نتایج کناره گیری از دو انتخابات حالا در برابر چشم است |
دو انتخابات دستوری و گزین شده مجلس و ریاست جمهوری پشت سر مانده، اما نتایج آن هنوز در پیش است. دو انتخاباتی که می توانست با شرکت گسترده مردم روبرو شود اما چنین نشد، زیرا قدرت حاکم چنین نمی خواست و مردمی را دور زد که خود خسته بحران اقتصادی و سیاسی و جنگ بدون پایان جناح های حکومتی است. جنگی که از فردای پیروزی انقلاب بهمن آغاز شد و همچنان ادامه دارد وهنوز به سرانجام نهائی نرسیده است. همچنان بنظر می رسد که دره میان مردم و حکومت را این دو انتخابات عمیق تر کرد و جامعه در جوششی است که در اولین فرصت بی رهبر و بی سازمان بار دیگر به خیابان ها خواهد آمد. این جوشش بر خلاف سالهای گذشته دیگر در انتظار ضربه از خارج کشور نیست و در جستجوی راه حل هائی بومی و درونی است. راه حل هائی که ریشه در تاریخ ایران دارد. از دوران ساسانیان تا دوران استعماری سلطه اعراب بر ایران و سپس خودرهائی از چنگال اعراب، از جنبش های ملی و استقلال خواهانه پیش و پس از انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن و حتی جنبش های وسیع اعتراضی دو سال 96 و 98. امروز مردم و با دیدن آنچه در افغانستان روی داد بیش از هر زمان دیگری درک کرده اند که حتی اگر آمریکا و جمهوری اسلامی با هم درگیر شوند، حتی اگر به ایران حمله نظامی شود، تاسیسات اتمی و زیر بنائی آن بمباران شود، آمریکا جمهوری اسلامی را به یک حاکمیت ملی و دمکراتیک نخواهد سپرد و روزگاری سیاه تر از امروز را به مردم ایران تحمیل خواهد کرد. چنان که در افغانستان و لیبی و عراق کرد. همه این را فهمیدهاند که هر اتفاقی بخواهد بیفتد باید در داخل ایران روی دهد و از داخل ایران جز دو مسیر به خیابان آمدن و جنگیدن، یا انتخابات را به عامل تحول تبدیل کردن راهی دیگر وجود ندارد. همه امید اینست که حکومت عقب نشسته و بار دیگر تن به راه دوم بسپارد که اگر چنین نشود جامعه به سمت راه حل اول قطعی است و قدرت های بزرگ جهانی و حتی اسرائیل نیز چشم امیدشان به همین است. حکومت اکنون با انبوه جنبشهای نارضایتی کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان، کسبه، کارمندان و قشرهای مختلف متوسط و محروم جامعه روبروست که هم ظرفیت آن را دارد که تحقق خواست های خود را در سرنوشت انتخابات جستجو کنند و هم حکومت را ناگزیر به عقب نشینی کند. دیر یا زود حکومت به نتیجه قطعی خواهد رسید که اگر نمی خواهد با یک شورش گسترده عمومی و بنیانکن روبرو شود باید از راه رفته باز گشته و تن به انتخابات بدهد. شرایط بحرانی کشور اجازه نمی دهد که حتی اجزای طیف راست حکومتی نیز به نتیجه دیگری جز تسلیم شدن در برابر خواست مردم و انتخاب مردم نیست. آنها نیز در نهانخانه های خود به نتیجه گیری رسیده اند که سرکوب مردم و بی اعتنائی به انتخابات صفوف خود آنها را نیز متشتت تر ومتشنج تر خواهد کرد. بزودی علائم این تشتت و تشنج را در صفوف مجلس و قوه مجریه ای که سکان آن را قدرت بدست ابراهیم رئیسی داده از عمق به سطح خواهد آمد و در رسانه ها بازتاب خواهد یافت. همه اینها، این امکان و احتمال را بوجود آورده که با حوادث و رویدادهائی غیر قابل پیش بینی، بار دیگر صندوق های رای مستقر شوند. حتی پیش از پایان همین مجلس و همین دولتی که هر دو به مردم تحمیل شده اند. در چنین شرایطی بسیار مهم است که احزاب و سازمان ها و شخصیت های مترقی علیرغم همه ممنوعیت ها و خطرات امنیتی داخل کشور، خواستها و مطالبات مردم را در برنامه های خود گنجانده و گام به گام با رویدادها و امکاناتی که وجود دارد، آن را با مردم درمیان بگذارند. مردم باید بدانند چه کس و کسانی و چه احزاب و گروه هائی برای بحرانی که کشور را فرا گرفته چه برنامه ای دارد. زمان زیادی در اختیار ما نیست. و مردم به حق خسته و فرسوده شدهاند. ما همچنان اعتقاد داریم که تنها راه عبور مسالمت آمیز از این وضعیت حرکت به سمت یک جنبش انتخاباتی است. طی دو سال گذشته با کناره گیری مردم از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و تاثیرگذاری این کناره گیری بر نتایج دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری- حتی در همان حداقلی که ممکن بود- تجربه ای را در برابر چشم مردم قرار داده که بسیار بعید است در هر انتخاباتی در آینده تکرار شود!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 800 - 10 شهریور 1400