راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

صف آرائی ها

پشت مرزهای ایران

در ج. آذربایجان

روزنامه پراودا

گزینش و ترجمه، آزاده اسفندیاری

  

درگیری‌های اخیر بین باکو و تهران نشان دهنده حوادث نگران کننده در فضای پس از اتحاد شوروی است. کشورهای خارجی با بهره گیری از موقعیت ها و جاه طلبی های مقامات خودی، آن‌ها را به وسیله‌ای برای اهداف خود تبدیل کرده اند. جای سئوال است که دیپلماسی روسیه در راستای منافع چه کسانی است.

با سی امین سال فروپاشی اتحاد شوروی، وقایع ادامه دار در اکثر جمهوری های سابق، به یک تمسخر تلخ شباهت دارد. جمهوری های پری بالتیک هر بار به شکلی تبدیل به دست نشانده های مطیع سازمان نظامی ناتو و اتحادیه اروپا می شوند. رهبران کیف نمی‌دانند چگونه حامیان خارجی خود را راضی کنند. مقامات آسیای مرکزی غرق در مذاکرات با قدرت‌های خارجی می باشند…

سیاست‌های تسلیم طلبانه، چه سنخیتی با سخنرانی‌های مردم فریب سی سال قبل دارد که اعلام شد« رهایی مردم از زندان شوروی» و داستان‌های خوشبختی قریب الوقوع و قول زندگی «مستقل» را دارد. در حالی که در جهان سرمایه داری جایی برای برابری و حقوق مساوی وجود ندارد.

درگیری های ماورای قفقاز نتیجه یکی از تراژدی های نابودی اتحاد شوروی است که به شکل دوره ای، گاه تشدید می‌شود و گاه فروکش می کند. دوره جدید از سال گذشته آغاز شد و در طول جنگ دوم قره باغ، آذربایجان توانست سرزمین های خود را که اوایل دهه 90 میلادی از دست داده بود پس بگیرد. در این جنگ نقش تعین کننده را بازیکنان و نیروهای خارجی ایفا کردند. موفقیت باکو را سلاح های پیشرفته نظامی ترکیه و اسرائیل، همراه با مستشاران نظامی ترک و حتی حضور "خلوصی آکار" وزیر دفاع و تعدادی از اعضای ستاد کل ارتش این کشور و در عین حال اسلام گرایان افراطی آورده شده از سوریه تسهیل کردند. 

جهانی شدن درگیری‌های نظامی قفقاز، توازن قوا را تغییر داد و منطقه را با منافع خارجی پیوند زد. هر چند آذربایجان و ایران در خط مقدم قرار دارند اما شرکت کنندگان دیگری پا به میدان گذاشتند.

باکو، آنکارا و دستگاه‌های تبلیغاتی غرب، تهران را مقصر تنش‌های بوجود آمده بین دو کشور  و دلیل آن را هم تمرینات نظامی نیروهای ایرانی که اوایل اکتبر نزدیکی های مرز آذربایجان انجام شد می دانند. در حالی که محرک اصلی تشنج بین دو کشور طرف آذربایجانی بود. پس از تنش‌های نظامی سال گذشته، حدود 20 کیلومتر از بزرگ راه ایران و ارمنستان تحت کنترل آذربایجان در آمد. در ماه اوت مرزبانان آذربایجان با ایجاد یک ایست بازرسی درخواست پرداخت «حق ترانزیت» به مبلغ 260 دلار برای هر خود رو کردند. روز 15 سپتامبر دو راننده ایرانی کامیون به اتهام« قاچاق کالا» دستگیر و ب زندانی شدند.

در ماه ژوئن الهام علی اف و رجب طیب اردوغان، سران آذربایجان و ترکیه در«بیانیه شوشا» روابط و اتحاد عمیق‌ تر بین طرفین را امضا کردند. یکی دیگر از اهداف تعیین شده ایجاد«کریدور زنگزور» است که آذربایجان را به ترکیه متصل می کند. در این صورت با عبور از منطقه سیونیک ارمنستان، ارتباط این جمهوری با ایران قطع خواهد شد.

استراتژی دو کشور آذربایجان و ترکیه برای آینده، در تمرین‌های نظامی مشترک در خاک آذربایجان معنا پیدا می کند. این مانورها بطور مکرر انجام می‌شود و به حضور نیروهای نظامی ترکیه در خاک این کشور جنبه دائمی و قانونی بخشیده است. محل برگزاری مانورها نیز مناطق قره باغ و منطقه خود مختار نخجوان در همسایگی ایران، همین‌طور در دریای خزر انتخاب می شوند. در ماه سپامبر، رزمایش مشترکی توسط واحدهای ویژه دریایی آذربایجان، ترکیه و پاکستان انجام شد. در این رابطه تهران کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر مبنی بر عدم حضور نیروهای نظامی خارجی در این دریا را  یاد آوری کرد.

ایران به دلایل مختلف از تحکیم روابط همه جانبه و استقرار نیروهای نظامی آنکارا، در آذربایجان راضی نیست. با وجود برخی اختلافات ترکیه با ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، سیاست ترکیه در رابطه با ایران، پیروی از غرب است. با خروج واشنگتن از توافق هسته ای، ترکیه با کاهش واردات گاز و کالا از ایران به تحریم های اعمال شده توسط غرب پیوست. هر دو کشور در سوریه مقابل یکدیگر قرار دارند. تهران از دولت بشار اسد حمایت می‌کند و آنکارا با حضور نظامی خود در خاک سوریه و با پشتبانی از گروه‌های افراطی خواهان سرنگونی حکومت این کشور می باشد.

دستگاه‌های تبلیغاتی ترکیه ایران را مانع اصلی شکل‌ گیری «توران بزرگ» و اتحاد کشور های ترک زبان تحت مدیریت آنکارا می دانند. ابراهیم کاراگول، سردبیر روزنامه دولتی «ینی شافاک» می نویسد: ایران و روسیه قرن‌هاست قفقاز را منزوی کرده‌اند و از اتحاد کشور های «جهان ترک و سنی» جلو گیری می کنند. ایران باید روی قدرت شمالی خود حساب کند.

نگرانی اساسی تهران ناشی از تلاش برای تجزیه آذربایجان ایران است. رسانه‌های فرا مرزی، دائماً در باره مشکلات ترک زبانان و«مبارزه آن‌ها برای آزادی» قلم می‌زنند و استدلال می‌کنند، «آذربایجانی متحد» باید بوجود بیاید.

از منظری دیگر، حضور اسرائیل در آذربایجان سالهاست که قطعیت دارد. از زمان استقلال آذربایجان هر دو کشور روابط نزدیکی بر قرار کرده اند. باکو، بیش از 60 در صد نیاز نفت خام تل اویو را تأمین می کند. اسرائیل در ماه ژوئیه نمایندگی تجاری خود را در آذربایجان افتتاح کرد که احتمالاً مقدمه‌ ای است برای برپایی سفارت خود در این کشور. ضمن اینکه شرکت های اسرائیلی، قرار است برای باز سازی منطقه قره باغ شرکت کنند. از ایجاد یک دامداری در منطقه زنگلان هم مرز با ایران نیز سخن به میان آمده است.

آنکارا، همراه اسرائیل تامین کننده اصلی تسلیحات پیشرفته جمهوری آذربایجان می باشند. وسایل نقلیه زرهی، خمپاره ها، موشک های هدایت شونده، هواپیما های بدون سرنشین شناسایی و بمب افکن که تازه این موارد لیست کامل را در بر نمیگیرند. در همین زمینه تولید مشترک پهپادهای Orbiter راه اندازی شده است. اخیرا الهام عل اف، صراحتاً اعتراف کرد «آذربایجان به تسلیحات نظامی اسرائیل دسترسی کامل دارد». جیهون بایراموف، وزیر امور خارجه آذربایجان نیز گفت، « مشارکت همه جانبه» دو کشور نقش مهمی در پیروزی جنگ قره باغ داشت و طرفین در پی آن نیستند که رابطه به همین جا ختم شود. در ماه اوت رسانه های اسرائیلی از قرار داد تسلیحاتی 2 میلیارد دلاری آذربایجان با اسرائیل خبر دادند.

بهره گرفتن اسرائیل از آذربایجان برای نیاز های اطلاعاتی امری است بدیهی. در دهه 1990  شرکت اسرائیلی GTIB در ایجاد اپراتور تلفن‌های همراه Bakcell در آذربایجان سرمایه‌ گذاری کرد. متعاقباً سیستم امنیتی فرودگاه باکو را تامین و سازمان داد، مرزبانان این کشور را با هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی مجهز نمود و به ساخت سیستم اطلاعات ملی این کشور همت گماشت. الی کوهن، وزیر اطلاعات اسرائیل در ماه دسامبر سال گذشته گفت: هیچ کشوری در منطقه ارو- آسیا مانند آذربایجان و اسرائیل رابطه صمیمانه ندارند. روزنامه ترکیه ای دووار، در رابطه این دو کشور می نویسد: با توجه به همکاری‌های وسیع اطلاعاتی دو کشور، آذربایجان وظیفه «برج نظارت» بر ایران را بعهده گرفته است. با توجه به این اطلاعات و روابط خاص دو کشور، فرضیه مبنی بر اینکه حملاتی مانند ترور محسن فخری زاده، فیزیک دان هسته ایرانی توسط اسرائیل از قلمرو این جمهوری انجام شده باشد دور از انتظار نیست.

مقامات آذربایجان با اعتماد به «پشتبانه قوی» بیش از پیش خود، متهورانه رفتار می کنند. روز 4 اکتبر، علی اف با افتتاح یک پایگاه نظامی در جبارائیل، 13 کیلومتری مرز ایران، با انتقاداتی به تهران حمله کرد و گفت: «آن‌ها اسرائیل را در اینجا کجا دیده اند؟ اتهامات بی‌اساس است و بی پاسخ نخواهد ماند». رئیس جمهور برای مدت طولانی خروشید و با هوا پیمای بدون سر نشین شناسایی اسرائیلی هارپ، در حالی که بدنه فولادی آن را در آغوش گرفته بود عکس گرفت. از انتقال و حضور نیروهای اسرائیلی در آذربایجان تاییدیه های بیشتری بدست می رسد. مقامات ایرانی از وجود دو پایگاه در کوردامیر، و ناسوسنایا، صحبت می‌کنند در حالی که کانال 9 تلویزیونی اسرائیل خبر از 4 پایگاه می دهد. بنا بر این، می توان حدس زد که اجازه حملات احتمالی به ایران از طرف باکو به اسرائیل داده شده است که احتمالا توسط هواپیما های اف 35 نیروی هوایی اسرائیل انجام خواهد شد.

موضع روسیه در ارتباط با حوادث قفقاز، با آینده نگری و سازنده بنظر نمی رسد. قبل از هر چیز، چشم خود را بر حضور نیروهای فرا منطقه ای از جمله اسلام گرایان افراطی در ماورای قفقاز بسته و موضع خود را مبنی بر اینکه، سرکوب تروریست ها در سوریه جهت جلوگیری از حضور آن‌ها سر مرزهای روسیه است تضعیف کرد. در این رابطه کرملین از تلاش‌های ایران برای منافع ملی خود که با منافع بلند مدت روسیه در منطقه همسو می باشد ارزیابی دقیق نکرده و اگر کرده اعلام نکرده است. سرگیی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در مذاکرات با امیر عبدالهیان، همتای ایرانی خود با اشاره به فعالیت‌های نظامی و رزمایش ها در منطقه بدون اشاره به حضور نظامیان ترکیه و اسرائیل، از ایران خواست که با مسئولیت بیشتری این رویدادها را نگاه کند. لاوروف در این مذاکرات گفت: « آذربایجان در رابطه با تمرینات اخیر دوستان ایرانی ما در نزدیکی مرز نگرانی دارند» اما سخنان عبدالهیان، مبنی بر اینکه تهران انتظار دارد مسکو به حضور تروریست ها و تلاش برای تغییر مرزها در منطقه واکنش نشان دهد، بی پاسخ ماند.

دلیل دست به عصا رفتن روسیه با ترکیه نیز عدم تمایل به درگیری با این کشور است. سیاست خارجی روسیه حفظ منافع شرکت هایی است که مواد خام صادر می کنند. در این رابطه ایران دارای ذخایر بزرگ نفت و گاز است و برای مسکو، رابطه با ترکیه جهت صادرات نفت و گاز از اهمیت بیشتری بر خوردار است ( رقابت با ایران.م). آنکارا (در این رقابت) ماهرانه از نقاط ضعف روسیه اطلاع دارد و آن را به بازی می گیرد. در این زمینه آلب ارسلان بایراکتا، معاون وزیر نیروی ترکیه گفت، مذاکرات بر سر قراداد های جدید گاز روسیه به خوبی پیش می‌رود، زیرا در مقایسه با خرید مواد خام مایع، از الویت بیشتری برخوردار است ( کار لوله گذاری خط جدید گاز روسیه که از طریق بلغارستان به ترکیه می‌رسد در حال اجرا است.م).

سیاست اجتناب از در گیری با ترکیه، در مورد سوریه نیز مشاهده می شود. دمشق تلاش دارد تا کشور خود را از وجود تروریست ها پاک کند اما با نارضایتی کرملین روبرست. روز 27 سپتامبر، وزارت خارجه سوریه از ترکیه خواست تا نیروهای خود را از این کشور خارج کند و دست از حمایت شبه نظامیان مستقر در سوریه بردارد. دو روز پس از آن اردوغان و پوتین در سوچی، برای حفظ وضعیت موجود در ادلب، ( حضور ارتش ترکیه در این محل)  دیدار کردند. همینطور کرملین چشمان خود را بر روی حملات پی در پی هواپیما های جنگی اسرائیل به سوریه می بندد. مسکو همچنان در پی دسترسی به سودهای کوتاه مدت است.

 

 

https://gazeta-pravda.ru/issue/117-31177-2225-oktyabrya-2021-goda/kavkazskaya-zapadnya/

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 807  - 5 آبان 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت