31 شهریور سالگرد انفجار در دفتر نخست وزیری و کشته شدن محمد علی رجایی و محمدرضا باهنر – رئیس جمهور و نخست وزیر وقت - بدست "خودی"هاست. خودی هایی مثل محمد رضا کلاهی که با انفجار حزب جمهوری اسلامی به زندگی آیت الله بهشتی رئیس وقت شورای قضایی و حدود 70 تن دیگر از گردانندگان جمهوری اسلامی خاتمه داد و به فاصله چند روز انفجار نخست وزیری را انجام دادند. هنوز هم پس از نزدیک به چهل سال معلوم نیست این انفجارها آنچنانکه ادعا می شود توسط عوامل مجاهدین خلق انجام شد یا عوامل اسراییل. ولی یک چیز قطعی است و آن اینکه خودی های نفوذی در جمهوری اسلامی به همین چند تن محدود نبودند و نمی شدند و اکنون مابقی آنها در همه ارکان حساس حکومت از بیت رهبری گرفته تا فرماندهی سپاه و اطلاعات موازی و غیرموازی و مراکز انرژی اتمی و ... نفوذ کرده اند و هرچند گاه از سوی این "خودی ها" ضربه ای تازه وارد می شود. از بار کامیون زدن اسناد حساس اتمی تا ترور کارشناسان اتمی و انفجار در مراکز و حمله پهپادی و آتش سوزی های پیاپی همگی جزیی از فعالیت‌های همین خودی هاست. در این هفته نیز اعلام شد که دوربین های زندان اوین گویا "هک" شده که معلوم نیست واقعا هک شده و یا اینکه خودی های دیگر این فیلم ها را در اختیار سرویس‌های خارجی قرار داده یا مثل آرشیو صدا و سیما به آنها فروخته است. همین خودی ها سکان شکنجه و اعدام ها را 40 سال دراختیار داشته اند. این ظن از آنجا تقویت می شود که فیلمی از محمد نوری زاد در اسفند ماه گذشته از زندان اوین در بین این فیلم ها نمایش داده می شود که نشان می دهد که آنچه در اختیار سرویس های اطلاعاتی خارجی است فیلم های یک ساعت و دو ساعت نیست بلکه آرشیو کامل فیلم های زندان اوین و چهره های بازجوها و ماموران اطلاعاتی و غیره است. حتی معلوم نیست که این ارشیو از زندان اوین واقعا از خارج به اصطلاح "هک" شده یا اینکه از درون اطلاعات سپاه که همه آرشیوها در آنجا نگهداری می شود بدست سرویس های اطلاعاتی خارجی رسیده است. در اینصورت باید منتظر فیلم های جلسات هیئت دولت و کابینه های وزیران و مهمتر از همه بیت رهبری و ملاقات های خصوصی و بین المللی رهبر نیز بود. کسانی که این فیلم ها را در اختیار دارند چه معامله ای می خواهند با آنها انجام دهند و چه امتیازات و چه باجی می خواهند دربرابر عدم افشای آنها بگیرند معلوم نیست.

از همان روزی که جمهوری اسلامی پایه اش را روی خودی و غیرخودی گذاشت و هر که ریش داشت و یقه پیراهنش را محکمتر می بست و تسبیحش درازتر بود جایگاه بلندتر و مقامی بالاتری پیدا کرد امروز قابل پیش بینی بود، همانطور که آن در ترور آیت الله مطهری و انفجارها و کشتارهای دهه 60  قابل پیش بینی بود. در مقابل، همه کسانی که در طی این سال ها صادقانه اعلام کردند که می خواهند به میهن و مردمشان خدمت کنند ولی تعلقات مذهبی آنچنانی که حکومت طالب آنست ندارند، یا الویتشان نیست، یا مذهبی هم هستند ولی متظاهر نیستند، یا اصولا مذهبی نیستند کارشان اگر مثل رهبران و اعضای حزب توده ایران به زندان و اعدام کشیده نشد، حداقل این بود که بطور وسیع و سازمان یافته از همه امور کنار گذاشته شدند و در همه زمینه ها برای آنها محدودیت ایجاد کردند و حتی بسیاری را از امکان معیشت و حداقل زندگی نیز محروم کردند تا جایی که بخش مهمی از این گروه را ناگزیر از مهاجرت از کشور کردند.

همین امروز هم بجای آنکه دنبال رد این خودی ها در بالاترین ارکان حکومت بگردند و آنها را پاکسازی کنند دنبال نفوذی در میان گردانندگان سازمان های خیریه و فعالان محیط زیست و اساتید دانشگاه ها و وکلا و روزنامه نگاران جوان و فعالان مدنی و مدافعان حقوق زنان و ... می گردند. حکومت نشان داده که هر قدر هم که از این خودی ها ضربه بخورند اصلاح نمی شوند چون تصمیم گیرندگان اصلی یا خود از همین خودی های نفوذی هستند یا جزو خودی های بی ریشه ای که این نفوذی ها را بالا کشیده اند و هم حامی و هم تحت تاثیر آنها هستند.

افشای فیلم های بخش غیر سیاسی زندان اوین علاوه بر نشان دادن رفتار اوباشانه زندانبانان با زندانیان، گوشه ای از زورگیری و خفت گیری خود زندانیان در بندهای مختلف را هم نشان میدهد. این فیلم ها هم ادامه یک ماجرای چهل ساله در جمهوری اسلامی است و تا زمانی که در بر روی پاشنه خودی و غیرخودی می چرخد این وضع ادامه خواهد یافت.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده