ما قهری وجود ندارد که لازم به آشتی باشد" پاسخ داده است. این پاسخ نیست، فرار از مسئله، ندیدن واقعیات است. ما امروز به آشتی و به بیش از آن به وحدت ملی نیاز داریم در حالیکه برعکس اکنون به سمت تجزیه و شقه شقه شدن در خود حاکمیت و نیروهای اسلامی پیش می رویم. برعکس حاکمیت، مردم با خودشان در وحدت هستند و این وحدتی است که بر سر هر بزنگاه و رویدادی به نمایش در می آید و حکومتیان به جای استقبال از این وحدت و تقویت آن، از این وحدت بیم و هراس دارند. از دل همین وحدت شرکت در انتخابات بارها بیرون آمده است و به همین دلیل است که حکومت دیگر نمی خواهد تن به هیچ انتخاباتی بدهد.

مردم در انتظار هر پدیده ای هستند که بهانه ای شود برای نشان دادن اتحاد ملی خویش. این پدیده می خواهد زلزله و سیل و تصادف اتومبیل و سقوط هواپیما باشد، و یا خطر تهاجم خارجی به کشور. سابقه تاریخی تحولات در ایران نیز همین است، بی آنکه این وحدت ارتباطی با دفاع از حاکمیت جدا افتاده از مردم داشته باشد.

اگر حکومت حاضر نیست تن به اشتی و وحدت ملی بدهد باید بر همین وحدت میان مردم پای فشرد و روی آن حسابی تاریخی باز کرد و با تقویت و گسترش همین وحدت - علیرغم همه کارشکنی های حکومتی- باید آماده حوادثی در آینده و از جمله خطر جنگ شد. کار سترگی برای تعمیق وحدت ملی در پیش است!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 811  - 3 آذر 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت