راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

فروپاشی

خوش خیالی های

پیش از

 انتخابات 1400

 

  

بحران اقتصادی در کشور بسرعت گسترش پیدا می کند و امیدهای بیت رهبری که با دهن کجی به مردم و یکدست کردن و گوش به فرمان کردن همه ارکان حکومت می تواند مدیریت امور را بدست گیرد روزبروز کمرنگ تر می شود. از زمان روی کار امدن دولت رئیسی بنا بر ارزیابی های غیررسمی بهای کالاها بیش از 50 درصد افزایش پیدا کرده است. فرار مردم، مغزها، نخبگان و سرمایه ها از کشور ابعادی نگران کننده و ویرانگر یافته است. فرار به سمت امارات پس از انکه گفته شد دولت آن کشور اعلام کرده به ایرانیان پزشک و یک سلسله تخصص ها ویزای اقامت و کار پنج ساله می دهد به شکلی وسیع گسترش پیدا کرده است. احتمال شورش گرسنگان و جنگ داخلی نیز موجب وحشت صاحبان سرمایه های کوچک شده که در فکر آن هستند که بخشی از سرمایه های خود را به خارج کشور انتقال دهند. این غیر از صاحبان سرمایه های بزرگ است که عمدتا از خود حکومتیان هستند و در طی دو دهه گذشته بیش از چند صد میلیارد دلار را از ایران خارج کرده اند.

گفتمان دوگانه بیت رهبری که از یکطرف وضع اقتصادی وخیم کشور را به حساب تحریم ها می گذارد و از طرف دیگر مدعیست که تحریم ها تاثیری ندارند و گویا دولت روحانی بود که سرنوشت کشور را با تحریم گره زده بود اکنون خود به بندی دیگر بر پای آن تبدیل شده و نمی داند چگونه از این موقعیت دشوار خودساخته خارج شود. در این شرایط چشم انداز ناامیدکننده مذاکرات برجام و تیم ناآزموده دولت رئیسی و سیاست اتمی متزلزل و مبهم حکومت به وضع بلاتکلیفی و نگرانی در بازار و میان مردم دامن زده است و خود یکی از عوامل تداوم بحران اقتصادی است.

سیاست نشستن میان دو صندلی به اصطلاح "نگاه به شرق" و "راضی کردن غرب" امکانات مانور را از حکومت گرفته و هیچ کشوری حاضر نیست روی حکومت ایران و قول های آن حساب کند. مانور نظامی ترکیه، اذربایجان، پاکستان و پیوستن گرجستان بدان نشان داد که همه همسایگان ایران نیز وضع وخیم حکومت را فهمیده اند و دیگر روی آن حساب نمی کنند. روی کار امدن طالبان در افغانستان نیز شمشیری است که برای ایران تیز می شود و همه اینها به ایجاد شرایط ابهام در آینده کشور کمک می کند و بنوبه خود بر روی وخامت اوضاع اقتصادی تاثیر مستقیم دارد.

از طرف دیگر موقعیت بالای سرمایه داری تجاری در حکومت و بند شدن دست همه بنگاه ها و بنیادها و کارتل ها و مافیاها در واردات و صادرات امکان در پیش گرفتن یک سیاست توسعه صنعتی و تقویت بنیه تولیدی در کشور را منتفی کرده و چشم انداز روشنی را از این نظر ترسیم نمی کند. ضمن اینکه مقابله حکومت با مردم، کارگران، قشرهای متوسط و کارشناسان، و سیاست محاصره و ورشکست کردن صاحبان سرمایه های کوچک عملا شرایط هر نوع توسعه صنعتی و تولیدی را سلب کرده است.  

به این ترتیب مجموعه ای از عوامل اقتصادی و غیراقتصادی که همه آنها ریشه در گزینش ها و سمتگیری های رهبری کشور دارد ایران را وارد یک دوران تازه تشدید بحران و وخامت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کرده که سرنوشتی ناخوشایند را وعده می دهد. بویژه آنکه مقابله دائمی حکومت با مردم گرایش به مقاومت منفی و فرار را در جامعه دامن زده است که چشم انداز یافتن راهی از پایین و در سطح توده مردم و روشنفکران برای بحران را روزبروز کمرنگ تر می کند. توهم نسبت به نتایج عدم دخالت در انتخابات و سرنوشت کشور که با انفعال دربرابر انتخاب ابراهیم رئیسی درسطحی وسیع خود را نشان داد از علائم این وضعیت است که اکنون نتایج خود را به صورت کوشش برای فرار از این اوضاع به هر شکل خود را نشان می دهد. آینده ایران در این شرایط در حال رقم خوردن است!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 807  - 5 آبان 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت