در تاسیسات محرمانه سپاه

شنبه این هفته سپاه پاسداران اطلاع داد که یک مرکز "تحقیقات خودکفایی" سپاه در غرب تهران آتش گرفته و دو تن در این حادثه کشته شدند. نحوه اطلاعیه سپاه و مشخص نکردن مرکز مورد نظر٬ فعالیت آن٬ موضوع تحقیقاتی که در آن می شده و دلایل این حادثه و ... همگی نشان می دهد که آتش سوزی در این مرکز نیز جزیی از عملیات خرابکاری عوامل و عناصریست که ظاهرا از صدر تا ذیل سپاه و فراتر از آن، در بالاترین ارکان کشور نفوذ کرده اند. تکرار خرابکاری ها و سرقت های اطلاعاتی از درون سپاه نشان می دهد که شمار این عناصر یکی دوتا نیست و هر مقدار هم که برخی از آنها را در هر عملیات از کشور خارج کنند همچنان عناصر دیگری وجود دارند که کار آنها را ادامه دهد. از انفجار مرکز موشکی سپاه در کرج٬ سرقت اسناد سپاه با کامیون تا بمب گذاری ها و حملات متعدد در مراکز اتمی و ترور کارشناسان اتمی و مشابه آنها نشان از نفوذ سنگین در اطلاعات سپاه و غفلت از فعالیت های عوامل نفوذی در داخل سپاه و در ارکان حکومت دارد. 

نوع روشهای اطلاعات سپاه و فعالیت های آن در سالهای گذشته مانند اعلام "کشف یک شبکه نفوذ در مطبوعات و رسانه ها" یا ماجرای "فعالان محیط زیست" و متمرکز کردن فعالیت خود بر تعقیب مدام طرفداران اصلاحات و تحولات و نویسندگان و خبرنگاران و روزنامه نگاران و فعالان مدنی و فرهنگی و کارگری و بهایی ها و کشفیات و اعتراف گیری هایی که بعدها پوچ بودن همه آنها ثابت شده ... از مدتها قبل نشان می داد که نفوذی های واقعی کار خود را در اطلاعات سپاه کرده اند و آن را دنبال نخودسیاهی فرستاده اند که علاوه براینکه موجب غفلت از نفوذی های واقعی شده به وجهه سپاه در افکار عمومی نیز آسیب زده است.

شک نیست که مسئول درجه اول این وضع خود آقای خامنه ای است که برای خنثی کردن وزارت اطلاعات در دست دولت و ریاست جمهوری٬ از طریق اطلاعات سپاه پایه گذار یک دستگاه اطلاعات موازی شد و حتی تا آنجا پیش رفت که در یکی از سخنرانی های خود دربرابر فرماندهان سپاه یکی از وظایف اصلی سپاه را "رصد دائمِ مسائل داخلی، منطقه ای و بین المللی بمنظور شناخت تهدیدها دانست" و حتی گفت: "مجموعه اطلاعات سپاه باید بطور دائم مسائل را رصد و تهدیدها را شناسایی کند".

این در حالی بود که در واقع وظیفه اطلاعات سپاه همانگونه که از نامش بر می آید کشف و شناسایی عوامل نفوذی در سپاه پاسداران است. به همان شکل که اطلاعات ارتش چنین نقشی را در زمان شاه در ارتش برعهده داشت و امروز هم برعهده دارد. تنها در شرایط خاصی که ایران تحت حکومت نظامی بود از جمله در سال های پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، فرماندار نظامی مانند تیمور بختیار خود را مامور اطلاعاتی هم می دانست و وظیفه کشف و دستگیری عناصر ضد حکومتی را که به آنها نیز "نفوذی بیگانه" گفته می شد برعهده داشت. بعدها با پایان حکومت نظامی و تشکیل ساواک این وظیفه به آن سازمان سپرده شد و اطلاعات ارتش و نیروهای نظامی از دخالت در امور اطلاعاتی کشور کنار رفتند.

در واقع نیز سپردن امور امنیتی به اطلاعات سپاه به معنای بازسازی و بازگرداندن کشور به شرایط حکومت نظامی هم هست. دخالت دادن اطلاعات یک نهاد نظامی در امر امنیت کشور بدعتی بسیار خطرناک است که مربوط به شرایط حکومت نظامی است و کشور ما و مردم ما در گذشته و از جمله در دوران پس از انقلاب و دوران اصلاحات از این بابت خسارت ها و آسیب های بسیار دیده اند.

شاید به همین دلایل و حجم بالای نفوذ در اطلاعات سپاه است که ظاهرا تصمیم گرفته شده که به نحوی با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی وزارت اطلاعات هم به جایگاه خود باز گردد. دیدار اخیر وزیر اطلاعات دولت رییسی با حسین طائب رئیس اطلاعات سپاه ظاهرا به همین منظور صورت گرفته است. چنانکه بموجب خبری که در رسانه های نزدیک به سپاه منتشر شده، در این دیدار شماری از معاونین اطلاعات سپاه نیز در کنار رئیس شورای هماهنگی اطلاعات در وزارت اطلاعات حضور داشته اند. ترکیبی که نشان میدهد که دیدار مورد بحث یک دیدار تشریفاتی نبوده و در آن تصمیماتی گرفته شده که باید منتظر نتایج آن بود.

اگر چنین باشد، به هر حال گام و تصمیم مثبتی است و متمرکز کردن فعالیت های اطلاعاتی در دست وزارت اطلاعات که به هر حال تابع دولت و زیر نظر مجلس است – ولو اینکه این مجلس مانند مجلس کنونی بی خاصیت و استصوابی باشد – بهتر از آن است که زیر نظر ارگانی باشد که خود را پاسخگو به هیچ کجا نمی داند و تا به امروز هم نبوده است. آتش سوزی در مرکز تحقیقات سپاه می تواند این جریان را تسریع کند٬ اگر نفوذی ها بگذارند. به هر حال آینده نشان خواهد که تا چه اندازه اراده جدی برای مقابله با عوامل نفوذی در اطلاعات سپاه وجود دارد و نتایج آن چه خواهد بود.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده