سرمقاله راه توده 843 نه شرقی و نه غربی شعار طرفداران "همه غربی" است! |
شکست سفر بایدن به خاورمیانه، ناتوانی آمریکا در شکل دهی ناتوی عربی، تلاش عربستان سعودی و مصر و ایران برای بهبود روابط مانند آب سردی بود که بر سر رسانه های غربگرای ایرانی و ارتجاع مذهبی ریخته شد. تا پیش از سفر بایدن روزی نبود که رسانه های غربگرای ایرانی نسبت به پیامدهای این سفر هشدار ندهند و از ضرورت پذیرفتن شرایط آمریکا و امضای هرچه سریعتر برجام سخن نگویند که در غیراینصورت گویا دیگر "ناتوی عربی" تشکیل شده و موجودیت ایران به خطر خواهد افتاد. این رسانه ها که گردانندگان آن در حاکمیت ایران نیز حضوری پررنگ دارند نوک تیز حمله خود را متوجه چین و روسیه کرده مدعی بودند که گسترش مناسبات ایران با این دو کشور و اصولا جبهه شرق به مناسبات با آمریکا و اروپا و امضای برجام که آن را حلال همه مشکلات وانمود می کنند لطمه می زند. در این سخن یک نکته واقعی وجود دارد و آن اینکه آمریکا و غرب استقلال ایران را نمی پذیرند. آنها بقول جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا (و در واقع نماینده منافع آمریکا در اروپا) از ایران می خواهند که بین غرب و شرق یکی را انتخاب کند. ایران از نظر آنان و دنبالچه های ایرانی آنها حق ندارد سیاست خارجی مستقل خود را داشته باشد. در حالیکه بنظر ما ایران می تواند و حق دارد که مناسبات متعادل با همه دنیا داشته باشد و اتفاقا نخستین شرط داشتن مناسبات متعادل با همه دنیا نرفتن زیر بار شانتاژ غرب است. تجربه دوران اخیر و گسترش روابط با همسایگان ایران و تعمیق روابط با روسیه و چین نشان داد که تنها در اینصورت است که می توان آمریکا و اروپا و خوی خود بزرگ بینی و استعمارگری آنها را تا حدودی مهار کرد. سفر بایدن و نوع برخورد و واکنش عربستان سعودی به ائتلاف غربگرایان ایرانی و مذهبیون ارتجاعی نشان داد که اوضاع جهانی تغییر کرده است. هیچکدام از پیش بینی های آنها درست از آب در نیامد. مذهبیون ارتجاعی دنبال ایجاد بهانه و جنجال برای بر هم زدن و خراب کردن تجدید مناسبات با عربستان و مصر هستند تا آب بیشتری به اسیاب آمریکا ریخته شود. غربگرایان هم دنبال اینکه به این بهانه ضرورت نزدیکی به آمریکا را اثبات کنند. هر دو اینها تا اینجا شکست خورده اند. بویژه که رسانههای داخلی از میانجیگری غیرمستقیم روسیه میان ایران و عربستان سخن می گویند. از سوی دیگر رییس جمهور چین در گفتگوی تلفنی با ابراهیم رئیسی "سیاست توسعه روابط و همکاریهای ایران با همسایگان و دستاوردهای آن" را تحسین کرد. این یعنی آنکه به همان اندازه که آمریکا مایل است که میان ایران و عربستان و دیگر همسایگان آن مشکل و اختلاف وجود داشته باشد، روسیه و چین در جهت حل این اختلاف ها تلاش می کنند. نتیجه همه اینها آیا به معنای درس گرفتن غربگرایان ایرانی و ارتجاع مذهبی است؟ شواهد چنین چیزی را نشان نمی دهد. همه اینها در کوتاه مدت به شکل تشدید روسیه ستیزی و چین ستیزی خود را نشان می دهد. آنها دیگر امیدشان را به اثرگذاری کشورهای منطقه مانند مصر و عربستان و امارات، به این یا آن شکل، در جهت گرایش ایران به سمت غرب از دست داده اند. به توان اثرگذاری آمریکا و اروپا هم در این جهت اطمینان چندانی ندارند. فشار آنها برای احیای برجام هم از این نظر است که نگرانند که آمریکا همه اهرم های اثرگذاری بر سیاست خارجی و داخلی ایران را از دست بدهد. در نتیجه ائتلاف غربگرایان ایرانی و ارتجاع مذهبی یورش خود را از داخل شروع کرده اند تا زیر پوشش "نه شرقی، نه غربی" که شعار مشترک این ائتلاف ایران را از حمایت متحدان جهانی خود محروم و ناگزیر کنند که تسلیم شرایط و خواست های غرب شود. یک دوره یورش هماهنگ داخلی به سیاست خارجی کشور آغاز شده که تلویزیون ها و رسانه های خارج کشور و اپوزیسیون و سلطنت طلبان و مجاهدین خلق و همه کسانی که امیدشان را به سرنگونی حکومت بوسیله آمریکا بسته بودند حامی آن هستند. سرنوشت این یورش بخشی در ایران و بخشی در اوکراین حل خواهد شد!
تلگرام راه توده:
|
راه توده شماره 843 - 12 مرداد1401