راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

رئیسی پشت مرز

مذاکره می ماند

و یا از آن عبور میکند؟

  

ابراهیم رئیسی در روزهای اخیر و همچنین در نخستین مصاحبه تلویزیونی خود با زبانی الکن و متناقض از ادامه مذاکرات برجام حمایت کرد. بحث بر سر این نیست که این همان مذاکراتی است که تا دیروز و در زمان دولت روحانی راست ارتجاعی حکومتی آن را "خسارت محض" می نامید و چندین سال با یاری رهبر جمهوری اسلامی جلوی اجرایی شدن آن را بسود مردم ایران و کاهش یا لغو تحریم ها گرفته بود. سخن بر سر منافع کشور است که در کوشش برای پیگیری این تفاهم است صرفنظر از اینکه چه دولتی با چه افرادی و چه سوابقی و با چه اهداف دیگری به دنبال آن باشند.

بدیهی است که سوابق کارگزاران دولت ابراهیم رئیسی و اطرافیان وی و شعارهای به اصطلاح "انقلابی" و درواقع ارتجاعی آنان یکی از موانع بزرگ در ادامه مذاکرات برجام است و کار بسادگی پیش نخواهد رفت. با اینحال کمترین تردید نیست که در شرایط پرتنش و خطرناک امروز حاکم بر جهان و منطقه روابط و مذاکرات میان ایران و امریکا یک ضرورت سیاسی و دیپلماتیک و بالاتر از آن یک ضرورت انقلابی و ملی است. هیچ کشوری از مذاکره سر باز نمی زند مگر خود ریگی به کفش داشته باشد و دنبال منافعی دیگر باشد. چنانکه امروز کشورهایی نظیر چین و روسیه و حتی کوبا با امریکا مذاکره می کنند و وحشتی از آن ندارند. در مورد کوبا این امریکا بوده که تا به امروز از مذاکره با کوبا و برقراری روابط با آن کشور سرباز می زده است زیرا امریکا می دانست که نمی تواند در آن واحد با یک کشور مذاکره و روابط برقرار کند و در همان حال به مخالفان آن کمک مالی کند و سلاح برساند. ضمن اینکه با تحمیل بیش از نیم قرن تحریم اقتصادی به کوبا می کوشید مردمی را که انقلاب کرده بودند تنبیه کند و به درس عبرتی برای دیگران تبدیل کند.

در ایران نیز اگر کارشکنی های جناح راست ارتجاعی حکومتی و کارگزاران و همدستان کنونی ابراهیم رئیسی نبود شاید این مذاکرات که با دولت اوباما آغاز شده بود می توانست در زمان خود یا پیروزی ترامپ را دشوارتر کند یا مواضع وی را تضعیف کند و کار به تحریم های فلج کننده کنونی نمی رسید.

به هر حال در تمام هشت سال دولت روحانی رهبر جمهوری اسلامی نیز که خود در پشت صحنه بدنبال مذاکره بود، در جلوی صحنه و در سخنرانی های علنی نظرات متناقضی را ارائه می داد که نتیجه ای جز ایجاد یک توازن قدرت فلج کننده در کشور نداشت، فلجی که دست آخر ابتکار عمل را به آمریکا و دولت ترامپ داد. آنها که از مذاکره و گفتگو با امریکا انتقاد می کردند می خواستند خود را مانند رهبر جمهوری اسلامی همه کاره نشان دهند و بگویند سرنخ سیاست خارجی و داخلی دست آنان است و مذاکره با دولت روحانی بی فایده است و باید با نمایندگان بیت رهبری مذاکره کرد اکنون که به هدف خود رسیده اند دیگر ضرورتی به ادامه بازی هشت سال گذشته وجود ندارد. اگر هم طرفدار مذاکرات پنهانی و غیرشفاف و دور از چشم مردم هستند، مانند دوران احمدی نژاد، این شکل مذاکره هم و ادامه این بازی نیز ممکن نیست. اگر هم فساد و منافع باندهای مافیایی و سرمایه داری تجاری که نانشان در بلاتکلیفی و هرج و مرج است راهنمای آنهاست باید دوباره فکر کنند که با ادامه این مسیر تا کجا می توان پیش رفت.

همه این انگیزه ها وکارشکنی ها در دوران روحانی توام با راهنمایی دارودسته ای بوده که با ابراهیم رئیسی امروز بر سر کار آمده اند و حالا خود به همان مرزی رسیده اند که روحانی توانست چند گام از آن عبورکند ومانع ادامه راهش شدند. حالا خود مانده اند و آنچه کاشته اند و حالا باید درو کنند. رئیسی باید هرچه سریعتر تکلیف خودش را هم با مردم، هم با کارگزاران حکومتی و هم با حامیان دیروزش که مخالف مذاکره اتمی بودند روشن کند. امروز نیز مانند دیروز راهی جز ادامه مذاکرات با هدف رفع فشارها و تحریم ها علیه ایران و از موضع حفظ منافع ملی کشور وجود ندارد!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 801  - 17 شهریور 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت